Tuesday 28 February 2012

بیانیه سازمان جوانان حزب پان ایرانیست

بنام خداوند جان و خرد
در انتخابات نهمین دوره مجلس شورا شرکت نمی کنیم
ملت بزرگ ایران
حزب پان ایرانیست در این مقطع حساس از تاریخ کشورمان با علم به وظایف ملی و میهنی خود به پیشگاه شما صاحبان اصلی این حزب و حاکمان واقعی کشور، معروض می دارد که در نهمین دوره انتخابات ( ؟! ) مجلس شورا شرکت نخواهد کرد و با آگاهی از اهمیت ، ارزش و آثار آرا ، افکار و کردار سیاسی شما هموطنان عزیز، درخواست می دارد در پای صندوق های رای حاضر نشده و دوشادوش هم و با عزمی ملی، فعالانه بر مشی عدم مشارکت مهر تایید زده و عدم انتخاب را به عنوان بهترین انتخاب برگزینیم .
منطق و دلایل این گزینش:
در دوران جدید تاسیس گذرگاه عظمت یک سرزمین از راه شناسایی و پذیرش موجودیت ملت در صحنه سیاسی ممکن می باشد و اراده ی آزاد سیاسی یک ملت در جامعه مدنی مجال بروز می یابد ، جایی که موطن نهادها و نیروهاست و قانون از آن حمایت می کند. در جوامع توسعه یافته، دیگر گروه حاکم همه چیز نیست، بلکه تنها نمایندگان مردم هستند و حدود اختیاراتشان را مردم توسط قانون تعیین می کنند. در حالی که در کشور ما ، حاکمان فعلی می کوشند مفهوم و جایگاه ملت را در صحنه سیاسی کم رنگ و در نهایت آن را در ذیل اراده و عقل خود تعریف کنند، بنا براین تمامی قوانین ، ساختارها و نهادها در آن راه تنظیم شده اند.
حاکمان امروز کشور برای مهار و کنترل فهم و اراده ملت شورای نگهبان را بر گمارده اند و با پشت کردن به مسیر تاریخ و حدود فهم مردم ، مجلسی بر ساخته اند که از جایی شروع می شود که اراده ملت پشت درهای آن متوقف شده است. این حرکت در خلاف جهت تاریخ ، نمایندگان را به افرادی بیگانه از ملت بدل کرده بگونه ای که در این هشت دوره مجلس شاهد نمایندگانی بوده ایم که بیش از آنکه نماینده منافع مردم باشند حافظ منافع شخصی خود بوده اند. آنها مانند بقیه مسوولین با دردست داشتن نهادهای امنیتی و قضایی، فساد خویش را پنهان کرده و خود را از بازخواست در امان می دارند و اجازه شفاف شدن امور را نمی دهند. و از سوی دیگر امکان رقابت و فضای آزاد را از میان برده اند تا کرسی هایشان را که اینک به همه چیزشان تبدیل شده است را از دست ندهند.
این روند با خود فساد اداری گسترده ای به همراه آورده ، صنایع و اقتصاد در آستانه ورشکستگی است و بی کاری ، تورم ، جرم و اعتیاد ، فحشا و فساد افزایش یافته است . علاوه بر این تباهی های درونی که برای گسستن رشته های حیاتمان کافی است ، کشور با تهدید های ویرانگر و بربادده بیرونی نیز مواجه می باشد . تحمیل روندهای سابق به فضای سیاسی و تاکید بر همان روش ها از سوی حاکمان و ایجاد خفقان نمی تواند منجر به ایجاد شرایطی مناسب جهت فایق آمدن بر بحران های حاضر و حل مسایل بغرنج شود .
بنابر این توجهات است که بعنوان یک خواسته حداقلی از مردم ایران می خواهیم در پای صندوق های رای حاضر نشده و عدم انتخاب را انتخاب کنند.
سازمان جوانان حزب پان ایرانیست به حاکمیت توصیه می کند که در این شرایط حساس که کشور با بحرانهای درونی و تهدیدات بیرونی مواجه است به جای طراحی و اجرای بازیهای خطرناک و دل خوش کردن به نمایش های سازمان یافته دست به انتخاب بزرگ زده و با پذیرش حاکمیت ملت:
1- به حکومت قانون تن در دهد.
2- آزادی های مشروع به ملت اعطا شده و راه برای دموکراسی و پذیرش آرای مردم هموار گردد.
3- ماشین سرکوب و خفقان متوقف و زندانیان سیاسی آزاد و به حصرها و رفتارهای غیر قانونی پایان داده شود.
4- متخلفین و متجاوزین به حقوق ملت محاکمه شده و اجازه ی استقرار نظام قضایی عادلانه داده شود.
در این صورت است که با پذیرش اراده ی ملت می توانیم به استقبال نوروز رفته و با هم نوبهار ایران را به جشن بنشینیم.
بدیهی است حزب پان ایرانیست با امید و شوقی سرشار به مانند همه افراد شایسته ایرانی داخل و خارج از کشور برای شرکت در انتخابات واقعی ، ملی ، عادلانه و صحیح در میان نشاط و اعتماد عمومی لحظه شماری می کند.
پاینده ایران - سازمان جوانان حزب پان ایرانیست
تهران - ۸ اسفند ۱۳۹۰

Sunday 26 February 2012

مصاحبه با دکتر باوند سخنگوی جبهه ملی ایران - تهران

دکتر داوود هرمیداس باوند، استاد برجسته حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل و عضو ارشد جبهه ملی ایران است. وی از سال ۱۳۵۴ به استخدام وزارت خارجه ایران درآمد و از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۸۲ در سازمان ملل فعالیت کرده و یک سال ریاست کمیته حقوق مجمع عمومی سازمان ملل را بر عهده داشت. وی بعدتر در دانشگاه های ایران (تهران، امام صادق، آزاد، و علامه طباطبایی) به تدریس حقوق بین الملل و روابط بین الملل مشغول شد.
متن کامل گفتگوی ندای سبز آزادی با این استاد و صاحب‌نظر برجسته علوم سیاسی در خصوص انتخابات مجلس و تاثیر تحریم ها و فشارهای بین المللی بر آن، در پی می آید:
آقای دکتر باوند، با توجه به اینکه چند روزی بیشتر به برگزاری انتخابات مجلس باقی نمانده، جنابعالی به عنوان یک تحلیلگر و اندیشمند سیاسی، فضای کنونی کشور را چگونه می بینید؟
به نظر من، علاقه و توجهی به انتخابات در مردم وجود ندارد. خود من شخصا به عنوان یک ایرانی و استاد دانشگاه پیگیری خاصی نسبت به انتخابات و حتی نامزدهای آن ندارم و فکر هم نکنم اکثریت مردم علاقه چندانی به این مساله نشان دهند. در حقیقت فضایی که بخواهد موجب بحث و تجزیه و تحلیل منطقی شود وجود ندارد. در شرایط موجود انتظار نمی رود که انتخابات به صورت عادی و بدون هیاهو برگزار شود بیشتر یک انتصاب است تا انتخابات.
شما مطرح فرمودید انتخاباتی در کار نیست و انتصابات است ، این را از منظر توجه به انتخابات سال 88 می فرمایید یا از بعد محدودیتهای موجود و نقش شورای نگهبان؟
انتخابات به این معنا است که احزاب و گروه های مختلف کاندیدا داشته باشند تا یک رقابت آزاد و سالم تشکیل شود. زمانی که اصلاح طلبان نفی شده باشند، گروه های دیگر هم به عنوان غیرقانونی مورد برخورد قرار گیرند، دیگر انتخابات منحصر به یک گروه اصولگرا شده است. اگرچه بین گروه اصولگرا هم شکافی ایجاد شده اما نتیجه انتخابات فقط این است که از این دو گروه اصولگرا کدام می توانند کاندیداهای خودشان را به کرسی بنشانند. در این خصوص هم همه نظرات بر اساس شایعات و قرائن است و نمی شود به ضرس قاطع اظهار نظر کرد. بنابراین نیروهای سیاسی قابل توجهی -چه آن گروه هایی که در ساختار سیستم نقش داشته اند و چه آنهایی که در حاشیه بوده اند و معمولا امکان داشتن کاندیدا در انتخابات نداشتند- در میدان حضور ندارد و انتخابات میان نامزدهای یک طیف و تفکر سیاسی برگزار می شود. بر همین مبنا مردم توجه خاصی به انتخابات ندارند. حتی من هیچگاه ندیدم که در دانشگاه و تجمعات تا این حد نسبت به مساله انتخابات بی تفاوت و سرد باشند.
مشروعیت مجلس بعدی در نگاه جهان و روابط بین المللی در چه اندازه ای خواهد بود؟
اساسا جامعه ی بین المللی مسائلی فراتر از انتخابات را مد نظر دارد؛ در سیاست خارجی مساله ی حقوق بشر، مساله ی تکنولوژی هسته ای و انتظاراتی که آنها در مورد مذاکرات احتمالی دارند (که آیا نتیجه خواهد داد یا همانند گذشته بی نتیجه خواهد بود) مورد توجه است. یعنی غربی ها برای تصمیم گیریشان مسائلی فراتر از انتخابات را در نظر دارند. زمانی (مثل انتخابات سال 1388) انتخابات توجه ویژه ای را جلب می کرد؛ و ناظران بین المللی می دانستند که اگر فرآیند انتخابات به نحو مطلوب ایجاد می شد تغییر مسالمت آمیز در فضای داخلی صورت می پذیرفت، و بازتاب آن نیز در سیاست خارجی و مشکلاتی که وجود دارد نمایان می شد. اما اینکه الان انتخاباتی برگزار شود و تاثیر چندانی بر این مسائل و مشکلات فیمابین بگذارد، چنین چیزی وجود ندارد. انتخابات 12 اسفند با توجه به مجلس فعلی و نامزدهای موجود، رقابت میان یک جناح است؛ منهای آن صد نفر به ظاهر مستقل و اصلاح طلب که نامزد شده اند و ممکن است برای خالی نبودن عریضه ده، بیست نفری هم از آنان انتخاب شوند؛ اما خضور آنان در مجلس چیزی را تغییر نمی دهد. بنابراین فضای انتخابات چندان قابل توجه نیست.
نقش و تاثیر فشارهای بین المللی و تحریم ها را در فضای انتخاباتی کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
تحریم ها جو نگران کننده ای را بوجود آورده است چه در عرصه ی اقتصادی و چه در حوزه ی سیاسی. بنابراین فکر نکنم انتخابات بتواند اثری در حل مشکلات داشته باشد، نه از لحاظ وضع داخلی و نه از جهت شرایط خارجی. مردم فرصتی را در مجلس نمی بینند که بتواند حلال مسائل و مشکلات باشد؛ نگرانی های شهروندان متوجه مسائل ملموس و روزانه است و آنچه که جنبه سیاسی دارد نگرانیهایی است که برای مردم به صورت بالقوه وجود دارد. حال اینکه چه خواهد شد بستگی به رویدادهایی دارد که در منطقه در جریان است، و یا اینکه در داخل تعدیلاتی صورت بگیرد. الان معلوم نیست گروهی که سعی می کنند مردم را در فرآیند انتخابات بسیج کنند بتوانند دستآوردی داشته باشند اما این احتمال وجود دارد که اقدامات آنان موجب پدید آمدن وضعیتی شود که تنش را در داخل کشور بیشتر کند.
خطر حمله به ایران را تا چه حد قوی می دانید؟
بیشتر سعی می شود که تحریم ها اثرگذار شود و بعد مساله حمله مطرح می شود. اسرائیلیها این را مطرح می کنند که امتیاز بگیرند. اشاره می شود که ممکن است اسرائیل اقدامی کند و بعد آمریکا سعی می کند آن را کنترل کند؛ اما در قبال این تهدیدها، اسرائیل سلاحهای پیشرفته بیشتری دریافت می کند و همچنین کمکهای مالی بلاعوض قابل توجه نیز می گیرد. از سوی دیگر، تهدیدهای اسرائیل یک بالون آزمایشی است که افکار عمومی جهان را آشنا کنند و بازتاب آن را در داخل آمریکا و خارج ببیند و مبنای ارزیابی قرار دهد. آنها ترجیح می دهند که اگر قرار است اقدامی انجام شود، دیگری مساله را در دست بگیرد و پیامدهای آن را به جان بخرد، و ترجیحا آمریکا این کار را انجام دهد. در کنار آن، سعی می کنند بحرانها و تنشهایی را ایجاد کنند. اما خطر جدی است؛ باید توجه داشت که مقامات آنها هم اظهارات ضد و نقیض زیادی مطرح می کنند. شخصا فکر می کنم اسرائیل می خواهد اگر قرار است حمله ای به ایران صورت پذیرد پدیده ای غیر از اسرائیل -به خصوص آمریکا- این کار را انجام دهد و پیامدهای آن را به گردن بگیرد.
آیا با این معادلات سیاسی، حاکمیت جمهوری اسلامی ابزارهای دیپلماتیک را برای حل و فصل مسائل با جامعه ی جهانی دراختیار دارد؟
امیدوارم با ارزیابی خردمندانه سعی کنند که موضع قبلی را تعدیل کنند و وارد گفتگوی سازنده شوند.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

Thursday 23 February 2012

نظر جناب ادیب برومند شاعر ملی و عضو رهبری جبهه ملی ایران - تهران - انتخابات

بنام خداوند جان وخرد
هم میهنان گرامی
چون برخی از هموطنان عزیز در مورد انتخابات مجلس که در دوازدهم اسفند ماه جاری برگزار می شود نسبت به شرکت یا شرکت نکردن اینجانب سئوالاتی می کنند ، بدین وسیله در پاسخ آنان اعلام میشود که با توجه به فقدان پیش شرط های لازم برای تحقق یک انتخابات طبیعی ودموکراتیک وبا عنایت به عدم شناخت من از نامزدهای اعلام شده ، دراین انتخابات هم مانند دوره های پیش شرکت نخواهم کرد.
تهران – چهارم اسفند ماه 1390
ادیـب بـــــرومــند

فهرست کسانی که در پرونده اختلاس رشوه گرفته اند

بررسی متن کیفرخواست منتشره از کیفر خواست امیر منصور خسروی (سرکرده گروه موسوم به آریا) که در اولین جلسه دادگاه وی قرائت شد نشان دهنده دریافت رشوه های کلان از سوی برخی مدیران ارشد سیستم بانکی، بیمه مرکزی و وزارت خانه های دولتی است.
به گزارش مهر بر اساس این کیفرخواست متهم تاکنون به پرداخت بیش از ۳۰ فقره رشوه اعتراف کرده که تا این مرحله برای ۴ مورد به شرح ذیل قرار مجرمیت صادر شده است و در سایر موارد از جمله پرداخت رشوه به محمودرضا خاوری مدیرعامل وقت بانک ملی و ده‌ها مورد دیگر پرونده مفتوح است.
از جمله موارد جالب در این مورد اخذ بیش از ۲۹۰ میلیارد تومان از یک شرکت وابسته به صندوق فولاد ایران به صورت وجه دستی ! و پرداخت رشوه به یکی از معاونین وزارت راه، یکی از معاونین وزارت صنایع و مدیرکل سابق دفتر محرابیان، مدیر دفتر بازرسی بیمه مرکزی و یکی از مدیران عامل فعلی بانکهای بزرگ خصوصی کشور است.
بر اساس اعترافات “امیر منصور” رؤسای بانک‌ها تا پول نمی‌گرفتند کار نمی‌کردند.
برخی از موارد منتشره در خصوص رشوه های پرداختی به افراد مهم به این شرح است:
۱- پرداخت مبلغ ۹ میلیارد ریال به آقای «خ.الف» رئیس سازمان ایمیدرو و معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت که متهم ردیف نهم پرونده است با همکاری و وساطت آقای «ع.ر» متهم ردیف دهم پرونده
-۲ ۵۰۰ میلیون تومان به آقای “ش” مدیرعامل فعلی یکی از بانک‌ها از طریق «ح.س»
۳- مبلغ ۲۰۲ هزار یورو و همچنین ۸۰۰ میلیون ریال به «م.الف» یکی از معاونین وزیر راه و ترابری با وساطت «الف.گ».
۴- پرداخت یک میلیون دلار به آقای “ف.م” مسئول یکی از وزارتخانه‌های اقتصادی مهم درخصوص سپرده کردن پول در بانک
۵- پرداخت ۵۵۰ میلیون ریال به آقای «ع.ب» رئیس وقت بانک پارسیان شعبه پامنار و رئیس فعلی بانک تات شعبه بازار مبل ۲٫
۶- پرداخت مبلغ ۲۶۶ هزار دلار در یک نوبت و ۳۵۰ میلیون ریال در نوبت دیگر به آقای «ش.ر» یکی از مسئولان ارشد وزارت راه و ترابری
۷- پرداخت مبلغ ۱۶۸ هزار یورو به آقای «ع.الف» مدیرکل راه و ترابری یکی از شهرستان‌ها با وساطت «الف.گ
۸- پرداخت رشوه به کارکنان بانک ملی شعبه مرکزی کیش و بانک صادرات اهواز از قرار مبلغ ۲۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال به آقای «س.ک» رئیس شعبه گروه ملی بانک صادرات اهواز.
۹- همکاری آقای ف رئیس دفتر بازرسی بیمه مرکزی در دریافت رشوه یکی از متهمان. او هم برای سپرده کردن پول در بانک ملی حدود ۳۰۰ میلیون تومان گرفته است.
۱۰- پرداخت رشوه برای تاسیس بانک آریا توسط آقایان «ع.الف» و «ع.د» که همه هماهنگی‌ها توسط آقای «الف» معاون یکی از وزارتخانه‌ها بود که در قبال گرفتن یک مرحله پول به مبلغ ۲۰۰ الی ۳۰۰ میلیون تومانی و ۵ درصد بانک آریا
۱۱- پرداخت رشوه برای خرید ۴ شرکت از سازمان خصوصی‌سازی با روابط آقای د و گ که علی‌رغم نداشتن سرمایه این مهم صورت پذیرفته است. از قبیل گروه‌های فولاد ۹۳ میلیارد تومان خط و ابنیه ۱۲۵ میلیارد تومان – فولاد اکسید ۱۵۳ میلیارد تومان ماشین‌سازی لرستان با بدهی به سازمان گسترش ۱۵ میلیارد تومان- تأسیس بانک آریا ۱۵۰ میلیارد تومان که جمعاً حدود ۶۰۰ میلیارد تومان می‌شود

Wednesday 22 February 2012

شورای نگبان و انتخابات فرمایشی

سخنگوي شوراي نگهبان از پايان قطعي بررسي صلاحيت كانديدا‌هاي انتخابات مجلس شوراي اسلامي خبر داد و تاكيد كرد كه در مجموع براي دور نهم انتخابات مجلس، صلاحيت 3 هزار و 444 نفر تاييد شده است.
عباسعلي كدخدايي در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: شوراي نگهبان در خصوص صلاحيت 66 نفر ديگر اعلام نظر كرد كه اكثريت آنها را تاييد صلاحيت‌شدگان تشكيل مي‌دهند.
وي تصريح كرد: اواخر ساعات اداري روز دوشنبه اسامي اين افراد به وزارت كشور اعلام شد و وزارت كشور نيز روز سه‌شنبه (امروز) نتايج را به داوطلبان اعلام مي‌كند.
كدخدايي يادآور شد: پس از اتمام بررسي صلاحيت‌ها و اعلام نظر به افراد، فرصت تبليغات انتخابات آغاز مي‌شود.
وي در پايان تاكيد كرد: در مجموع براي اين دوره از انتخابات مجلس شوراي اسلامي صلاحيت 3 هزار و 444 نفر از سوي شوراي نگهبان تاييد شد كه بيش از 70 درصد ليست ارسالي از سوي وزارت كشور به شوراي نگهبان را شامل مي‌شود.
بی‌اعتنایی دانشگاهیان به انتخابات ۱۲ اسفند
گزارش‌های تصویری منتشر شده خبرگزاری‌ها از مناظره‌ها و نشست‌های انتخاباتی نامزد‌ها و جریان‌های محافظه‌کار نشان می‌دهد که دانشجویان و دانشگاهیان از این نشست‌ها استقبال نکرده‌اند.
از دانشگاهیان به عنوان یکی از گروه‌های مرجع در جامعه‌ یاد می‌شود که میزان مشارکت و استقبال آنها از مسائلی همچون انتخابات٬ در شکل‌دهی رفتار و تصمیم مردم تاثیر قابل توجهی دارد.
برگزاری فارس روز گذشته (یک‌شنبه ۳۰ بهمن) گزارشی تصویری از میزگرد انتخاباتی علیرضا زاکانی و قاسم روانبخش دو نامزد محافظه‌‌کار در دانشگاه «امام صادق» منتشر کرده که استقبال اندکی از آن شده است.
گزارش تصویری روز دوشنبه (اول اسفند) خبرگزاری مهر از مناظره‌های انتخاباتی برگزار شده در دنشگاه‌‌های «علم و صنعت» و دانشکده علوم «دانشگاه تهران» نیز نشان می‌دهد که دانشجویان این دانشگاه‌ها نیز از این مراسم‌ها استقبال نکرده‌اند.
همایش «جبهه پایداری» نیز که روز دوشنبه در دانشکده حقوق دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف برگزار شده بود با استقبال سرد دانشجویان مواجه شد.
دانشجویان و دانشگاهیان از دیگر نشست اعضای این جریان محافظه‌کار که روز یک‌شنبه در دانشگاه «تربیت مدرس» برگزار شد نیز استقبال نکرده‌اند.
دیگر نشست‌های خبری و مناظره‌های انتخاباتی نامزد‌ها و جریان‌های محافظه‌کار در خارج از دانشگاه‌ها نیز نشان می‌دهد این برنامه‌ها بدون استقبال مردمی برگزار شده است.
این گزارش‌های تصویری در شرایطی منتشر می‌شود که فرماندهان سپاه مدعی هستند در نهمین دوره انتخابات مجلس که قرار است ۱۲ اسفند برگزار شود٬ بیش از ۶۰ درصد مردم شرکت خواهند کرد.

اقایان بس کنید ! از محمد ملکی

[سخنی با "داد"ستان دادگاه انقلاب اسلامی تهران]
خبردار شدم که آقای دادستان دادگاه انقلاب اسلامی تهران تهدید کرده اند اگر کسی مردم را دعوت به تحریم انتخابات کند، تحت تعقیب و پیگرد قرار خواهد گرفت. درست است که در این سی و سه سال از سوی حکومتگران از این نوع تهدیدها زیاد شنیده ایم و مردم ما هزینه های فراوانی را متحمل شده اند، اما این یکی در آستانه خیمه شب بازی جدیدی که از آن به نام انتخابات نام برده می شود، از آن حرفهاست؛ حرفی که در آن خشونت است و بی رحمی و شمشیرکشیدن به سوی مردم.
اگر افرادی از جامعه جرات کنند عقاید خود را بگویند در نظامی که شما "داد" ستان آن هستید باید به صلابه کشیده شوند که چرا به کسانی که از فیلتر وزارت کشور و شورای نگهبان گذشته اند و تعهد سر فرود آوردن در برابر ولی فقیه، و بازوی عملیاتی رهبر بودن و اطاعت چشم بسته از اوامر رهبری را کرده اند، رأی نمی دهند؟ باید چنین افرادی را تحت پیگرد قرار داد تا سزای داشتن "عقیده"ای برخلاف نظر حاکمیت را ببینند؟ آقای دادستان به من که یک شهروند هستم اجازه می دهید از شما پرسشی داشته باشم یا به دلیل همین سئوال هم دچار پیگرد قرار می گیرم؟ پرسش من این است که به عقیده شما در یک جامعه عادلانه و در قرن بیست و یکم وظیفه ی یک دادستان چیست؟ جز اینکه "داد" مردم را از "بی داد"گران بستاند؟
شما از هنگامی به این سمت منصوب شدید که اتفاقا مصادف با "بی داد"های بسیار از سوی حاکمیت بود، از جمله کشتار ده ها نفر در تظاهرات اعتراضی به کودتای انتخاباتی سال 88 و 25 بهمن 89 و زندانی و شکجه شدن صدها نفر بعد از این حوادث، کشتار در زندانها، شهادت مظلومانه ی هاله سحابی و هدی صابر و دهها نمونه دیگر. آقای "داد"ستان، براستی داد کدام خانواده ی دادخواه را از بیدادگران گرفته اید؟ شما میدانید نداها و سهراب ها و مختاری ها، بدست چه کسانی شهید شدند. شما می دانید مامورین وزارت اطلاعات چگونه هاله را در تشیع پیکر پدرش مهندس سحابی کشتند. شما می دانید در زندان اوین چه کسانی هدی صابر را شهید کردند. شما میدانید در زندانهای کهریزک و قرچک ورامین چه گذشت، بنابراین وظیفه ی شما "داد"ستانی است از بیدادیان نه تهدید مردم بخاطر اظهارنظر و تبلیغ عقیده.
شما چرا نگران تحریم انتخابات و عدم شرکت مردم در نمایش انتخابات هستید؟ حکومت گران آنگونه که در این 33 سال عمل کرده اند می دانند چگونه بخشی از مردم را به پای صندوق ها بکشانند و بازار انتخابات فرمایشی را گرم کنند، نگران این امر نباشید. از 33 سال تجربه نظام ولایی در تقلب ها و بداخلاقی ها و آمار دروغ دادن ها غافل نشوید. حاکمیت، چه مردم در انتخابات شرکت بکنند یا نکنند، کسان مورد نظر را از صندوق ها بیرون می کشند و شما وظیفه دارید به جای تهدید مردم از حقوق ضایع شده ی آنها دفاع کنید. شما حق ندارید مجری دستورات بازجویان و مسئولین وزارت اطلاعات باشید. وظیفه ی شما ستاندن "داد" ستم دیدگان و مظلومین از "بیدادگران" است.
آقای دادستان، بگذارید دراینجا نکته ای را یادآور باشم. من دقیق نمی دانم شما چند سال دارید و هنگام انقلاب کجا بودید و چه می کردید، اما بدانید - بقول آقای خمینی - در زمان آن پدر و پسر هم "انتخابات" انجام می شد و کسانی سر از صندوق ها بیرون می آوردند که از فیلتر شاه و درباریان، خان ها و ارتشیان، قدرت بدستان و ملاکان و آخوندهای درباری گذشته باشند. آن روزها روحانیانی که بعد از سقوط نظام شاهی قدرت را به دست گرفتند به ما می گفتند شرکت در انتخابات حرام است و ما را تشویق به هرگونه اخلال در انتخابات می کردند. راستی چه شده که آن اعمال که دیروز واجب شرعی و مباح و مرضی خداوند بود امروز حرام و جنگ با خدا و رسول و قابل پیگرد و مجازات شده است؟ احتمالا می گویید: برای اینکه شاهان پهلوی "ناحق" بودند ولی حکومت ما برحق است. ملاک حق و باطل در دیدگاه شما چیست؟ نظام شاهی در تجاوز به حقوق سیاسی مردم چه می کرد که نظام شیخی نمی کند؟
اگر تاریخ را ورق بزنیم تمام حکومت های جبار و ستمگر خود را "حق" می دانستند. آیا فرعون و نمرود که ادعای خدایی می کردند خود را "ناحق" می دانستند؟ آیا مغول ها و تاتارها و هزاران قبیله ی خونخوار خود را "ناحق" می دانستند؟ آیا استالین و هیتلر، موسولینی و ناپلئون و آغا محمدخان قاجار و محمدعلی شاه و آن پدر و پسر خود را "ناحق" می دانستند؟ آنها هم مانند آقایان خمینی و خامنه ای خود را "حق" می دانستند. بله آقای دادستان همه ی حکومت ها تا بر سر قدرت نشسته اند خود را حق و مخالفین را ناحق می دانند. پس چرا به مردم این حق را نمیدهید که طبق اصل بیست و دوم قانون اساسی خودتان، عقیده ی خودشان را بیان کنند و بنویسند؟ شما حق ندارید هیچ کس را به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مواخذه قرار دهید.
من اخیرا در سه یادداشت که حتما به سمع و نظر شما رسیده با ارجاع به اسناد غیرقابل انکار اعلام کردم که از اولین روزهای برپایی نظام ولایی، انتخاب ها در ایران از جمله رفراندوم تغییر نظام، انتخابات مجلس خبرگان و رفراندوم قانون اساسی با بداخلاقی ها، تقلب ها و آمارسازی های بسیار صورت گرفت. چرا راه دور برویم در سال 88 شاهد بودیم که کودتای انتخاباتی چگونه صورت گرفت و با رأی مردم حاکمیت چه کرد، و با مردم معترض چه رفتاری داشت. حال جناب آقای دادستان چگونه است که اگر مردم انتخاب های این چنینی را تحریم کنند و بر عقیده خود پافشاری نمایند قابل تعقیب هستند، اما اگر حکومت با تمام وسایل، با پول و پلو مردم را تشویق به شرکت در نمایش انتخابات نماید، کار درست و صحیحی انجام می دهد. شما که وظیفه دارید داد مردم را از بیدادگری های حکومت بگیرید چگونه است که تاکنون برعکس عمل کرده اید؟ مگر نباید شما به عنوان یک قاضی در مسند قضاوت بی طرف باشید و حق مظلوم را از ظالم بستانید؟ آقای دادستان از عاقبت کارتان بترسید، شما در مقابل خدا و خلق مسئولید و باید روزی پاسخگو باشید. شما حتما از سرنوشت دادستانها، ماموران ساواک، قضات دادگاههای نظامی، بازجوها و... که در نظام شاهی آن چنان جولان می دادند و مردم را به صلابه می کشیدند بی خبر نیستید.
این روزها که حکومت با تمام امکانات عقاید خود را در مورد انتخابات به اطلاع مردم می رساند؛ پس چرا اگر تعدادی از دگراندیشان با نبود هیچ نوع امکاناتی و تنها با چند ورق کاغذ و چند سطر نوشته عقاید خود را بیان کنند تا مردم به قضاوت بنشینند و تصمیم بگیرند، این چنین ناراحت می شوید و تهدید به تعقیب و پیگرد آنها می کنید؟
جناب آقای دادستان دادگاه انقلاب اسلامی تهران، من به عنوان یک شهروند ایرانی وظیفه ی خود می دانم عقیده ام را بگویم و روی آن تبلیغ کنم، بنابراین من رسالت و وظیفه ام را انجام می دهم شما هم به کار و مأموریت خود ادامه دهید. در آخرین نامه نظرم را گفته ام و بازهم تکرار می کنم که:
شرکت در انتخابات فرمایشی و نمایشی تایید همه ی نابسامانی هاست، بیاییم این بار با تجربه گیری از گذشته، انتخابات را به یک تحریم فعال و هدفمند تبدیل کنیم و با اعتراض و عدم حضور پای صندوقهای رأی گیری به حاکمان بفهمانیم ملت ما هنوز سرزنده و فعال، مقاوم و هوشیار است و دیگربار فریب فریبکاران را نخواهد خورد.

Tuesday 21 February 2012

دکتر علی رشیدی ازاد شد

دكتر علي رشيدي، هموند شوراي مركزي و هيئت رهبري جبهه ملي ايران، از اقتصاددانان برجسته كشور و بنيانگذار انجمن اقتصاددانان ايران، كه در تاريخ 13 آبان 1390، به جرم گزارش عملكرد اقتصادي جمهوري اسلامي ايران در طي سه دهه گذشته به اتهام تبليغ عليه نظام جمهوري اسلامي،‌ تشويش اذهان عمومي، اقدام عليه امنيت ملي و البته عضويت و فعاليت در جبهه ملي ايران بازداشت شده بود، از زندان آزاد شد.
دفتر مردمداري جبهه ملي ايران
تهران – 2 اسپند 1390

Monday 20 February 2012

خروج پکن از سایه مسکو ، نزدیکی سیاسی چین به غرب

رضا تقی زاده - تحلیلگر سیاسی
۱۳۹۰/۱۲/۰۱
ديدار چهار روزه شی جین پینگ، معاون رييس جمهور و رهبر آينده چين، از آمريکا، سفر همزمان ژائی جون معاون وزير خارجه آن کشور به تهران، بمنظور مذاکره پيرامون فعاليت های اتمی جمهوری اسلامی، و حضور روز گذشته وی در دمشق، بمنظور مذاکره پيرامون آينده سوريه، نشانه فعال تر شدن پکن در صحنه جهانی و شکل گرفتن تغييرات رفتاری در مناسبات خارجی آن کشور، پيش از انتقال آرام قدرت در پکن است.
اعلام پشتيبانی وزارت خارجه چين از مواضع و ابتکارات اتحاديه عرب در حل بحران جاری سوريه، پس از پايان ماموريت ژائی جون در دمشق، و دو هفته پس از رد قطعنامه ای که بر اساس خواسته های اتحاديه عرب تنظيم و از سوی فرانسه، بريتانيا و آمريکا به شورای امنيت پيشنهاد شده بود، نشانه تازه ای است داير بر تغيير جهت سياست خارجی پکن.
انتظار ميرود در ادامه تغييرات رفتاری ( و حتی ساختاری ) پکن در آينده، خروج تدريجی چين از سايه سياسی روسيه در صحنه جهانی- بخصوص پس از بازگشت پوتين به قدرت در کرملين، توسعه مناسبات کاری با آمريکا ، کاهش حمايت از حکومتهای اقتدار گرا، و همچنين تعامل بيشتر با غرب پيرامون ايران، سوريه و کره شمالی مورد توجه بيشتری قرار گيرد.
روز شنبه و پيش از انتشار بيانيه وزارت خارجه چين، ژائی جون اظهار داشته بود که کشورش بدنبال «ايفای نقش مثبت» بمنظور يافتن راه حل نا آرامی های سوريه است.
ديدار از آمريکا
سفر چهار روزه شی جین پینگ به آمريکا، مردی که انتظار ميرود تا سال آينده رهبری چين را عهده دار شود، در محافل سياسی و رسانه ای کشور ميزبان توجه فراوانی را بخود جلب کرد.
طی مذاکرات اوباما با رهبر آينده چين، علاوه بر مناسبات تجاری دو غول بزرگ اقتصادی دنيا، مناسبات سياسی، ملاحظات امنيتی و همچنين تعامل و يا تقابل چين و آمريکا در صحنه جهانی، نکات بحث انگيز و حتی تحريک آميز ( در نگاه پکن ) ، مانند رعايت حقوق بشر در چين، توجه به در خواست های مردم تبت برای دست يافتن به آزادی های بيشتر نيز مطرح شد.
از انجام ديدار های دوجانبه مابين شی و ساير رهبران برجسته سياسی آمريکا، از هر دو حزب بزرگ، منجمله جو بايدن، معاون رييس جمهور، جان بوئنر رييس مجلس نمايندگان آمريکا و سناتور با نفوذ جمهوری خواه، جان مک کين، به نشانه اهميت سفر معاون رييس جمهوری چين به آمريکا ياد شد.
جان مک کين بعد از ديدار با شی، ياد آور شد: «البته پيشرفت های اقتصادی چشم گير مابين دو کشور حاصل شده، در عين حال نگرانی های ما در مورد راهبان بودايی که در تبت خود سوزی ميکنند، برنده جايزه صلح نوبل که در چين همچنان ( در خانه ) زندانی است، وتو قطعنامه ای که در شورای امنيت پيرامون سوريه به رای گذاشته شده بود، و همچنين حمايت پکن از رژيم خشن کره شمالی همچنان باقی است.»
متقابلاً، شی نيز طی سخنرانی اصلی خود در واشنگتن اظهار داشت که از امريکا انتظار داريم به حق حاکميت سياسی چين در تبت و تايوان احترام بگذارد.
سخنان معاون رييس جمهور کنونی و مرد قدرتمند آينده چين طی آخرين روز اقامت وی در آمريکا حاکی از افزايش تمايل پکن به توسعه همکاری با غرب در تمامی زمينه های تجاری، اقتصادی و سياسی است.
او در لوس انجلس اظهار داشت: «من به اينجا آمده ام تا زمينه همکاری های بيشتر مابين آمريکا و چين را در تمام زمينه ها، بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل، فراهم آورم.»
مسائل ايران
پيش از آغاز سفر با اهميت معاون رييس جمهور چين به آمريکا، معاون وزير خارجه آن کشور عازم تهران شد. با توجه به رشد قابل ملاحظه بازار مصرف حوزه خليج فارس، اهميت قابل ملاحظه آن در تجارت خارجی چين، و بخصوص به دليل نقش بی رقيب اين منطقه در تامين نيازهای انرژی وارداتی چين، موضوع برنامه های اتمی ايران و به تبع آن امنيت کشتيرانی از تنگه هرمز برای چين از حساسيت خاص برخوردار است.
سياست اعلام شده چين مخالفت با تبديل شدن ايران به يک نيروی نظامی اتمی است. در عين حال چين مايل است مناسبات دوستانه با تهران را ادامه داده و تنوع منابع تامين انرژی خود از حوزه خليج فارس را حفظ کند.
در صورت افزايش هزينه های ادامه دوستی با تهران، و يا در خطر قرار گرفته منافع و يا مناسبات دوستانه پکن با ديگر کشور های منطقه، منجمله عربستان سعودی، چين آماده تجديد نظر در نحوه برخورد خود با مسائل ايران خواهد شد.
معاون وزير خارجه چين، يک شنبه گذشته، پيش از مطرح شدن مسئله ايران در مذاکرات معاون رييس جمهور آن کشور با رهبران آمريکا، عازم تهران شد.
طی اقامت در تهران، وی ضمن هشدار دادن نسبت به حساسيت اوضاع جاری در منطقه، از اخرين نقطه نظر های رهبران جمهوری اسلامی پيرامون آمادگی احتمالی برای همکاری با جامعه جهانی و نحوه برخورد با خواسته های شورای امنيت مطلع شد.
طی چند هفته آينده، وزير خارجه چين نيز، بنا بر اظهارات جمعه شب علی اکبر صالحی در يک برنامه تلويزيونی در تهران، عازم تهران خواهد شد تا مذاکرات مقدماتی معاون خود را با رهبران جمهوری اسلامی پيگيری کند.
در فاصله ای کوتاه از انجام اين ديدار، قرار است محمود احمدی نژاد راهی پکن شود. انتظار ميرود، در صورت نا موفق ماندن مذاکرات آينده مابين دو کشور و ادامه انعطاف ناپذيری تهران در برابر خواسته های جامعه جهانی، مناسبات تهران و پکن در مسيری دشوار و انتقادی قرار بگيرد.
پکن علاقمند است که در مسير اصلاح مناسبات خارجی خود با غرب، ضمن فعالتر ساختن حضور در صحنه های جهانی، مثبت تر از گذشته ديده شود.
انتظار ميرود در صورت مشاهده چراغ سبز پيرامون تايوان و تبت، پکن وارد آوردن فشارهای بيشتر عليه کره شمالی، و معامله کردن بر سر سوريه و ايران را مورد توجه جدی قرار دهد. رهبری سياسی چين در حال تغيير است، و همراه با تغيير چهره ها، ميتوان اميدوار بود که رفتارهای سياسی آن کشور نيز آرام آرام از روسيه و پوتين فاصله گرفته و تدريجا به الگو های غربی نزديک تر شود.

Sunday 19 February 2012

تخریم انتخابات مجلس شورای اسلامی

انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی در روز دوازدهم اسفندماه سال جاری برگزار میشود. از هم اکنون ، سردمداران
و چاقو کشان امنیتی جمهوری اسلامی خفقان بی نظیری را درایران حکمفرما کرده اند
انان کوچکترین اعتراض و مخالفتی با این رژیم را بشدت سرکوب میکنند . کسی نباید کلمه تحریم را در ایران بر زبان اورد . کلیه وسائل ارتباط جمعی تحت کنترل و سانسور است . هر نوع اجتماع سیاسی ، حتی در منازل شخصی ممنوع است. احزاب خودی و غیر خودی همه منحل شده اند.
از طرفی ، بحرانهای اقتصادی و تحریم ها ، روابط با دنیای خارج و خطر برخورد نظامی ، بگونه بی سابقه ای موجود است . عوامل جمهوری اسلامی و رهبرش سید علی خامنه ای ، بدون توجه به منافع ملی و مردم ایران ، هر چه میخواهند میگویند و بر طبل جنگ میکوبند . انان رژیم را پابرجا و با قدرت جلوه میددهند ، میخواهند این انتخابات فرمایشی را هم با دست چینی از نوکران خود بدون سر وصدا به پایان رسانند . چند جناح نیز از داخل هیئت حاکمه بنامهای گوناگون مانند جبهه پایداری ، جبهه متحد اصول گرایان و جبهه طرفداران احمدی نژاد درست کرده اند تا باین بهانه تعدادی از مردم بیخبر از همه جا را به پای صندوقهای رای بکشانند در این شرایط ما از مردم ایران که خواهان مردم سالاری هستند تقاضا داریم :
1 – با تحریم و شرکت نکردن در این انتخابات فرمایشی ، به عدم مشروعیت نظام اخوندی در ایران صحه گذارید.
2 – با عدم حضور خود در حوزه های رای گیری و خیابانهای اطراف انها ، نمایش نظام برای تبلیغ حضور مردم را خنثی نموده و کوشش کنید که در ان روز ، تا حد امکان در خانه ها بمانید .
3 – با توجه به واقعیت ها ی تاریخی در سالهای اخیردر کشورهای استبدادی که با اراده مردم ، دیکتاتوری های متعدد ساقط شده و یا در حال فرو ریختن اند ، به تحریم انتخابات بسنده نکنید و با اتحاد در عمل دست بکار نابودی رژیم استبدادی جمهوری اسلامی شوید . تا ان زمان که نظام جمهوری اسلامی بر پاست نباید درهیچ نوع انتخاباتی که این رژیم بر گزار کند شرکت نمود . این شعار را باید فرا گیر کرد و بیش از پیش برای همبستگی و اتحاد عمل کوشش نمود.
جبهه هم اهنگ مبارزان ایران
سازمانهای وابسته
1 – انجمن ایرانی برای صلح و ازادی
2 – انجمن فرهنگ ایران رمین
3 – پیمان برای دمکراسی
4 – جبهه ملی خارج از کشور
5 – سازمان همبستگی زنان ایران
6 – شورای اتحاد و همبستگی نیویورک
7 – کنگره همبستگی ایرانیان
8 – گروه رایزنی برای اتحاد

خامنه ای گفته است : خبرگان حق دخالت در تصمیم های من را ندارند

یکی از روحانیان با نفوذ اصول‌گرا می‌گوید، رهبر جمهوری اسلامی در نامه‌ای خطاب به اعضای مجلس خبرگان تاکید کرده که نظارت و دخالت آنها در جزییات تصمیم‌های خود، از جمله در مورد عزل و نصب افراد را نمی‌پذیرد.
عباس نبوی یکی از اعضای “هیات علمی موسسه امام خمینی” است که زیر نظر محمد تقی مصباح یزدی فعالیت می‌کند. او همچنین از استادان حوزه علمیه است و در تبلیغ ایده‌ها و دیدگاه‌های مصباح‌یزدی در مورد حکومت اسلامی نقش فعالی بر عهده دارد.
نبوی در یکی از نشست‌های هفتگی گروه “انصار حزب‌الله” در مورد مسائل گوناگون، از جمله حیطه‌ی اختیارات مجلس خبرگان در نظارت بر عملکرد رهبر جمهوری اسلامی، سخنانی گفته که متن آن در تازه‌ترین شماره نشریه‌ی این گروه، “یالثارات” منتشر شده است.
«دخالت در جزییات را نمی‌پذیرم»
عباس نبوی بخشی از سخنرانی خود را به “بررسی بحث نظارت بر ولی فقیه” اختصاص داده و می‌گوید: «در مورد نظارت بر ولی فقیه، سلیقه‌هایی در فضای فکری نظام انقلاب اسلامی بوده و هنوز هم هست.» او می‌گوید، اعضای نخستین دوره مجلس خبرگان نقش خود را نظارت بر عملکرد رهبر وقت جمهوری اسلامی، روح‌الله خمینی می‌دانستند، اما “الگوی نظارتی خبرگان تعریفی دارد که آنها متوجه نبودند.”
نبوی در ادامه‌ی اظهاراتش برای اثبات بی‌توجهی اعضای مجلس خبرگان اول، به تشریح چگونگی این الگوی نظارتی از دید رهبر فعلی جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای، پرداخت. او می‌گوید، خامنه‌ای در نامه‌ای به اعضای مجلس خبرگان اعلام کرده: «رای درست آن است که نظارت خبرگان بر رهبری، نظارت بر شرایط باشد. اگر بر شرایط خدشه‌ای وارد شد، بیایید مشخص کنید … اما در مورد جزئیات من نمی‌پذیرم که شما بخواهید وارد شوید و دخالت کنید.»
قانون اساسی و نظارت بر رهبری
به گفته‌ی نبوی، رهبر جمهوری اسلامی “در اواخر همین دوره [قبلی] که کمیسیون نظارت بر رهبری، مسائل را مطرح و دنبال می‌کرد”، به خبرگان نوشته است: «نظارت باید از نقطه بقای شرایط رهبری آغاز شود. اول شما بررسی می‌کنید که رهبری بر این شرایط باقی هست یا خیر، اگر باقی هست آن وقت در مورد خرده‌ریز‌ها نمی‌پذیرم که شما وارد جزئیات شوید.»
از زمان انتخابات مناقشه‌برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری سال ۸۸، شماری از منتقدان و شخصیت‌های اصلاح‌طلب از اعضای مجلس خبرگان خواسته‌اند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های قانون اساسی نظارت بر عملکرد رهبری را به صورت جدی دنبال کنند. در بسیاری از این موارد به اصولی که به خبرگان امکان نظارت بر رهبری را بدهد اشاره‌ای مشخصی نشده است.

Thursday 16 February 2012

بزرگترین لشگر کشی اتمی - موشکی در خلیج فارس

خبرگزاری "ریانووستی" از مسکو، روز گذشته (26 بهمن) خبر داد:
دریاسالار "ولادیمیر کومویدوف" رئیس کمیته امور دفاعی مجلس روسیه اعلام کرد: ناوهای آمریکایی در موقعیتی مستقر شده اند که هر لحظه می توانند صدها موشک بالدار نوع Tomohawk را به طرف ایران شلیک کنند.
دریاسالار کومویدوف که این شرایط را در دیدار با وابسته های نظامی کشورهای خارجی در مسکو تشریح می کرد افزود:
"در حال حاضر 17 ناو آمریکایی که حامل موشک های بالدار Tomohawk هستند، در نزدیکی سواحل ایران مستقر شده اند".
دو زیردریایی اتمی نوع Los-Angeles که هر کدام مجهز به 24 سکوی 12 موشکی برای شلیک می باشند در جنب 17 ناو امریکائی یاد شده در حرکت اند.
همچنین سه رزمناو Ticonderoga با 26 سکوی پرتاب موشک و 12 ناوشکن نوع Arleigh Burke .
بدین ترتیب آنها با 352 سکوی پرتاب موشک جزو ناوکروه مستقر در منطقه خلیج فارس هستند.
در صورت تشدید وخامت اوضاع در منطقه خلیج فارس ممکن است که ناوهای نیروهای دریایی بریتانیا، ایتالیا، فرانسه، آلمان و برخی دیگر از کشورها به ناوگروه آمریکایی بپیوندند.
پیک نت 27 بهمن

Wednesday 15 February 2012

تظاهرات 25 بهمن

بازداشت گسترده راه پیمایان ۲۵ بهمن
جرس/سپهر سعادت
بازداشت شمار زیادی از شهروندان معترض بارز‌ترین مشخصه وقایع ۲۵ بهمن امسال بود. گویی هدف گذاری هدایت کنندگان نیروهای سرکوبگر بر روی شناسایی و دستگیری مردمی قرار گرفته بود که با وجود حاکم شدن فضایی رعب آور و امنیتی در تهران شجاعت به خرج داده و پس از گذشت چندین ماه از فراخوان قبلی، دوباره به خیابان آمده بودند. با توجه به اخبار رسیده و گزارش‌های ارسالی در خوش بینانه‌ترین حالت حداقل تعداد بازداشت شدگان چهار صد نفر تخمین زده می‌شود.
بنابر گزارش منابع خبری «جرس» از تهران، سازوبرگ و تعداد نیروهای امنیتی در خیابان‌ها بسیار بیشتر از روزهای اعتراضی پیشین بود. این تعداد نیرو که مجهز به انواع و اقسام ابزار آلات سرکوب و جنگ خیابانی بودند برای مقابله با تظاهراتی میلیونی در نظر گرفته شده بود. آن‌ها در این روز تمام خیابان‌ها و کوچه پس کوچه‌های شهر را پوشش داده بودند. بر پایه گزارش یک منبع خبری جرس، حوالی ساعت ۱۴ نیروهای امنیتی از محل‌هایی که پیش از آن برای آنکه زیاد در چشم نباشند و ساختمان‌هایی که محل تجمعشان بود خارج شده و در جای جای نقاط محل برگزاری راهپیمایی و خیابان‌های اطراف و همچنین دیگر نقاط حساس شهر مستقر شدند.
در مسیر راهپیمایی و به خصوص از میدان فردوسی به سمت میدان آزادی دوربین‌های فیلمبرداری برای ثبت چهره مردم که بر روی سه پایه ثابت کاشته شده بودند به چشم می‌آمدند. برخی ساختمان‌های بلند حدفاصل میدان فردوسی تا میدان آزادی نیز محل استقرار نیروهایی بود که به وسیله دوربین سعی در رصد مردم داشتند و در چهار راه ولیعصر نیز جوانی با در دست داشتن دوربین حرفه‌ای از عابرانی که منتظر سبز شدن چراغ برای عبور از چهار راه بودند فیلم می‌گرفت.
گزارشهای رسیده به جرس همچنین حاکی از این بود که درگیری‌های پراکنده و آغاز بازداشت‌هایی که جو خیابان‌ها را ملتهب کرد از ساعت ۱۸ به بعد و با نزدیک شدن به تاریکی هوا شکل گرفت. نیروهای پرتعداد لباس شخصی از هر سن و با هر تیپ و پوشش ظاهری که در لابه لای مردم در حرکت بودند با شگردهای مختلف سعی در شناسایی معترضان از میان عابران و دستگیری آن‌ها داشتند. برخی لباس شخصی‌های جوان، ظاهری آراسته‌تر از حد معمول داشته‌اند که تنها در زمانی که اقدام به بازداشت یکی از شهروندان می‌کردند مشخص می‌شد جزو نیروهای امنیتی هستند. وظیفه لباس شخصی‌ها گوش دادن به صحبت‌های مردم با یکدیگر و یا تحریکشان به منظور ابراز واکنش بود تا از این طریق بتوانند معترضین را شناسایی و دستگیر کنند. آن‌ها بدون آنکه مخاطب خود را مشخص کنند در کنار مردم زمزمه می‌کرده‌اند که این‌ها سلطنت طلب‌ها و منافقین هستند. گاهی اوقات به برخی نگاه می‌کردند و بی‌آنکه کاری به کارش داشته باشند می‌گفتند مشکوک است یا آنکه اگر توقفی در حرکت جمعیت صورت می‌گرفت برای تحریک مردم می‌گفتند «اوه اوه شروع شد، شلوغ شد، راهپیمایی شروع شد» تا از طریق واکنش مردم از میان آن‌ها معترضین را شناسایی کنند.
یک شاهد عینی به «جرس» می‌گوید: «در میدان انقلاب تعدادی کفن پوش حامی حکومت ایستاده بودند. در ابتدای خیابان جمالزاده شمالی ون سفید رنگی مجهز به قفس پارک بود که بازداشت برخی از معترضین و هدایت آن‌ها به سمت این ماشین موجب درگیری میان نیروهای امنیتی و مردم شد.» بر طبق مشاهدات برخی شهروندان به نظر می‌رسد ماموران با‌‌ همان روش گوش دادن به گفت‌و‌گوی مردم با یکدیگر به مادر و پسری مشکوک شده و سعی داشتند یکی از آن‌ها را بازداشت کنند: «همزمان نزدیک به بیست مامور با لباس شخصی و لباس فرم به سمت این دو هجوم برده و پسر را کشان کشان به سمت اتومبیل قفس دار می‌بردند. در اینجا مادر این فرد شروع به فریاد زدن و درخواست کمک از مردم کرد. واقعا ضجه‌های این مادر برای رهایی فرزندش از دست ماموران دردناک بود. ابتدا مردم جمع شدند و نظاره گر ماجرا بودند تا زمانی که فرد بازداشتی به دم ماشین رسید و از سوار شدن بر آن امتناع کرد. در این حال فریادهای مادرش ادامه داشت تا اینکه مردم به سمت ماشین حمله کردند. ماموران با فریاد نایستید و حرکت کن سعی در پراکنده کرده مردم داشتند اما با برخی شعار‌ها نظیر مرگ بر دیکتاتور درگیری آغاز شد و ماموران با استفاده از باتوم و گاز اشک آور مردم را پراکنده کردند. در ابتدا مادر فرد بازداشتی دستگیر نشد اما با ادامه فریادهای وی او را نیز سوار ماشین کردند.»
به گفته شاهدان عینی اکثر درگیری‌ها از این منطقه به سمت میدان آزادی و در حالی که هوا کاملا تاریک شده بود روی داده است. بیشتر درگیری‌ها منجر به بازداشت شهروندان می‌شد به گونه‌ای که اگر فردی در جریان درگیری مورد اصابت باتوم از سوی ماموران قرار می‌گرفت به هیچ عنوان نمی‌گذاشتند از منطقه خارج شود و بازداشتش می‌کردند. به گفته برخی منابع خبری جرس، آنچه که باعث شد ابتکار عمل مردم در مقابله با نیروهای امنیتی گرفته شود این نکته بود که به دلیل حضور سنگین نیروهای لباس شخصی در بین جمعیت کسی نمی‌توانسته مطمئن باشد فردی که در کنارش ایستاده لباس شخصی است و یا جزو مردم معترض است.

Monday 13 February 2012

مناسبات دوستانه ایران و ترکیه ، اختلافات در سوریه را دور میزند

توسط رضا تقی زاده - تحلیلگر سیاسیی
اظهارات روز جمعه داوود اغلو وزير خارجه ترکيه، در واشنگتن، داير بر " آمادگی ايران برای آغاز گفتگو های اتمی با گروه ۱+۵ "، در فاصله چند روز پس از پايان ديدار بی نتيجه گروه شش نفره بازرسان آژانس از تهران، بيش از داشتن پيام تازه ای در اين زمينه، نشانه ادامه تلاش آنکارا برای حفظ دوستی با تهران، علی رغم بروز شکاف های اخير در مناسبات دو کشور است.
اعلام رضايت دولت اسلام گرای ترکيه با نصب شبکه رادار و سامانه دفاع ضد موشکی ناتو در مناطق مرزی خود با ايران، که در ابتدا با سکوت نسبی تهران روبرو شد، و پس از مدتی انتقادات تند مقامات رسمی جمهوری اسلامی را تحريک و حتی بهانه تهديد يک فرمانده ارشد نظامی جمهوری اسلامی به حمله موشکی عليه آن قرار گرفت، اولين عامل جدی خدشه دار ساختن مناسبات دو کشور در سالهای اخير بود.
با درک اولويت های امنيت ملی متقابل دو کشور، تهران و آنکارا از اين عامل بالقوه خطرناک، عبور کرده و ضمن حفظ مناسبات تجاری گسترده، همکاری نزديک در مورد مناطق مرزی کرد نشين و همچنان گفتگو پيرامون حل مسئله اتمی ايران را ادامه دادند.
حاد شدن نا آرامی های داخلی سوريه و موضع گرفتن آنکارا در برابر دولت بشار اسد در دمشق، عامل جدی ديگری بود که تهران و آنکارا را روياروی هم قرار داد.
اگر چه اهميت موضوع اخير در معادلات منطقه ای جمهوری اسلامی به هيچ وجه کمتر از اهميت نصب شبکه رادار و سامانه دفاع موشکی ناتو در خاک ترکيه نبود، با اين وجود، هر دو کشور ضمن طرح گلايه های متقابل، به صورت رسمی و يا رسانه ای، به تلاشهای مشترک برای عبور بدون آسيب از موانع بين راه ادامه دادند.
ميانجی تمام عيار
ترکيه طی ماهها اخير به مرکز گردهمايی مخالفان سياسی اسد تبديل شده. در صورت اتخاذ تصميم به مسلح ساختن بيشتر مخالفان اسد، ترکيه دروازه اصلی عبور کمکهای خارجی خواهد بود. در صورت اتخاذ تصميم به استفاده از نيرو های نظامی خارجی، و يا اعمال ممنوعيت پرواز بر فراز سوريه نيز، ترکيه در خط مقدم عمليات قرار خواهد داشت.
ز سوی ديگر، جمهوری اسلامی جدی ترين متحد دمشق و تنها دوست باقی مانده اسد در منطقه، با آمادگی اعلام شده برای ارائه هر نوع کمک، اعم از نظامی يا مالی، برای حفظ حاکميت کنونی در سوريه بشمار ميرود.
بظاهر تفاوت های عميق و آشکار دو کشور ترکيه و ايران بر سر سوريه، رويارويی، و يا دست کم، رو در رويی دو کشور را اجتناب ناپذير ميسازد.
با اين وجود، بنا بر اعلام منابع داخلی ايران، ۱۱ ايرانی دستگير شده توسط مخالفان مسلح اسد در سوريه، با ميانجيگری " دوستان با نفوذ " ( ترکيه ) آزادی خود را بدست آوردند.
اين ميانجيگری دوستانه، با توجه به عمق تفاوتهای دو کشور در مورد سوريه، که حتی پاره ای از ناظران را به پيشبينی احتمال رويارويی آنها نيز وا داشته بود، به نوبه خود نشانه اهميتی است که آنکارا برای حفظ مناسبات با تهران قايل است.
ادامه تلاش ترکيه برای ميانجيگری در بن بست اتمی جمهوری اسلامی، با انگيزه پيشگيری از جدی تر شدن خطر حمله نظامی عليه ايران، عليرغم ايستادگی تهران در مقابل خواسته های جامعه جهانی در اين زمينه، نشانه ديگری است از عزم راسخ آنکارا برای حفظ دوستی و تداوم مناسبات کاری نزديک با تهران.
اهميت مناسبات
ترکيه بيش از ۳۵ در صد از نفت خام مصرفی و ۳۰ در صد گاز وارداتی خود را از ايران تامين ميکند. از اين لحاظ ايران تامين کننده با اهميت انرژی ترکيه محسوب ميشود.
مناسبات تجارت خارجی دو کشور سال گذشته به ۱۵ ميليارد دلار رسيده و قرار است طی چهار سال آينده به دوبرابر اين رقم افزايش يابد.
با تنگتر شدن حلقه تحريم ها عليه ايران، اهميت حفظ مناسبات دوستانه با ترکيه برای جمهوری اسلامی رو به افزايش است. ترکيه در رديف معدود کشورهايی است که موازنه تجارت خارجی ايران با آن دارای موازنه مثبت است.
در مورد کنترل امنيت مناطق کرد نشين، دو کشور دارای سياستهای مشابه و همکاری های نظامی نزديک اند.
در رابطه با اسرائيل که يکی از عوامل کليدی در مناسبات منطقه ای ايران بشمار ميرود، دوری ترکيه از تل آويو طی دو سال اخير، فارغ از طبيعت ساختاری و يا نمادين آن، موجب نزديکی عاطفی بيشتر مابين دو کشور ايران و ترکيه شده است.
ترکيه بی ترديد مخالف حمله نظامی اسرائيل و آمريکا عليه ايران، و البته مخالف جدی مسلح شدن ايران به بمب اتمی است.
شايد به اين دليل که ترکيه خطر حمله نظامی عليه ايران را نزديکتر از خطر تبديل شدن ايران به يک قدرت نظامی مسلح به بمب اتمی ميبيند، دولتمردان آن کشور تلاش های خود را بيشتر متوجه يافتن راه حل مسالمت آميز برای گشودن بن بست اتمی ايران ساخته اند، تا خنثی ساختن خطر اتمی ايران در آينده.
عوامل جدايی و گلايه ها
ترکيه بعد از شکل گرفتن بهار عربی، در صدد رسيدن به يک محور همکاری بزرگ با نظامهای تغيير يافته در مصر، تونس، ليبی، و مراکش است. در اين طرح راهبردی، نظام سياسی جانشين اسد در سوريه نيز دارای جايگاه مشخصی است.
طبيعت مذهبی اين محور همکاری، و سنی بودن آن از يک سو، و از سوی ديگر طبيعت دمکراتيک و انتخابی آن، از بعد سياسی، ترکيه سنی را در اين رابطه، عملا در تقابل با گرايش های ايران برای تقويت يک هلال شيعی در منطقه قرار ميدهد.
در زمينه های ديگر نيز، مقامات و رسانه های دو کشور از طرح گلايه های خفته و يا بيدار متقابل غافل نمانده اند.
از يک سو حسين عبداللهيان معاون وزير خارجه جمهوری اسلامی در امور خاورميانه ضمن رد اتهام حضور سپاه پاسداران در درگيری های مسلحانه داخلی سوريه، تاکيد کرد، مخالف "مداخلات سياسی، اقتصادی و نظامی کشور های ديگر در امور آن کشور است " که بی شک ترکيه از اين لحاظ در صف مقدم قرار دارد.
از سوی ديگر، بنا بر گزارش خبرگزاری آناتولی، بولنت آرينج، معاون وزير خارجه ترکيه، هفته گذشته طی يک جلسه در حزب حاکم آن کشور، جمهوری اسلامی را به "خيانت عليه اخلاقيات اسلامی با سکوت در قبال کشتار مسلمانان توسط نيرو های اسد " متهم ساخت.
با وجود تفاوت در ديدگاههای سياسی و داشتن رقابت برای افزايش نفوذ در منطقه، ترکيه علاقمند به عبور دادن مناسبات خود با تهران از موانع موجود، و ايران مصمم به حفظ دوستی و حتی توسعه مناسبات با ترکيه است. از اين لحاظ تا آينده ای قابل پيشبينی، مناسبات کنونی دو کشور به صورت جدی تحت تاثير عوامل مخرب قرار نخواهد گرفت.

Friday 10 February 2012

دیکتاتورهای افتاده نباید اعدام شوند

كورش زعیم

صدام حسین محاكمه و اعدام شد. زین العابدین بن علی تونس بهنگام كنار رفت و امان گرفت. معمر قذافی مقاومت كرد و گرفتار انتقامجویی مردم، شكنجه و كشته شد. دادستان مصر برای حسنی مبارك درخواست حكم اعدام كرد. اتحادیه اروپا اصرار دارد علی عبدالله صالح به دادگاه كیفری بین المللی تحویل شود و با امان دادن به او مخالف است. بشار اسد اگر شبیه صدام و قذافی نباشد، از حسنی مبارك بهتر نخواهد بود.
اعدام كردن دیكتاتورها دلهای مردم زجر كشیده را خنك می كند، كینه ها را تسكین می دهد و آتش انتقام را فرو می نشاند. ولی برای كشورهای دیگر كه زیر پای دیكتاتورها در ذلت و محرومیت زندگی می كنند، كار را دشوار می نماید. مردم مصر كه دهها سال زیر چكمه دیكتاتوری و خشونت دولتی زندگی كرده بودند و از آزادیهای مدنی محروم بودند، در طول این مدت كشته ها دادند، زندانها كشیدند، شكنجه ها شدند، اقتصادشان تخریب و ثروت ملی آنها توسط حاكمیت غارت شد، با اعدام مسبب اصلی آن فقط چند روزی خرسند می شوند، ولی مسائلشان حل نخواهد شد.
فقط نباید به مردم مصر، در این روزهای پرهیجان كه شاید كینه و انتقام جویی بخشی از آن باشد، اندیشید. باید به مردم كشورهای دیكتاتور زده دیگری اندیشید كه بخت مردم تونس و مصر را نداشته اند كه در چند روز دیكتاتورهای خود را سرنگون كنند. باید به همه ملت هایی اندیشید كه نظامهای دیكتاتوریشان از سرانجام خود می ترسند كه به دست مردم خشمگین و انتقامجو، سرنوشتی همانند قذافی یا صدام حسین داشته باشند، یا در دیوان كیفری بین المللی تا ابد زندانی شوند. آنها برای پابرجا ماندن مردمشان را قربانی می كنند. به مردم جمهوری آذربایجان، آنگولا، اتیوپی، اردن، اریتره، ازبكستان، الجزیره، بحرین، برونئی، بلاروس، بوركینافاسو، تاجیكستان، تركمنستان، جیبوتی، زیمباوه، سنگال، سودان، عربستان، عمان، قزاقستان، كامرون، كره شمالی، كوبا، گامبیا، گینه و مراكش باید اندیشید كه این راه را پیش رو دارند و دیكتاتورهایشان هم اكنون از ترس قذافی شدن زندانی كردن و كشتن را آغاز كرده اند.
آقایان الهام علی اف، خوزه دوس سانتوس، مله زناوی، عبدالله دوم، ایسائیاس آفوركی، اسلام كریمف، عبدالعزیز بوتفلیقه، حماد بن عیسی آل خلیفه، حسن البولكیاه، الكساندر لوكوشنكو، بلیز كامپائوره، امان الله رحمان، قربانقلی بردی محمدف، اسماعیل عمر گوجلیه، رابرت موگابه، عبدالولایی واده، عمر البشیر، عبدالله بن عبدالعزیز، قابوس بن سیدالسعید، نورسلطان نظربایف، پال بییا، كیم جونگ اون، كاستروها، یحیی جامه، تئودور اوبیانگ و محمد ششم، همه رفتنی هستند. ایشان باید هشدار رویدادهای اخیر را دریافت كرده باشند و تا نوبتشان برسد باید تصمیم بگیرند آیا با مسالمت كشور را تبدیل به جمهوری های آزاد و دموكراتیك خواهند كرد یا با سرسختی كردن به سرنوشت صدام و قذافی دچار خواهند شد. دوران دیكتاتوری و حكومت های خانوادگی و قبیله ای و فرقه ای و پادشاهی به پایان رسیده است. حكومت های اردن، بحرین، عربستان، عمان و مراكش تا فرصت باقیست، باید حكومت را به مردم واگذار كنند و آرام خود را كنار بكشند تا گرفتار خشم خام مردم نشوند.

تحریم صادرات نفت ایران

بر اساس آخرین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی، تحریم خرید نفت ایران، بر روند تولید و صادرات نفت این کشور تاثیر گذاشته و مشتریان نفت ایران در هفته‌های اخیر واردات نفت از دیگر کشورهای تولیدکننده را افزایش داده‌اند.
در آخرین گزارش ماهانه آژانس بین المللی انرژی که روز جمعه، دهم فوریه (۲۱ بهمن)، منتشر شد، آمده است: با آن که اتحادیه اروپا ممنوعیت خرید نفت خام ایران را از ماه ژوئیه اجرایی می‌کند، در شرایط کنونی روند خرید و فروش نفت در بازار جهانی تغییر کرده و مبادلات جدیدی در حال شکل‌گیری است.
به گزارش این نهاد بین‌المللی، برآوردها نشان می‌دهد که با اجرایی شدن تحریم خرید نفت خام ایران از سوی اتحادیه اروپا، دیگر کشورهای تولیدکننده نفت می‌توانند تا یک میلیون بشکه از مجموع ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام صادراتی روزانه ایران را جبران کنند.
فعالان در بازار نفت به خبرگزاری رویترز گفته‌اند که این برآورد آژانس بین‌المللی انرژی زیاد به نظر می‌رسد، ولی تحت هر سناریویی، این احتمال وجود دارد که تولید و صادرات نفت ایران به میزان قابل توجهی کاهش یابد.
رویترز به نقل از موسسه جی‌بی‌سی که یک نهاد مشاوره انرژی مستقل است، گزارش داده است که تولید نفت خام ایران امسال حدود ۹ درصد کاهش می‌یابد و به ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز می‌رسد.
برآورد شده است که ظرفیت تولید نفت خام ایران در دو سال گذشته بیش از ۲۵۰ هزار بشکه در روز کم شده است و امسال ممکن است ۳۰۰ هزار بشکه دیگر از تولید نفت ایران کاسته شود.
"احتمال توقف تولید نفت ایران"
آژانس بین‌المللی انرژی که به عنوان مشاور برای بسیاری از کشورهای صنعتی جهان فعالیت می‌کند، اعلام کرده است که احتمالا بر اثر تحریم خرید نفت ایران، این کشور ناگزیر می‌شود بخشی از نفت خام خود را که به فروش نرفته است، در نفتکش‌ها به صورت ذخایر نفت روی آب نگهداری کند و یا حتی در صورت ادامه تحریم‌ها، تا پایان سال میلادی جاری، تولید نفت را متوقف کند.
در این گزارش آمده است: "تحریم‌های بین‌المللی که صادرات کنونی نفت ایران را هدف قرار داده است، تا اول ماه ژوئیه اجرایی نمی‌شود، ولی این محدودیت ها از هم‌اکنون بر روند تجارت نفت خام در بازارهای اروپا، آسیا و خاورمیانه تاثیر گذاشته است."
آژانس بین‌المللی انرژی اضافه کرده است: "در سال گذشته اتحادیه اروپا واردکننده تنها حدود ۶۰۰ هزار بشکه از نفت خام صادراتی روزانه ایران بوده است، ولی تحریم‌های اقتصادی گسترده آمریکا و اتحادیه اروپا که برای محدودیت تعاملات مالی با بانک مرکزی ایران اعمال شده‌اند، می‌تواند تاثیر به مراتب بیشتری بر روند صادرات نفت ایران بگذارد و مهم‌ترین مسیر پرداخت پول نفت ایران را مسدود کند."
در این گزارش آمده است: "خریداران اروپایی، واردات نفت خام ایران را کاهش داده‌اند و خریداران آسیایی به دنبال یافتن گزینه‌های دیگری هستند."
این آژانس، کشورهای روسیه، عراق و عربستان سعودی را به عنوان کشورهایی که می‌توانند کمبود ناشی از توقف احتمالی تولید نفت ایران را جبران کنند، معرفی کرده است.
"واردات چین هم کم می‌شود"
در گزارش ماهانه آژانس بین‌المللی انرژی همچنین آمده است که چین به عنوان بزرگ‌ترین خریدار نفت خام ایران، در یک سال گذشته روزانه حدود ۵۵۰ هزار بشکه از نفت خام صادراتی این کشور را وارد کرده است، ولی احتمالا در سه ماه اول سال ۲۰۱۲ میلادی، معادل حدود نیمی از این میزان نفت خام را از ایران می‌خرد.
اختلاف نظر بر سر قیمت خرید نفت خام، دلیل کاهش احتمالی واردات نفت خام ایران از سوی چین اعلام شده است؛ "بر اساس گزارش‌ها، چین خرید نفت خام از عربستان سعودی، روسیه و آنگولا را در ماه‌های اخیر افزایش داده است."
به گزارش آژانس بین‌المللی انرژی، هند به عنوان یکی دیگر از خریداران عمده نفت خام ایران، به خرید نفت بیشتر از عربستان سعودی روی آورده است.
دیگر خریداران نفت خام ایران در آسیا از جمله ژاپن و کره جنوبی هم میزان خرید نفت خام از کشورهای غرب آفریقا به ویژه آنگولا و نیجریه را افزایش داده‌اند.

Thursday 9 February 2012

از نشریه دانشجویان دانشگاه شریف

آن‌هایی که می‌مانند عقب مانده نیستند.
آن‌هایی که می‌روند، نمی‌روند آن طرف که مشروب بخورند.
آنهایی که می‌مانند، نمانده‌اند که دینشان را حفظ کنند.
همه‌ی آنهایی که می‌روند سبز نیستند.
... ... همه ی آن‌هایی که می‌مانند پرچم به دست ندارند.
آن‌هایی که می‌روند، یک ماه مانده به رفتنشان غمگین می‌شوند. یک هفته مانده می‌گریند و یک روز مانده به این فکر می کنند که ای کاش وطن جایی برای ماندن بود.
و آن‌هایی که می‌مانند، می مانند تا وطن را جایی برای ماندن کنند...

رزمایش " سوسمار بی باک " از رضا تقی زاده - تحلیل گر سیاسی

رزمایش «سوسمار بی‌باک»؛ تمرین حمله احتمالی به سواحل ایران
رزمایشدو روز پس از آغاز رزمایش نیروی زمینی سپاه در مناطق جنوبی ایران، موسوم به «حامیان ولایت»، نیروی دریایی آمریکا، از روز دوشنبه ششم فوریه، رزمایش گسترده‌ای را با شرکت ۲۰ هزار نیروی رزمی، و همراهی واحد‌هایی از بریتانیا، فرانسه، هلند و ایتالیا، در سواحل شرقی این کشور آغاز کردند. رزمایشی که هدف اعلام نشده آن ظاهراً پیاده کردن نیروهای واکنش سریع در سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس است.
این رزمایش که «سوسمار بی‌باک» نام گرفته، بنا بر اظهار دریاسالار جان هاروی، فرمانده نیروی دریایی آمریکا، بزرگ‌ترین تمرین نظامی-آبی خاکی نوع خود طی ۱۰ سال گذشته محسوب می‌شود.
اگرچه مقامات نظامی آمریکا تأکید می‌کنند که برگزاری رزمایش یاد شده در رابطه با ایران تدارک دیده نشده، در عین حال فرضیه‌های عملیاتی که طی رزمایش یاد شده مورد استفاده و تمرین قرار می‌گیرند شائبه‌ای را برای تشخیص هدف اصلی آن باقی نمی‌گذارد.
سناریو
به موجب پیش فرض رزمایش، پس از اشغال بخشی از سرزمین «عنبر» در خلیج فارس (احتمالاً عربستان سعودی) توسط یک واحد مکانیزه نظامی سرزمین «لعل» (احتمالاً ایران) و پس از آنکه سرزمین «لعل» تنگه هرمز را مین‌گذاری کرد، نیرو‌های متحد به دعوت سرزمین اشغال شده ابتدا نیرو‌های متجاوز را منکوب و در تعقیب عملیات، به بخش‌هایی از سرزمین «لعل» وارد می‌شوند.
رزمایش بزرگ آبی-خاکی «سوسمار بی‌باک» که در سواحل شرقی آمریکا، و آب‌های ایالت ویرجینیا، کارولینای شمالی، فلوریدا آغاز شده و تا روز ۱۴ ماه فوریه ادامه خواهد یافت، به نوعی عملیات نظامی ابتدای دهه ۹۰ و اشغال بخشی از خاک عربستان و کویت توسط نیرو‌های مکانیزه عراق را باز سازی خواهد کرد.
بر اساس طرح اعلام شده برای رزمایش یاد شده، نیرو‌های متحد پس از شکست کشور متجاوز، جنگ را تا سواحل دشمن ادامه داده و بخش‌هایی از خاک آن را به اشغال خود در می‌آورند.
کاربرد عملیات آبی– خاکی، گسترش جنگ به سواحل دشمن و استقرار نیرو در آن مناطق به منظور پیشگیری از تدارک عملیات نظامی نا‌متقارن علیه خطوط کشتی‌رانی در آب‌های هرمز است.
بنا بر پاره‌ای از گزارش‌ها، نیروهای مستقر در آب‌های مناطق جنوبی هرمز تدارکات محسوسی را در جزیره مسیره متعلق به سلطان‌نشین عمان و همچنین جزیره سقطرا متعلق به کشور یمن به عمل آورده‌اند که می‌تواند مکمل اهداف رزمایش سوسمار بی‌باک آمریکا تلقی شود.
طی یک مواجه نظامی تمام عیار، استقرار موقت در پاره‌ای از جزایر نزدیک به تنگه هرمز می‌تواند هدف عملیات دفاعی و یا پیش‌گیرانه واحد‌های رزمی ایران در آبهای خلیج فارس قرار گیرد.
متقابلاً، نیروی‌های دشمن می‌توانند اشغال جزایر ابوموسی، تنب‌ها، و سیری را، به بهانه پیشگیری از استقرار واحد‌های موشکی سطح به سطح ایران در آن‌ها، طی یک عملیات آب- خاکی گسترده در دستور کار خود بگذارند.
تجهیزات
بنا بر اظهارات دریادار کوین اسکات و سرلشکر آمریکایی کریستوفر اوئن، که مشترکاً مدیریت عملیات «سوسمار بی‌باک» را بر عهده دارند، در مانوور جاری تجهیزات پیاده شدن در سواحل، هجوم هوایی، و حمایت نیرو‌های رزمی درگیر در سواحل از راه آب، تمرین خواهد شد.
در این رزمایش بیش از ۲۵ کشتی جنگی منجمله ناو هواپیما بر اتمی «اینتر پرایز» آمریکا، و ناو هواپیما بر فرانسوی «شارل دوگل»، و تعدادی از کشتی‌های بریتانیا حضور دارند.
علاوه بر ۱۰۰ فروند هواپیمای جنگنده، از جمله هواپیما‌های فوق پیشرفته اف- ۳۵ که به صورت مشترک توسط واحد‌های نیروی دریایی و نیروی هوایی آمریکا به کار گرفته می‌شوند، و تاکنون در یک جنگ واقعی مورد استفاده قرار نگرفته‌اند، بیش از ۱۰۰ فروند هلیکوپتر بر عرشه سه فروند ناو هلیکوپتربر، با قابلیت‌های مشابه ناو فرانسوی «میسترال» در مانور یاد شده شرکت دارند.
گفته می‌شود که نیرو‌های اصلی درگیر در رزمایش سوسمار بی‌باک، یک هفته پیس از پایان عملیات تمرینی راهی آب‌های خلیج فارس خواهند شد.
آمادگی
مقامات آمریکایی تاکنون همواره تأکید کرده‌اند که جنگ علیه ایران گزینه مطلوب آن‌ها نیست. در عین حال یادآور شده‌اند که این گزینه همچنان مطرح خواهد بود.
نگرانی عمده آمریکا در عین حال، درگیر شدن در نبردی است که می‌تواند یا با ابتکار اسرائیل، و یا به صورت تصادفی و در نتیجه یک برخورد برنامه‌ریزی نشده آغاز شود. در نتیجه آمریکا خود را ناگزیر به افزایش آمادگی نظامی برای واکنش نسبت به شرایط پیش آمده می‌بیند.
وزیر دفاع آمریکا اخیراً اعلام کرده بود که اسرائیل ممکن است در بهار سال جاری به حمله نظامی علیه ایران مبادرت کند. گرچه رئیس جمهور آمریکا روز پنجم فوریه اظهار داشت: «تصور نمی‌کنم اسرائیل برای حمله به ایران اتخاذ تصمیم کرده است.»
همزمان با آغاز رزمایش زمینی «حامیان ولایت» آیت‌الله علی خامنه‌ای با حضور در نماز جمعه، از «تهدید‌های ایران» یاد کرد که «به موقع مطرح خواهند شد.»
طی پنج هفته اخیر، در کنار افزایش تحرکات دیپلماتیک (میانجیگری ترکیه و سفر هیئت شش نفره آژانس به تهران)، فشار‌های اقتصادی (تحریم نفت ایران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی از سوی جامعه اروپا و آمریکا) افزایش قابل ملاحظه یافته‌اند.
برگزاری مانور گسترده آبی-خاکی «سوسمار بی‌باک»، پس از اعلام لغو مانور هوایی مشترک آمریکا و اسرائیل، حاکی از آن است شاخه نظامی فشار‌های سه‌گانه علیه ایران نه تنها از دو شاخه سیاسی-اقتصادی عقب نمانده، که تا حدود زیادی در حال پیشی گرفتن از آن‌ها است.

Wednesday 8 February 2012

گلوله باران شهر حمص توسط ارتش سوریه

ارتش سوریه گلوله باران شهر حمص را شدت بخشیده است، بی بی سی
با وجود وعده رئیس جمهوری سوریه در مورد خاتمه دادن به خشونت در این کشور، حملات ارتش به نقاط مسکونی شهر حمص شدت گرفته و تلفات سنگینی را برجای گذاشته است.
براساس گزارش های رسیده از حمص، گلوله باران برخی از محله های این شهر در روز چهارشنبه، ۱۹ بهمن (۸ فوریه)، با شدت بیشتری ادامه یافته و برخی گزارش ها حاکی از آن است که شبه نظامیان وابسته به حکومت نیز ظاهرا برای انجام عملیات ویژه به این شهر اعزام شده اند.
براساس این گزارش ها، آتشباری سنگین و پرتاب بی وقفه خمپاره به برخی نقاط مسکونی شهر بسیاری از ساختمان ها را با خاک یکسان کرده و تنها طی چند ساعت گذشته، دست کم چهل نفر از ساکنان حمص در نتیجه عملیات ارتش، جان خود را از دست داده اند.
فعالان سیاسی سوری گفته اند که یکی از هدف های اصلی آتشباری نیروهای دولتی، محله بابا عمرو بوده است به نحوی که کمتر ساختمانی در این محله بدون آسیب مانده و آب و برق و ارتباط تلفنی ساکنان محله به کلی قطع شده و تنها راه اطلاع رسانی از وضعیت این شهر، استفاده از تلفن های ماهواره ای شخصی است.
به گفته آنان، علاوه بر گلوله تانک و خمپاره، نیروهای دولتی از موشک انداز هم برای سرکوب مخالفان استفاده می کنند.
گزارش های رسیده در روز چهارشنبه حاکی از آن است که گلوله باران شهر حمص از دوردست انجام می شود و به نظر نمی رسد که ارتش در نظر داشته باشد طی ساعات آینده، واحدهای پیاده و کماندویی را برای تهاجمی گسترده، به نقاط مسکونی اعزام کند.
احتمالا نگرانی فرماندهان نظامی این است که با توجه به خصومت ساکنان شهر با ارتش و مقاومت افراد ارتش آزاد سوریه، که اسلحه سبک مجهز هستند، تلفات سنگینی را به نیروهای دولتی وارد کند.
در روزهای اخیر این نگرانی وجود داشته است که ممکن است حکومت سوریه به منظور سرکوب نهایی معترضان در حمص و ارعاب سایر مخالفان، با اعزام واحدهای پیاده و جستجوی خانه به خانه، به کشتار وسیع مردم این شهر دست بزند.
در عین حال، خبرگزاری فرانسه به نقل از گروه ناظران حقوق بشر سوریه گفته است که افراد موسوم به "شبیحه" یا اوباش که شبه نظامیان مسلح طرفدار حکومت هستند، طی ساعات شب به تعدادی از خانه های حمص حمله کردند.
به گزارش رویترز، افراد لباس شخصی، که گفته می شود تحت فرماندهی یکی از نزدیکان بشار اسد قرار دارند، در عملیات خود طی ساعات شب گذشته، دست کم بیست عضو پنج خانواده، از جمله زنان و کودکان این خانواده ها را به قتل رساندند.
همچنین، گزارش شده است که نیروهای ارتش گلوله باران چند محله دیگر حمص را نیز شدت داده اند و به نظر می رسد که هدف از آن، جلوگیری از گریختن مردم باشد.
تلفات سنگین و واکنش بین المللی
در مورد شمار تلفات حملات ارتش سوریه به حمص طی پنج روز گذشته اطلاعات دقیقی در دست نیست اما گروه های مدافع حقوق بشر گفته اند که آمار تلفات به چند صد نفر می رسد.
دولت سوریه کوتاه مدتی پس از آغاز تظاهرات اعتراضی در آن کشور، فعالیت خبرنگاران خارجی و گزارشگران رسانه های مستقل را محدود و یا ممنوع کرد و به این ترتیب، امکان بررسی گزارش هایی که از این کشور می رسد وجود ندارد.
عملیات ارتش سوریه در حالی ادامه دارد که به گفته سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه که روز گذشته با رئیس جمهوری سوریه ملاقات کرد، بشار اسد گفته است که معاون خود را مامور تماس با مخالفان و گفتگو به منظور یافتن راه حلی سیاسی برای پایان دادن به خشونت کرده است.
آقای لاوروف در میان استقبالی که از سوی طرفداران بشار اسد سازمان یافته بود وارد دمشق شد و در دیدار با رئیس جمهوری سوریه، ظاهرا بر حمایت دولت خود از "اصلاحات" اعلام شده آقای اسد تاکید نهاد.
در حالیکه عملیات ارتش سوریه علیه معترضان با شدت ادامه دارد، اکثر کشورهای جهان سخنان بشار اسد و اظهارات آقای لاوروف را مغایر واقعیات شرایط سوریه توصیف کرده و خواستار توقف فوری خشونت دولت علیه اعتراضات مسالمت آمیز شده اند.
روز گذشته، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس اعلام کردند که در اعتراض به کشتار شهروندان سوریه توسط حکومت آقای اسد، سفیران خود را از دمشق فرا خوانده اند و انتظار می رود که تعداد بیشتری از کشورهای عرب از این اقدام تبعیت کنند.
آقای لاوروف این اقدام کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را مورد انتقاد داد با دفاع از موضع روسیه در قبال بحران سوریه و مخالفت با پیشنهاد کناره گیری بشار اسد، گفت که هرگونه راه حلی برای بحران این کشور باید "مورد قبول همه مردم سوریه باشد."
همچنین، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه که در گذشته از متحدان نزدیک بشار اسد محسوب می شد، با محکوم کردن اقدامات خشونت آمیز حکومت سوریه و تصمیم روسیه و چین در وتوی قطعنامه شورای امنیت، گفته است که به زودی طرح جدیدی را برای پایان دادن به بحران سیاسی سوریه اعلام خواهد کرد.
اگرچه وی جزئیات این طرح را شرح نداده، اما از مشارکت اتحادیه عرب و کشورهای دیگر جهان در اجرای آن سخن گفته است.
در نتیجه، به نظر می رسد که طرح ترکیه احتمالا حاوی درخواست حمایت بیشتر جامعه جهانی از مخالفان بشار اسد و افزایش فشار برای کناره گیری رئیس جمهوری سوریه از قدرت باشد.

Sunday 5 February 2012

گردهمائی

۱۳۹۰/۱۱/۱۶
گردهمايی ۵۰ عضو گروه های مخالف جمهوری اسلامی در سوئد
۵۰ نفر از مخالفان و اعضای گروه های اپوزيسيون جمهوری اسلامی ايران در نشستی دو روزه با عنوان «اتحاد برای دموکراسی» شرکت کردند و درباره راه های بهبود دموکراسی در ايران و انتخابات پيش روی مجلس نهم به رايزنی پرداختند.
گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس از استکهلم، پايتخت سوئد، حاکی است که اين نشست با ميزبانی بنياد اولاف پالمه و تحت تدابير شديد امنيتی روز شنبه ، چهارم فوریه آغاز به کار کرد و روز یکشنبه، پنجم فوریه، نیز به کار خود پایان می دهد.
نويسندگان، افراد دانشگاهی و نمايندگانی از گروه ها و احزاب سياسی مخالف جمهوری اسلامی ايران از جمله شرکت کنندگان در نشست «اتحاد برای دموکراسی در ايران» بودند.
آسوشيتدپرس گزارش داده که اين نشست به دلايل امنيتی در محلی مخفی و در خارج از پايتخت سوئد برگزار شده است.
ليلا نراقی کوگيولا، از سخنگويان بنياد اولاف پالمه که اين کنفرانس را برنامه ريزی کرده است، هدف از برگزاری چنين نشستی را «ايجا فضای گفت و گو و همکاری ميان مخالفان پراکنده جمهوری اسلامی» عنوان کرده است که در خارج از ايران فعال هستند.
عبدالله مهتدی، دبيرکل حزب کومله کردستان اظهار اميداوری کرده که در اين نشست دستاوردهايی حول محورهای مشترک و مورد توافق طرفين حاصل شود. وی چگونگی دستيابی به دموکراسی در ايران و دفاع از حقوق بشر را از جمله نقاط مشترک ميان شرکت کنندگان در اين نشست عنوان کرد.
آقای مهتدی در حاشيه اين نشست گفت: «ما نيازمند ائتلافی مشترک در قبال ايران هستيم و از جامعه جهانی انتظار داريم تا از ما حمايت کند.»
انتخابات مجلس شورای اسلامی که قرار است در اسفندماه برگزار شود يکی از محورهای اصلی بحث در نشست استکهلم بوده است.
دبيرکل حزب کومله در اين زمينه گفت: «مردم ايران شايسته تغيير رژيم هستند. اين انتخابات غير دموکراتيک، تنها انتخاباتی است که تاکنون برگزار شده است.»
احمد باطبی که خبرگزاری آسوشيتدپرس وی را «فعال حقوق بشر» معرفی کرده است نيز می گويد: تا زمانی که روندهای انتخابات در ايران دموکراتيک تر نشوند، «من اطمينان دارم که در آينده شاهد اعتراض های بيشتری خواهيم بود.»
اشاره آقای باطبی به نا آرامی های سال ۱۳۸۸ در ايران است که در جريان اعتراض ها به نتيجه انتخابات دهم رياست جمهوری بيش از ۸۰ معترض کشته شده و هزاران نفر نيز بازداشت شدند.
گزارش ها حاکی است که برخی از دعوت شدگان به این نشست به دلیل آنچه که «شفاف نبودن» خوانده‌اند، حاضر به شرکت در آن نشده اند.
اینس اورباک، رییس بنیاد اولاف پالمه گفته است که این کنفرانس بر اساس درخواست گروه ها و شخصیت های مخالف جمهوری اسلامی برگزار شده است.
بنياد اولاف پالمه برای يادبود اولاف پالمه، نخست وزير پيشين سوئد، که در فوريه سال ۱۹۸۶ به ضرب گلوله کشته شد تاسيس شده و در زمينه های بهبود دموکراسی، حقوق بشر و صلح در جهان فعاليت می کند.

Saturday 4 February 2012

یادداشت های یک سفیر - از داریوش دبیر

دهه‌های سی و چهل خورشیدی در ایران از حیث حضور اهل فرهنگ مایه‌دار و سیاستمداران استخوان‌دار، دورۀ حیرت‌انگیزی است. محمدعلی فروغی، حسن تقی‌زاده، غلامحسین صدیقی، علی‌اکبر سیاسی، علی‌اکبر داور، یحیی عدل و خلیل ملکی فقط چند نام مشهور از میان خیل فرهیختگانی‌اند که در این دوره از روشنفکر منتقد به روشنفکر دولت‌مرد تغییر جایگاه دادند و در میان حال‌وهوای تجددخواهانۀ پدیدآمده اثراتی بر روزگار خود گذاشتند که کم‌ وبیش تا امروز هم ادامه دارد.
اللهیار صالح یکی دیگر از تبار سیاستمداران این دوره است که گرچه در وزارت دارایی و دادگستری در دوره‌های متعدد از جمله مشاغل اصلی او بوده، اما حضورش در سفارت آمریکا در جوانی به عنوان مترجم رسمی سفارت، از او در دوره‌ای کوتاه دیپلمات ویژۀ ایران در روابط با آمریکا ساخت. ایرج افشار، ایران‌شناس و پژوهشگر تاریخ، در ماه‌های آخر زندگی، مجموعه‌ای از نامه‌های اللهیار صالح را گردآوری کرد که اخیراً به صورت کتاب منتشر شده‌است. در واشنگتن حمایت از مصدق، در تهران حمایت از ترومناولین تماس رسمی اللهیار صالح با آمریکا از طرف دولت ایران مربوط به اواخر دورۀ شانزده‌سالۀ رضاشاه است. در این دوره صالح مأمور شد که به آمریکا برود و طرح قرارداد تجاری اقتصادی ایران و آمریکا را تنظیم کند؛ اما با ورود متفقین به ایران و سقوط رضاشاه، صالح ناکامانه به ایران بازگشت. الهیار صالح به نظر می رسد که علاقۀ شخصی صالح به روابط ایران و آمریکا و روزآمد ماندن او نسبت به تحولات دو کشور باعث شد ۱۱ سال بعد در موقعیتی قوی‌تر و به عنوان سفیر کبیر دولت شاهشنشاهی ایران عازم واشنگتن شود. آغاز مأموریت صالح در سفارت ایران در آمریکا از شهریور ۱۳۳۱ و در گرماگرم ملی شدن صنعت نفت و درگیری‌های سیاسی دولت محمد مصدق با دولت بریتانیا و سپس باز شدن پای آمریکا به این پرونده است. در واقع در برهه‌ای که سیاست‌های بین‌المللی دولت ایران و تحولات داخلی این کشور، بریتانیا و آمریکا را متقاعد به انجام کودتا در ایران و ساقط کردن دولت مصدق می‌کرد، صالح به عنوان سفیر دولت ایران از نزدیک شاهد تغییر سیاست آمریکا نسبت به دولت ملی‌گرای مصدق است. مجموعه‌ای که ایرج افشار از نامه‌های اللهیار صالح گرد آورده، در دو بخش نامه‌های روزانه و یادداشت‌های واشنگتن تنظیم شده. نامه‌های روزانۀ صالح که برنامۀ کاری روزنامه‌اش را در آن به‌دقت درج کرده، بیش از هر چیز به کار کنکاش در معاشران او و تأثیر این افراد بر صالح و تأثیر صالح بر افراد و تحولات همان دوره می‌آید، اما یادداشت‌های واشنگتن به‌مرور و به‌وضوح تأثیر بی‌ثباتی سیاسی داخلی ایران را بر ناامیدی آمریکا از توان دولت و جبهۀ ملی در فیصله دادن بی‌دردسر مجادلۀ نفت را نشان می‌دهد. نامه‌های امید به سوی تهران مأموریت اللهیار صالح از اوایل پاییز ۱۳۳۱، یعنی کمتر از یک سال مانده به کودتا علیه دولت محمد مصدق و در آخرین روزهای ریاست جمهوری هری ترومن، سی و سومین رئیس جمهوری آمریکا، در واشنگتن آغاز می‌شود. نخسین گزارش او به تهران مربوط به ۲۶ آبان ۱۳۳۱ است که سفیر ایران در آن به دولت خبر می‌دهد، به دلیل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موضوع نفت و اختلافات ایران و انگلیس موقتاً مسکوت مانده، اما نگرانی اصلی در آمریکا خطر زمامداری و قرار گرفتن ایران در پشت پردۀ آهنین است... "یعنی از هم‌اکنون می‌خواهند بدانند در صورت روی کار آمدن حزب توده در ایران چه رویه‌ای را در دولت آمریکا باید اتخاذ کنند". اما صالح در دومین گزارشش از واشنگتن خبر می‌دهد که با روشن شدن نتیجۀ انتخابات آمریکا و پیروزی دوایت دیوید آیزنهاور به عنوان رئیس‌جمهور جدید، انگلیسی‌ها بر فعالیت‌شان در آمریکا در ارتباط با ایران افزوده‌اند. بر اساس گزارش صالح، وینستون چرچیل، نخست‌وزیر وقت بریتانیا، تلگراف "صمیمانه‌ای" به رئیس‌جمهور جدید فرستاده که او را به اسم "آیک" که فقط دوستان نزدیک ژنرال آیزنهاور او را با این اسم می‌خوانند، خطاب کرده و وزیر خارجۀ بریتانیا هم برای تبریک به واشنگتن رفته‌است. صالح در این این گزارش به وزارت خارجۀ ایران هشدار داده که همزمان با مشخص شدن رئیس‌جمهور جدید آمریکا، بریتانیا در جراید طرفدار خود مثل نیویورک تایمز به ایران حمله می‌کند و سر رید بولارد، سفیر کبیر سابق بریتانیا در ایران، به مسافرت در سراسر آمریکا پرداخته و در دانشگاه‌ها و کلیساها و سایر مجامع از ایران صحبت می‌کند. اصلاحاتی که دولت مصدق همزمان با آغاز مذاکره با کشورهای غربی بر سر ملی کردن نفت انجام می‌دهد، از دید صالح، تأثیر مثبتی بر تلقی دولت آمریکا و افکار عمومی این کشور از ایران داشته‌است. در یکی از این گزارش‌ها صالح می‌نویسد که "آمریکا نسبت به اشخاص و کشورهایی که برای نجات خود رأساً اقدام می‌نمایند، احترام بسیار قائل می‌شود، زیرا در این مملکت سنت جاری بر این است که هرکس باید روی پای خود بایستد..." گزارش‌های صالح تا اوایل زمستان ۱۳۳۱ نشان می‌دهد که با تقویت مواضع محمد مصدق در ایران و تصویب لایحۀ افزایش اختیارات نخست‌وزیر در مجلس شورای ملی، نگرانی مزمن در غرب دربارۀ نفوذ کمونیسم در ایران کم‌رنگ می‌شود. گزارش‌های صالح در اویل بهمن ۱۳۳۱ نشان می‌دهد که با ادامۀ اختلافات داخلی در ایران این سؤال در آمریکا تقویت می‌شود که اگر محمد مصدق در جریان این اختلافات شکست بخورد، چه کسی می‌تواند زمام امور را به دست بگیرد و ایران را از خطر کمونیسم نجات دهد. با این همه سفیر وقت ایران در گزارش‌هایش مکرراً یادآوری کرده که دیگر از عبارات زننده و نیشدار علیه ایران در مطبوعات آمریکا خبری نیست. همزمان با رسوب دوبارۀ نگرانی‌ها در آمریکا، مذاکرات محمد مصدق، نخست‌وزیر ایران، و لوی هندرسون، سفیر ایالات متحده، در جریان بود و چنانکه اللهیار صالح می‌گوید، حساسیت مذاکرات به جایی رسیده بود که وزارت خارجۀ آمریکا از دادن هرگونه اطلاعی به جراید راجع به کیفیت مذاکرات مربوط به تهران خودداری کرده... و باطناً تشخیص داده‌اند که نباید اظهاری کرد که امکان سؤ تأثیر داشته باشد". تغییر فضا به ضرر ایران با نزدیک شدن به ماه آخر زمستان لحن نامه‌های صالح و خبرهایی که در گزارش‌هایش به تهران ارسال می‌کرده، تغییر فضا علیه ایران ملموس است. هرچند تحلیل رسانه‌های آمریکا دربارۀ وضعیت ایران آرام آرام فضای لرزان را به ضرر ایران در آمریکا تغییر می‌دهد، اما ضربۀ اساسی به اطمینان آمریکا نسبت به ثبات ایران را اختلاف میان محمد مصدق و محمدرضاشاه وارد می‌کند. "صبح شنبه که آخر هفته در آمریکا محسوب می‌شود، به طور ناگهانی رادیوها خبر دادند که بین اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و جناب آقای نخست‌وزیر اختلافی روی داده‌است و اعلیحضرت همایونی تصیم گرفته‌اند که ایران را ترک فرمایند... چون مانند همیشه از این قبیل اتفاقات فقط کمونیست‌ها استفاده می‌نمایند و در آخرین اخبار واصله از ایران گفته شد که در خیابان روزولت حملاتی از طرف آنها (کمونیست‌ها) به مأمورین سفارت صورت آمریکا به عمل آمده و اولیای دولت آمریکا و کلیه مردم علاقه‌مند پیوسته از تسلط کمونیست‌ها بر ایران نگران باک دارند، لذا اخبار موجب وحشت و نگرانی شد". این گزارش مربوط به یازدهم اسفند است، اما علی‌رغم کاهش اختلافات مقطعی شاه با مصدق، گزارش هفتۀ بعد اللهیار صالح می‌گوید که این واقعه به ضرر ایران تمام شده‌است. "اتفاقات اخیر تأثیر بسیار سوئی در آمریکا بخشید... و این طور جلوه داده‌است که زمینۀ امنیت و ثبات در ایران موجود نیست و هر لحظه ممکن است اتفاق مهمتری روی بدهد". کاهش اطمینان آمریکا به دولت ایرانصالح در این گزارش برای اولین بار به صراحت می‌گوید اطمینانی که آمریکایی ها به محمد مصدق پیدا کرده بودند و احترامی که به آیندۀ اوضاع ایران داشتند، مجدداً جای خود را به اظهار نگرانی داده‌است. ماحصل این واقعه در اعلامیۀ مشترک وزیران خارجه بریتانیا و آمریکا بازتاب پیدا کرد که در جریان سفر وزیر خارجۀ بریتانیا، آمریکا برای اولین بار و به طور علنی پشتیبانی خود را از نظریات دولت انگلیس دربارۀ حل مسئلۀ نفت اعلام کرد. آخرین گزارش صالح از واشنگتن در سال ۱۳۳۱ صراحتاً می‌گوید دوستداران ایران در واشنگتن هم از همراهی کشورشان با انگلیس گرچه راضی نیستند، اما ایرادی هم به این موضوع نمی‌گیرند. لحن آگنده از تأسف و نگرانی اللهیار صالح نسبت به آیندۀ روابط ایران و آمریکا و نگرانی از تأثیر مواضع این کشور در مذاکرات مربوط به نفت، در اولین نامۀ او در سال ۱۳۳۲ مشهود است. صالح در گزارش دوشنبه، دهم فرودین ۱۳۳۲، به انتشار مصاحبۀ خبرنگار روزنامۀ نیویورک تایمز که در تهران با سرلشکر فضل‌الله زاهدی گفتگو کرده، پرداخته و نوشته‌است که گفته‌های زاهدی دربارۀ احتمال سقوط دولت محمد مصدق نگرانی‌ها در آمریکا را افزایش داده‌است. اللهیار صالح در ۱۷ فروردین برای آخرین بار گزارشی حاوی مسائل ایران و آمریکا از واشنگتن به تهران می‌فرستد و می‌گوید که در آمریکا "با نگرانی زیاد" اوضاع ایران دنبال می‌شود و بریتانیا هم تلاش می‌کند از موج این نگرانی‌ها به سود خودش استفاده کند. صالح در آخرین گزارش به مقالۀ سر ریدر بولارد، سفیر کبیر سابق بریتانیا در تهران، که در مجلۀ معروف امور خارجی (Foreign Affairs) اشاره می‌کند که در آن سعی شده رهبران نهضت ملی در انظار آمریکایی‌ها "موهون" و بی اعتبار جلوه کنند. آخرین دیدار وزارت خارجۀ آمریکا همراه با دلخوری با این همه، سفیر ایران می‌گوید نویسندگان و مفسران آمریکایی تا اندازه‌ای روش احتیاط پیش گرفته‌اند و به امید باز شدن روزنه‌ای نمی‌خواهند مناسبات ایران و آمریکا را تیره کند و برای آمریکاییان مقیم ایران مشکلاتی تولید کند. گزارش‌های الهیار صالح به وزارت امور خارجه هفتگی ارسال می‌شده و برخی از موارد که احتیاج به توضیحات بیشتر داشته، ضمیمۀ گزارش‌ها توضیحات بیشتر تلگراف رمز می‌شده‌است. این نامه‌ها، گزارش‌هایی است که صالح برای وزارت امور خارجه می‌فرستاده و نسخه‌ای از آن را برای خود نگه داشته‌است. اللهیار صالح تا حدود پنج ماه پس از این هم همچنان سفیر ایران در واشنگتن بود، اما سرانجام با وقوع کودتای نظامی علیه دولت ایران که با همکاری آمریکا و بریتانیا صورت گرفت، پیشنهاد سرلشکر زاهدی، نخست‌وزیر دولت کودتا را برای ادامۀ مأموریت در آمریکا را نپذیرفت و راهی ایران شد. آخرین گزارش او که حاوی دیدارش با قائم‌مقام وزارت خارجه است، مربوط به ۲۱ مرداد است که در مجموعۀ کتاب سقوط پهلوی‌ها منتشر شده و ایرج افشار هم که به نسخۀ اصلی آن دست نیافته، کپی آن را به نقل از کتاب پهلوی‌ها (انتشارات تاریخ معاصر ایران) آورده‌است. دیدار در یک فضای دوستانه و صریح، اما درعین حال همراه با گلایه‌مندی صورت گرفته‌است. این نامه آخرین مذاکرات رسمی سفیر کبیر ایران در دولت محمد مصدق است که پنج روز پیش از شروع عملیات آژاکس که ۲۸ مرداد به سقوط مصدق انجامید، منتشر شده و به نوشتۀ گردآورندۀ کتاب، ظاهراً هرگز به دست نخست‌وزیر وقت محمد مصدق نرسیده و معلوم نیست که شاه هم آن را دیده باشد. ایرج افشار در مقدمۀ کوتاهی بر کتاب گزارش‌های سیاسی واشنگتن و یادداشت‌های زندان نوشته‌است که گزارش‌های اللهیار صالح از واشنگتن که ارسال آن تا پنجم مرداد ۱۳۳۲ ادامه داشته، از ۱۷ فرودین مبحثی مربوط به ایران ندارد که "ایجاد تعجب می‌کند". به عقیدۀ ایرج افشار، شاید به دلیل حاد شدن مسائل سیاسی کشور صالح گزارش‌های خود را برای درز پیدا نکردن در راهروهای وزارت خارجه به شخص دکتر مصدق فرستاده باشد. مجموع این نامه‌ها، چه آنهایی که در کتاب یادداشت‌های اللهیار صالح منتشر شده و چه آنهایی که ارتباطی با مسائل ایران نداشته و در این کتاب نیامده، اکنون در گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی در دسترس مورخان و پژوهشگران است. گزارش‌های سیاسی واشنگتن و یادداشت‌های زندان، از اللهیار صالح به کوشش ایرج افشار و با یاری پژمان فیروزبخش، تهران، نشر سخن، ۱۳۸۹ ۴۱۴ صفحه، ۱۵ هزار تومان

Thursday 2 February 2012

مقاله از اقای رضا تقی زاده - تحلیل گر سیاسی

گروه کوچک معترضانی که به استقبال نمایندگان آژانس انرژی اتمی به فرودگاه آمده بودند

عدم صدور بیانیه پایانی مذاکرات سه روزه نمایندگان ارشد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با نمایندگان جمهوری اسلامی که عمدتا در دبیرخانه شورای امنیت ملی ایران متمرکز بود، اگرچه لزوما نشانه شکست کامل ماموریت هیئت بلندپایه اعزامی آژانس نیست، در عین حال حاکی از بی‌نتیجه ماندن احتمالی گفت‌وگو‌ها و عدم توافق در زمینه تعیین سر فصل مذاکرات بعدی با گروه ۱+۵ است.
همزمان با تشدید فشار‌های سیاسی و اقتصادی غرب علیه ایران طی چند هفته گذشته، و افزایش فوق‌العاده تحرکات نظامی در منطقه و به‌خصوص آب‌های خلیج فارس، هیئت بلندپایه آژانس مرکب از ۴ بازرس اتمی و ۲ کار‌شناس نظامی، با میانجی‌گری ترکیه و اعلام موافقت آمریکا، سرانجام روز ۲۹ ژانویه راهی تهران شد. دعوت به انجام این دیدار یک بار در نوامبر گذشته صورت گرفت و متعاقبا لغو گردید.
هدف اصلی ماموریت یاد شده، آن گونه که به غلط از سوی پاره‌ای از خبرگزاری‌ها یا رسانه‌های خارجی اعلام شده بود، نه انجام بازدید از تاسیسات مشکوک اتمی یا نظامی ایران، که دریافت پاسخ روشن تهران به آخرین نامه خانم کا‌ترین اشتون، دیپلمات ارشد جامعه اروپا، پیرامون «آمادگی جمهور ی اسلامی برای از سرگیری مذاکرات جدی و معنی‌دار با گروه ۱+۵» و تعیین دقیق دستور مذاکرات آینده بود.
شکست کلیه مذاکرات گذشته ایران با نماینگان گروه ۱+۵، به‌خصوص گفت‌وگوهایی که بعد از انتشار «بسته متقابل تهران» صورت گرفت، از پرهیز نمایندگان اعزامی جمهوری اسلامی به داخل شدن در مباحث مورد علاقه جامعه جهانی، و تکیه شعارگونه بر نکاتی کلی در زمینه عدالت جهانی، مدیریت اقتصاد بین‌المللی، حقوق مردم فلسطین، و حق ایران برای ادامه «برنامه اتمی صلح‌آمیز اتمی» ناشی شد.
این بار هیئت اعزامی آژانس مصمم بود که ضمن محک زدن تغییرات احتمالی در سیاست‌های اتمی تهران، بعد از اعمال تحریم‌های تازه‌ای که مستقیماً نفت و گاز و درآمد‌های خارجی ایران را هدف قرار داده‌اند، پیرامون دستور دقیق مذاکرات احتمالی آینده گروه ۱+۵ با نمایندگان شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی به توافق برسد.
فاصله‌ها
یک روز پیش از پایان یافتن گفت‌وگو‌های هیئت اعزامی آژانس در تهران، علی‌اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، اظهار داشت که در صورت لزوم ایران آماده تمدید مدت اقامت هیئت یاد شده است.
اما بازگشت هیئت اعزامی آژانس از تهران، بدون تمدید زمان ماموریت، نشان داد که طولانی‌تر شدن گفت‌وگو‌ها را نمایندگان آژانس ضروری تشخیص نداده‌اند.
بی‌شک پر کردن فاصله چشمگیر بین انتظارات جامعه جهانی از ایران و آمادگی ایران در برآوردن خواسته‌های اعلام شده، که طی شش سال گذشته، علی‌رغم همکاری‌های محدود ایران با آژانس همواره در حال گسترش بوده، از عهده یک ماموریت سه روزه در تهران خارج بود.
در عین حال موفقیت نسبی ماموریت یاد شده می‌توانست مسیر رسیدن به توافق‌های تدریجی طی مذاکرات مفصل‌تر با تهران را هموار سازد.
در این مورد نه تهران چندان به نتیجه این ماموریت دل‌بسته بود و نه شورای امنیت و آژانس امیدوار به حصول توافق روشن و بدون ابهام با نمایندگان ایران.
به این دلیل، مسئولان ایران و مقامات آژانس از انتشار هرگونه پیش‌آگهی پیرامون هدف‌های ماموریت گروه یاد شده خودداری و تنها به اعلام نام دو مامور ارشد اعزامی آژانس، و طبیعت نظامی تخصص دو نماینده همراه گروه از سازمان ملل بسنده نمودند.
حضور گروه سازمان داده شده معترض کوچکی در فرودگاه، هنگام ورود نمایندگان سازمان ملل به تهران، با در دست داشتن شعار‌های متعارف اصول‌گرایان، نشان داد که حتی در پذیرفتن گروه یاد شده نیز حاکمیت سیاسی ایران به هماهنگی کامل دست نیافته، چه رسد به انجام همکاری کامل با آن و دست کشیدن قطعی از برنامه‌های مشکوک اتمی.
هدف‌های جنبی
جامعه جهانی و غرب حتی در بحرانی‌ترین وضعیت ممکن، همچنان مایل به حفظ تماس با رهبران مناطق بحران‌زده‌اند. از این لحاظ، آمریکا و اروپا، انجام ماموریت یاد شده را در جهت ارزیابی روحیه سیاسی حاکمیت ایران، وجود انسجام و هماهنگی بین نمایندگان شاخه‌های مختلف حاکمیت یا فقدان آن، و به‌خصوص جدی بودن حاکمیت برای مبادرت به اقدامات تلافی‌جویانه نظامی مفید تشخیص داد.
قید این نکات در دستور کار هیئت اعزامی سازمان ملل به تهران البته امکان‌پذیر نبود. به این علت ماموریت ارزیابی-کار‌شناسی یاد شده در تهران، در ابهام خبری کامل صورت پذیرفت.
باید انتظار داشت که نمایندگان اعزامی، ضمن شنیدن نقطه نظرهای تهران، جدی بودن بحران جاری، امکان استفاده از ظرفیت‌های نظامی و در خطر قرار گرفتن امنیت رژیم جمهوری اسلامی را با طرف‌های خود در میان گذاشته باشند.
با این وجود نه انتظار تغییر رویه یک‌شبه تهران و مبادرت به عقب‌گرد اتمی تحت فشار، در وضعیت موجود، عاقلانه است و نه تن دادن جامعه جهانی و به‌خصوص آمریکا به هر نوع مصالحه‌ای با تهران، خارج از چارچوب تامین دو خواسته اصلی «تعلیق غنی‌سازی اورانیوم در ایران» و «خارج ساختن ذخیره اورانیوم غنی‌سازی شده از ایران ممکن به نظر می‌رسد».
نقش عوامل فشار
نکته درخور توجه در حاشیه ماموریت اخیر و به ظن قوی نه چندان بانتیجه بازرسان آژانس در ایران، ادامه تلاش عوامل فشار در تهران، علیه گروه‌های عمل‌گرای درون حاکمیت، از راه کوبیدن به طبل تلافی‌جویی، و اعمال فشار اسرائیل علیه دولت آمریکا، برای ادامه فشار‌های علیه جمهوری اسلامی یا قبول خطر بروز جنگ در منطقه است.
در روز خروج نمایندگان آژانس از ایران تامیر پاردو، رئیس موساد، عازم واشینگتن شد، و علاوه بر دیدار با ژنرال پترائوس، رئیس سیا، با سناتور دایان فینشتن، رئیس کمیته اطلاعاتی سنا، گفت‌وگو کرد.
در گذشته خبر دیدارهای رئیس موساد از آمریکا از مجاری رسمی اعلام نمی‌شد. این بار ضمن انتشار خبر دیدار، گفته شد که موضوع مذاکرات وی با مقامات آمریکایی، تکرار تهدیدهای دولت اسرائیل از ناگزیر شدن به استفاده از ظرفیت نظامی علیه ایران در شرایط خاص است، پیامی که رونن برگمان، نویسنده آمریکایی، نیز در مقاله مفصل روز یک‌شنبه ۲۹ ژانویه خود در مجله ضمیمه نیویورک تایمز به آن پرداخته و مبادرت اسرائیل به حمله نظامی علیه ایران را طی سال جاری مسیحی غیرقابل اجتناب معرفی کرده است.