Friday 20 February 2009

ضرب و شتم دراویش

تجمع دراویش گنابادی برای برگزاری مجلس در خرابه های تکیه درویش ناصر علی

دنبال تخريب حسينيه دراويش گنابادي در اصفهان در روز 30 بهمن 1387، دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی جهت برگزاری مجلس فقري در پنج شنبه اول اسفندماه 1387 در محل حسینیه و مقبره درویش ناصرعلی گرد هم آمدند. در اين هنگام مأمورین امنیتی و ضد شورش انتظامی منطقه را به محاصره درآورد و با ایجاد رعب و وحشت، درصدد جلوگیری از انعقاد مجلس درویشی گرديد.بنابر از اظهارات یکی از حاضرین در محل، سرهنگ شجاعی، فرمانده این عملیات علیه دراویش را به عهده داشت، و در چندین مرحله با بلند گو مردم را تحريك نمود تا به دراويش حمله نمايند. او ميگفت ما امروز نقش یزید را برای شما ایفا خواهیم كرد. و سپس به در ساعت 4.30 بعد از ظهر با حمله به دراویش به ضرب و شتم آنها پرداختند. در این درگیری که با استفاده از باتوم و سنگ و پرتاب گاز اشک آور صورت پذیرفت، تعدادی از دراویش زخمی و مجروح گردیده و به بيمارستان منتقل گرديدند و چندین تن از دراويش توسط این نیروها بازداشت و توسط چند دستگاه اتوبوس به زندان دستجرد منتقل شدند. وسعت این درگیریها به خیابان های اطراف تخت فولاد اصفهان تا نزدیکیهای میدان شیراز نيز کشیده شد. در شروع حمله مهاجمین در ساعات اولیه بیش از 70 تن از مردان، زنان و کودکان دراویش زخمی و مجروح شده و به بیمارستان انتقال یافتند . نیروهای گارد ویژه ضد شورش با بلندگو عنوان ميكردند که "مردم، اینها بهایی هستند آنها را از بین ببرید"!! ولي مردم به تحریک ايشان پاسخي ندادند و نيروي انتظامي خود وارد عمليات حمله به دراويش شد. تردد و صدای آژیر آمبولانسها و خودروهای پلیس تا ساعاتي از شب ادامه داشت و نیروهای لباس شخصی و امنیتی در منطقه تخت فولاد عملا هرگونه رفت و آمدي را متوقف و تحت نظارت داشتند. آمارهاي اوليه از تعداد دستگیرشدگان این واقعه بیش از 50 تن گزارش شده و نيروهاي امنيتي علی جان نثار،
یاسر عالیوند، مهدی صفی خانی، احمد کریمی و مهدی کریمی توسط را به نقطه نامعلومی انتقال دادند

جبهه ملی ایران در خارج از کشور این اعمال وحشیانه را قویا محکوم میکند

Sunday 8 February 2009

From payame jebhe melli iran # 172

معضل ترافیک با ضرب و زور حل نمی شود

بیش از یک ماه است که در برخی از مناطق تهران حضور گسترده نیروهای نظامی و انتظامی در حاشیه خیابان ها نمای یک شهر اشغال شده را در ذهن تداعی می کند. در این مناطق به فواصل کوتاه دو یا چند نفر نیروی مسلح ایستاده و به آمد و رفت مردم و اتومبیل ها نظارت می کنند. در مورد این حضور چشم گیر نیروهای نظامی در معابر عمومی گفته می شود که این حضور پررنگ جهت سازماندهی امر ترافیک و اجرای مقررات راهنمائی و رانندگی مقرر گردیده است.
اگر این چیدن نیروهای ویژه در خیابان ها بمنظور ایجاد جوّ رعب و به اصطلاح نسق گرفتن از مردم دراین اوضاع و شرایط نابسامان کشور نیست و واقعاً قصد و منظور فقط رفع مشکلات ترافیکی می باشد که باید گفت معضل ترافیک با ضرب و زور حل نمی شود. ترافیک پایتخت که کم کم به سایر شهرهای بزرگ و کوچک کشور نیز سرایت کرده و صرفنظر از آلودگی هوا و عوارض سنگین ناشی از آن، هر روز میلیون ها ساعت از وقت مفید و کاری مردم را تلف نموده و میلیون ها لیتر بنزین را به هدر داده و میلیاردها تومان خسارت به بار می آورد مسئله ای نیست که با زور و به توسط پلیس باتوم به دست گره کور آن گشوده شود. برای حل کردن مسئله ترافیک باید برخورد علمی و کارشناسانه داشت و برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را مد نظر قرار داد و هزینه های لازم را پرداخت نمود. باید به راه حل های اساسی و مشکل گشا فکر کرد نه به میدان آوردن نیروهای ویژه و سرگردان کردن مردم در خیابان ها در جستجوی یک جای پارک. باید وسایل نقلیه همگانی مانند مترو، اتوبوس و خودروهای عمومی دیگر به اندازه لازم و کافی در اختیار مردم قرار گیرد. باید پارکینگ های طبقاتی در هر محل و خیابان که نیاز به آنها حس می شود توسط شهرداری ها احداث شود. باید با در نظر گرفتن تسهیلات ویژه و مزایائی که توجیه اقتصادی فراهم نماید بخش خصوصی را به ساختن پارکینگ های طبقاتی تشویق و ترغیب نمود. باید از زیر گذرها و پل های هوایی بطور گسترده در تقاطع ها بهره گرفت. باید بزرگ راه های جدید با طرح های زمان بندی شده معقول و نه با حرکت لاک پشت گونه احداث کرد. باید در بن بست هایی که با خرید و تخریب یک یا دو پلاک ثبتی گشوده شده و خیابانی قابل عبور ایجاد می گردد اقدام توسط شهرداری ها انجام گیرد. باید نسبت به اجرای طرح هایی که مربوط به تعریض خیابان ها است و فعلاً به مرور زمان و تصمیم و اراده مالکین مشمول طرح معلق مانده بصورت مثبت و با پیگیری برخورد شود. باید بین تعداد اتومبیل های جدید که به سطح محدود خیابان ها روانه می کنند با تعداد اتوموبیل های فرسوده که باید جمع آوری شوند تناسبی معقول برقرار گردد و مشکل تولید و فروش کارخانه های مونتاژ اتوموبیل به اشکال مقتضی دیگری از جمله تغییر خط تولید به ماشین های کشاورزی و ترابری که بسیار مورد نیاز کشور حل گردد نه اینکه همچنان با تولید و ریختن روزافزون اتوموبیل های سواری به خیابانهای شهرها به معضل ترافیک بیفزایند. باید ساعات شروع و خاتمه کار مدارس، ادارات، واحدهای صنفی، بانک ها و دیگر مؤسسات به نحوی تنظیم شود که شروع و خاتمه کار آنها مختلف و تدریجی باشد تا عبور و مرور در خیابان ها روان تر گردد. باید آموزش و تفهیم فرهنگ ترافیک به مجریان این امر و مردم مورد توجه و تأکید قرار گیرد. و کلام آخر اینکه، نه مشکل ترافیک و نه سایر تنگناهای متعدد مردم ایران با زور و قوه قهریه و توسط حاکمیتی که جز استفاده از زور و سرکوب راهکاری نمی شناسد، قابل حل شدن نیست. باید حاکمیت ملی و منبعث از مردم باشد تا به مردم فکر کند و بتواند مشکلات آنان را برطرف نماید