Saturday 26 February 2011

تسلیت

بازگشت همه بسوی اوست

با اندوه وتاسف بسیار درگذشت بانو فخرالملوک اردلان همسر ارجمند زنده نام دکتر کریم سنجابی شخصیت بزرگ جبهه ملی ایران را به خانواده های گرانقدر سنجابی و اردلان وبه همه آزادیخواهان و میهن دوستان تسلیت میگوئیم .
بانو فخرالملوک اردلان صرفنظر از اینکه زندگی خود را در کنار دکترکریم سنجابی مرد شرافتمندی که درتمام عمر برای کسب آزادی و حاکمیت ملی در مبارزه بود سپری نمود و در همه ناملایمات وفراز و نشیب های زندگی او شریک بود ، خود نیز شخصا از مبارزان راه آزادی وپیروان راه مصدق بزرگ شناخته میشد . روانش شاد وراهش پر رهرو باد .
7 /12 /89 تهران – شورای مرکزی جبهه ملی ایران
ادیب برومند - دکتر لقا اردلان - بانو فرشید افشار - مهندس عباس امیرانتظام - فرهاد امیرابراهیمی - دکترهرمیداس باوند - مهندس مرتضی بدیعی - دکتر جهانشاه برومند - عیسی خان حاتمی - مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی - جمال درودی - دکتر پرویز دبیری - دکتر علی رشیدی - مهندس کورش زعیم - دکتر خسروسعیدی - حسین شاه حسینی - حسن شهیدی - جواد شرف الدین - مهندس حسین عزت زاده - اصغر فنی پور- سرلشگربازنشسته ناصر فربد - دکتر محسن فرشاد - حسن قدیانی - دکتر باقر قدیری اصلی - دکتر حسین موسویان - دکتر مهدی موید زاده - منوچهرملک قاسمی - هرمز ممیزی - پریچهر مبشری – ابراهیم منتصری - دکتر صادق مسرت - دکتر علی اکبرنقی پور - ابوالفضل نیماوری


جبهه ملی ایران در خارج از کشور این ضایعه را به بازماندگان و همه مبارزان راه ازادی
بویژه هموندان جبهه ملی ایران تسلیت میگوید

Wednesday 23 February 2011

بخش دوم مصاحبه سعید ترکمان از کمیته نجات پاسارگارد با کورش اعتمادی

4. سوال - چندی است که تب انتخابات آینده، در حالی که هنوز ۲ سال بدان مانده است داغ شده است. پیش شرط های اصلاح طلبان از زبان محمد خاتمی و از طرفی دیگر واکنش شورای نگهبان به آن باعث بعضی گمانه زنی ها در این زمینه شده است. آیا فکر میکنید در انتخابات آینده رئیس جمهوری، چه احزاب و گروه هایی نقش کلیدی و اساسی را بازی ميکنند ؟

جواب - وند تحولات و تغییرات سیاسی در جمهوری اسلامی از آغاز تا بامروز محوری استبداد گرایانه و خشونت آمیز داشته است و در همهء دوران شاهد بوده ایم هر چه از عمر این حکومت سپری میشود شدّت سرکوبگریهای رژیم علیه جامعه فزونی میگیرد. خشونت عریان حکومت علیه مردم و دگراندیشان نتیجه طبیعی رشد مقاومت جامعه علیه بیدادگریهای حاکمان وعملکرد رژیمی است که از همان آغاز ماهیتی ضد مردمی و فاصله عمیق با مطالبات برحقّ مردم داشته است. از همین رو واکنش خشونت آمیز و ضد انسانی جمهوری اسلامی علیه جامعه بمرور زمان امری معمول شده است و همیشه این روش غیر انسانی در جمهوری اسلامی در طول زمان تشدید بیشتر یافته است. روشن است نظام برای حفظ پایه های غیر مردمی اش ناچار است درجه شدت سرکوب را هر روز نسبت به روز گذشته افزایش دهد. حال این خشونت لجام گسیخته علیه مردم تا چه مدّت برای حکومت نتیجه بخش و عملی است بستگی کامل به انسجام و تفاهمات پایه ای و اصولی اپوزیسیون دمکراسیخواه و یکپارچگی و اتحاد مستحکم مبارزات مردم در سطح کشور دارد. با توّجه به این مقدمه خواستم در پاسخ به پرسش شما که مطرح کرده اید آیا فکر میکنید در انتخابات آینده رئیس جمهوری، چه احزاب و گروه هایی نقش کلیدی و اساسی را بازی ميکنند، این موضوع را یکبار دیگر تأکید کنم که این بواقع انتظار بیهوده ای است که گمان بریم روزی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی گشایشی برای پیشرفت اندکِ آزادیهای سیاسی و مدنی و محتملا ً آزادی فعالیت سیاسی حتی برای خودی ها پدید آید. سردمداران جمهوری اسلامی بخوبی واقف هستند ایجاد هر روزنه کوچک برای آزادیهای سیاسی اقدامی عقب نشینانه از سوی حکومت محسوب شده که معادل است با سقوط حتمی نظام بدست مردم. این نکته بسیار حساس و مهّم را سران فعلی حکومت متّوجه شده اند و به همین خاطر است آن تقلب بزرگ انتخابات ریاست جمهوری در دوسال پیش زیر نظر ًرهبر ًی طرح ریزی شد تا شرایط برای بقدرت رسیدنِ نظامی ها و امنیتی ها رژیم فراهم شود. ًرهبر ً جمهوری اسلامی با توّجه به شناخت گسترده از ضعف های درونی رژیم به این امر کاملا ً واقف است که بر سر کار آمدن شخصیتهای سیاسی هوادار نظام و هوادار ًاصلاحات ً چون موسوی و کروبی در شرایط کنونی یک بازگشت به عقب در مقابل مطالبات سیاسی مردم است و این روند تغییر میتواند منجر به تغییر حکومت بدست مردم شود. بدین خاطر گمان دارم پروسه تشّدید سرکوب و اختناق در جمهوری اسلامی یک روند طبیعی و معمول بوده است و یقینا ً این روند در دورهای بعدی ٌانتخابات ً - اگر نظام تا آنزمان بدست مردم فرونپاشد- از طریق یک توافق گسترده ما بین بیت ًرهبری ً و نظامی ها به گزینه های انتصابی محدود خواهند شد. شاید این پرسش شما را بشود اینگونه نیز پاسخ داد؛ همهء گزینه های حکومت برای نهادهای سیاسی رژیم در آینده انتصابی خواهند بود و این روند انتخابات فرمایشی رژیم که در هر دور ًانتخابات ً جهت فریب افکار عمومی سازمان داده میشد بساط اش جمع خواهد شد. به کلام دیگر گزینه های بعدی چه برای مجلس اسلامی فرمایشی و چه برای رئیس جمهور بی اختیار رژیم، بدتر از آن چیزی خواهند شد که امروز در کشور شاهد آن هستیم. و در پایان این پرسش میبایست اشاره کنم در دور بعدی حتی جایی برای امثال احمدی نژاد و مشایی در رقابتهای حکومتی باقی نخواهد ماند که گاه خواسته و یا ناخواسته ولایت امری ولی فقیه حکومت را با طرح ًمهدویت ً بزیر سئوال میبرند.
.
سوال - کسانی شانس کاندید شدن دارند؟
جواب - همانگونه که در پرسش قبلی به چگونگی مکانیزم روند تحولات سیاسی در جمهوری اسلامی در طی سه دهه اخیر اشاره کردم میتوانم در پاسخ این پرسش شما اشاره کنم که در آینده فقط هواداران جدّی وضعیت سیاسی موجود در کشور شانس حضور در عرصه ًانتخابات ً حکومتی را دارند. این نقطه نظر بدین معنا است هیچ شانسی برای حضور حتی هواداران نظام که گاه اندک انتقادهای مصلحت جویانه نسبت به سیاستهای خرد رژیم را مطرح میکننند پدید نخواهد آمد.

سوال - ایا تغییر و تحولات درون نظام بعد از انتخابات ۸۸، تا زمان برگزاری انتخابات پایدار خواهد ماند ؟ نقش سپاه در این زمینه چه خواهد بود ؟
جواب - پیش بینی و قضاوت صریح در مورد سرنوشت نهائی رژیم تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در دور یازدهم، خارج از دورنگری های پژوهشهای علمی در عرصه علوم نظری است. در عرصه علوم تجربی پیش بینی نتایج قطعی برخی از پژوهشهای عملی و علمی ممکن است، ولی این روش شناختی و نگرش در خصوص سرنوشت قطعی پدیده های اجتماعی در عرصه علوم نظری بسیار دشوار و نا ممکن است. چرا که پیشرفت و دگردیسی پدیده های علوم تجربی با پدیده های علوم نظری تفاوت کامل دارند و روند تحولات و تغییرات موضوعات اجتماعی از یک قانونمندی معین برخلاف پدیده های علوم طبیعی تبعیت می کنند. در بین پژوهشگرانِ علوم نظری در زمینه شناخت و روند تغییراتِ پدیده های اجتماعی دیدگاههای بسیار متفاوت وجود دارد که برای درستی هر یک از این نقطه نظرات استدلات بیشمار مطرح میشوند. البتّه میشود در برخی موارد با بررسی همهء جانبه بسیاری از فاکتورها روند تغییر و تحولات یک اتفاق سیاسی یا اجتماعی را تا حدودی پیش بینی کرد. امّا پیش بینی نهائی و قطعی در مورد سیر تغییرات و تحولات اجتماعی اقدامی است کاملا ً ناشدنی و غیر علمی. باز همانگونه که اشاره کردم در جهت ماهیت روند تحولات سیاسی در ساختار نظام جمهوری اسلامی بویژه پس از دوره ًاحمدی نژاد ً میشود تا حدودی پیش بینی کرد موقعیت و جایگاه سیاسی نظامی ها و بیت ًرهبری ً شاخص تر و تعیین کننده تر از هر گروه و دسته سیاسی حکومتی خواهد شد. این روند روز افزونِ قدرت هم در عرصه اقتصاد خواهد بود و هم سیاست. البّته گاه گفته میشود نظامی ها دست بالایی را در حکومت دارند و ًرهبر ً ی مطیع فرامین نظامیها است، ولی عده ای دیگری هنوز باورمندند که حرف آخر در درون نظام را کماکان ً رهبر ً میزند. بنطر میرسد دوجناح حاکم در حکومت، بیت ًرهبرً ی و نظامی ها، به این نتیجه رسیده اند برای حفظ قدرت و تضمین ماندگار شدن حکومت میبایست از منافع یکدیگر در قدرت پاسداری کنند. علی خامنه ای میداند بدون حمایت نظامیان، نظام جمهوری اسلامی دوام چندانی نخواهد داشت و نظامیان هم آگاهند بدون توجیهات فقهی آقای خامنه ای نظام اسلامی ماندنی نیست. از همین رو با تّوجه به روند تغییرات سیاسی و اجتماعی حکومت بویژه در دوسال اخیر نقش نظامیان در حفظ پایه های حکومت شاخص تر خواهد شد. در واقع نظامیان ستون خیمه حفظ نظام اسلامی محسوب میشوند که آقای خامنه ای و دیگر مراجع دینی هوادار رژیم تضمین باقی ماندن ًمرجعت ً خود و بقای حکومت را مدیون همین قدارکشی های سپاهیان میدانند. بی شک حضور مستقیم سپاه پاسدارن در صف مقدم سرکوب و کشتارعلیه مردم از اعتبار آنها در نزد مردم بشّدت خواهد کاست. هر چه گستردگی سرکوب سپاه پاسداران علیه مردم فزونی یابد اعتبار سیاسی این نهاد سرکوبگر در نزد مردم بیشتر فرو خواهد پاشید، که در واقع این ریزش سیاسی ناشی از بیخردی هر چه بیشتر ملایان حاکم بر ایران است که خود با همان دستان آلوده بخون این ستون خیمه حکومت اسلامی را به آتش کشیده اند. ممکن است گسترش روند سرکوب علیه مردم شکاف عمیقی هم در رده های بالای سپاه پاسداران ایجاد کند که این گسست را میشود بمنزله شمار معکوس سقوط رژیم برشمرد. و از سویی زدن هاشمی و یا برکناری او ازمقامهای سیاسی اش میتواند این فروپاشی را تسریع کند. پس در روزهای اخیر که بسیار روزهای سرنوشت ساز میباشند میبایست به دو رویداد مهم سیاسی توجه بیشتری مبذول داشت؛ گسترش شکاف احتمالی در بین فرماندهان سپاه پاسداران در رابطه با تشدید سرکوب مبارزات مردم و اختلافات روحانیون حکومتی بر سر برخورد به رهبران جنبش موسوم به جنبش سبز.

یشنهاد تعطیل ولایت فقیه

نویسنده «کافه پیانو» خطاب به علی خامنه‌ای:

ولایت فقیه را تعطیل و روحانیت را برکنار کنید
۳ اسفند ۱۳۸۹

فرهاد جعفری نویسنده کتاب «کافه پیانو» و از هواداران سرسخت محمود احمدی‌نژاد در نامه‌ای از آیت‌الله خامنه‌ای خواست دستور تعطیلی ولایت فقیه، مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت، شورای نگهبان و تمام نهاد‌های روحانیت را صادر کند.
آقای جعفری در نامه بلندی که امروز سه‌شنبه (سوم اسفند) خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته و در سایت خود منتشر کرده، علت طرح چنین درخواستی را اقدامات «فاجعه‌بار» نظام روحانیت طی ۳۰ سال گذشته در ایران معرفی کرده است.
این نویسنده در نامه خود، روحانیون و اشراف سالاران مذهبی را مسئول تمام مشکلات، انحراف‌ها، ناهنجاری‌ها و پس‌رفت‌های ایران طی ۳۰ سال گذشته معرفی کرده است.
وی نوشته که ماحصل ۳۰ سال حضور روحانیون در قدرت، تشکیل نظامی «استبدادی، روحانی‌سالار، نادموکرات و متقلب» بوده است.
جعفری در بخش دیگری از نامه خود نوشته که «نظام روحانیون و روحانی‌زادگان راه نجات بشریت نیست» و این نظام «ناعادلانه» پس از بازنگری در قانون اساسی «ناعادلانه‌تر» شده و چرخش نخبگان را کاملا مسدود کرده است.
این نویسنده علی خامنه‌ای را پس از رسیدن به رهبری «تنها و تنها، میراث‌بر وضعیتِ غیرمنصفانه و ناعادلانه‌ای» معرفی کرده که «پایه‌ها و بنیادهای آن، از دهه‌ نخست انقلاب اسلامی بنا گذاشته شده است.»
این پایه‌ها که توسط آیت‌الله روح‌الله خمینی بنیان گذاشته شده است به اعتقاد نویسنده حامی احمدی‌نژاد «بنیادهای از پایه غلطی {است} که روز به روز بر فقر، فساد و تبعیض در می‌انِ جمهور ایرانیان افزوده و آنان را به وضعیتِ تحمل‌ناپذیری رسانده است.»
وی در پایان نامه خود به صراحت از علی خامنه‌ای خواسته که با تبدیل ولی‌فقیه از «رهبری سیاسی» به «رهبری مذهبی»، رئیس جمهور را به عنوان «شخص نخست مملکت» معرفی کند.

این نویسنده همچنین نوشته که «اسلام سیاسی در سه‌دهه‌ گذشته؛ اکنون اثبات کرده است که نمی‌تواند پیش‌برنده‌ جامعه‌ ایرانی، به ‌سوی آزادی و عدالت و توسعه و رفاه برای همگان و به ‌ویژه برای جمهور مردمان باشد.»
نامه فرهاد جعفری که حاوی نکات بسیار دیگری است در شرایطی منتشر شده که از زمان به قدرت رسیدن محمود احمدی‌نژاد در ایران، برخی روحانیون همچون هاشمی رفسنجانی بار‌ها هشدار داده بودند که وی بدنبال حذف روحانیت است.

مسائل مطرح شده در نامه این نویسنده را می‌توان خلاصه پنج سال اظهارات، نوشته‌ها و گفته‌های رسمی و غیررسمی احمدی‌نژاد و نزدیکانش دانست که با خشم گسترده روحانیون مواجه شده است.

در ماه‌های اخیر گروهی از محافظه‌کاران حامی علی خامنه‌ای به صراحت هشدار داده‌اند جریانی در دولت احمدی‌نژاد تلاش دارد در آینده‌ای نزدیک نهاد روحانیت را از قدرت کنار گذاشته و بعد از آن رهبر جمهوری اسلامی را سرنگون کند.
انتشار نامه فرهاد جعفری را باید در راستای افزایش تنش‌ها میان حامیان علی خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد در ماه‌های اخیر ارزیابی کرد.

Monday 21 February 2011

تحولات در کشورهای عربی و دست و دل بازیها

دست‌ودل بازی دولت‌های عربی در کمک به شهروندان

تحولات اخیر در تونس و مصر سران شماری از کشورهای عربی را به تلاش برای جلب رضایت مردم وادار کرده‌اند. در کویت هر شهروند ۲۶۰۰ یورو "هدیه" دریافت می‌کند و در سوریه به خانواده‌های فقیر ماهانه ۵۵ یورو کمک‌مالی می‌شود.
منتقدان دولت مصر در سال‌های گذشته پیوسته به شکاف طبقاتی و فقر روزافزون اشاره کردند و خواهان اقدامات دولت در این زمینه شدند. اما حکومتگران بجز ایجاد نانوایی‌های دولتی و پخش کارت‌های جیره‌بندی برای عده‌ی خاصی، تلاش بیشتری برای رضایت قشرهای ضعیف اجتماعی انجام نداند.
با وجود رشد اقتصادی، دولت از بالابردن حقوق کارگران و کارمندان و دانشگاهیان سر باز می‌زد. فقط در یک سال گذشته، تعداد افرادی که در این کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند ۳ درصد افزایش یافت. اما دولت توجهی به این زنگ خطرها نشان نمی‌داد.

پس از سقوط دولت تونس، خبرنگاری از احمد ابولغیظ، وزیر امور خارجه‌ی مصر پرسید که آیا ممکن است، دولتمردان مصر هم به دلیل مشکلات اجتماعی به سرنوشتی مانند همتایان تونسی خود دچار شوند؟
ابولغیظ با عصبانیت پاسخ داد: شما فقط بلدید حرف مفت بزنید

به نظر می‌رسد که قیام مردم تونس و حرکت‌‌های اعتراضی در مصر بر روی برخی سران کشورهای دیگر عربی تاثیر گذاشته‌اند و باعث شده‌اند که آنها برای جلوگیری از ناآرامی‌های خانگی به تکاپو بیفتند. در موریتانی، دولت اعلام کرد، قصد دارد سوپرمارکت‌هایی ایجاد کند که مواد غذایی اولیه و مورد نیاز تنگدستان را با قیمتی ارزان‌تر عرضه کنند. در اردن شمار کالاهایی که شامل سوبسید می‌شوند افزایش یافت و در سوریه نیز دولت می‌خواهد به هر خانواده‌ی تنگدست ماهانه ۵۵ یورو کمک نقدی کند.

عربستان سعودی، که از نظر اقتصادی در وضعیت مطلوبی به سر می‌برد نیز مایل است اقدماتی در جهت بهبود استاندارد زندگی مردم انجام دهد. ملک عبدالله، پادشاه عربستان اخیرا اعلام کرد که هزینه‌های دولت در زمینه‌ی کمک‌های اجتماعی افزایش خواهد یافت. هدف از این اقدام "رفاه برای همگان" اعلام شده است. عبدالله در این رابطه گفت، حکومت عربستان مایل است، "اشتباهات احتمالی" در زمینه‌ی رفاه عمومی را جبران کند.
در عربستان سعودی سیستم بهداشت و درمان مجانی است و با حقوق کارمندی می‌توان در رفاه زندگی کرد.

کمک‌های فوری و چشمگیر دولت کویت

به دستور امیر کویت هر شهروند کویتی از اول فوریه ۲۰۱۰ (۱۲ بهمن ۱۳۷۹)، یک "هدیه‌"‌ی دولتی به میزان ۲۶۰۰ یورو دریافت خواهد کرد. این کمک مالی شامل نوزادان هم می‌شود.

علاوه بر این، تا آخر ماه مارس سال جاری (۱۰ فروردین ۱۳۸۰) تمامی مواد غذایی اولیه برای شهروندان کویتی مجانی خواهد بود.

دولت کویت دلیل این دست‌ودل بازی را، سه مناسبت اعلام کرده است: پنجاهمین سال استقلال کویت، بیستمین سال رهایی از یوغ ارتش عراق و پنجمین سالگرد حکومت امیر صباح الاحمد الجابر الصباح.

Saturday 19 February 2011

فراخوان شماره 2 جبهه ملی ایران - المان

ملت سلحشور وآزاده ایران!

خروش دوباره شما دلیران، خواب مستبدین را بر آشفت و نقشه های آنان را برای سرکوب و چپاول بیشتر نقش بر آب کرد.
شما با خروشتان ثابت کردید که بر پیمان خود با جان باختگان راه آزادی میهن، زنانه و مردانه ایستاده اید و برای رسیدن به آرمان های تاریخی و به حق خود از دادن هزینه های سنگین نیز ابایی ندارید.
هم میهنان،
راهی که بر گزیده ایم راهی است دشوار. ما با حکومتی مستبد و خونریز در پیکاریم که مرزی برای بی رحمی آن نمی توان متصور شد.تنها راه شکستن اراده حکومت مستبد مذهبی در ماندنش به هر قیمتی، ماندن ما در پهنه ی سیاسی، گسترش اعتراضات به همه اقشار جامعه، پایداری و هوشیاری در برابر نیرنگ های حکومت است.
حکومت اسلامی، مجلس را که باید تجلی گر اراده ملت باشد، در نمایشی زننده و تمسخر آمیز ازجانب نمایندگانی که در سر سپردگی به اربابان زور و زر دست تمام مجلس های فرمایشی را از پشت بسته اند، تبدیل به تماشاخانه ولی فقیه کرده است که در آن حکم اعدام برای مخالفانش صادر میکند.
جبهه ملی ایران- آلمان حق آزادی عقیده و بیان را برای تمام ایرانیان قائل است. از همین روی خواسته ی نمایندگان سر سپرده برای محاکمه و مجازات آقایان موسوی، خاتمی و کروبی را نه تنها غیر قانونی بلکه مادون شان مجلس میداند و این را سندی دیگر بر دور افتادن هر چه بیشتر حکومت اسلامی ازاصل جمهوریت میپندارد.
از همین روی و به پاس و گرامیداشت دو جان باخته ی خیزش 25 بهمن، دیگر بار جبهه ملی ایران - آلمان از تمامی هواداران نهضت ملی در خواست می کند ، یکم اسفند ماه دیگربار در تظاهرات اعتراضی در کنار مردم قرار بگیرند.جبهه ملی ایران - آلمان همچنین از تمامی هم میهنان درهر گوشه جهان دعوت میکند پر شمار در تظاهرات یکم اسفند شرکت کنند.ما در پیمودن راه تا انتها در کنار ملت خواهیم ماند.

پاینده باد ایران
پیروز ملت ایران

جبهه ملی ایران – آلمان
بیست و نه اسفند ماه 1389 خورشیدی

Friday 18 February 2011

بیانیه دفتر تحکیم وحدت

دفتر تحکیم وحدت اعلام کرد:

یک هفته عزای عمومی در دانشگاه های سراسر کشور

این شهادت ره جولانگه اغیار مباد
که به خون جگر و خشت خطر ساخته ایم
سوگی تلخ بر دل هایمان نشسته، دردی غریب بر جانمان افتاده و بغضی گران گلویمان می فشرد. در روزی كه مردم معترض در خیابان های تهران و دیگر شهرهای ایران حضور یافتند تا اعتراض مسالمت آمیز خویش به استبداد حاكم در ایران و حمایت از خیزش های مردمی كشورهای منطقه را اعلام نمایند، نیروهای لباس شخصی دولت كودتا صانع ژاله، دانشجوی كرد و اهل تسنن دانشگاه هنر تهران، و محمد مختاری، دانشجوی دانشگاه آزاد شاهرود، را با شلیک گلوله مستقیم به شهادت رساندند.
کشتن جوانان برومند وطن از یک سو و تلاش برای مصادره خون پاک شان توسط بانیان این جنایت و اعمال فشار بر خانواده رنج کشیده و عزادارشان، از سوی دیگر، معجونی نفرت انگیز از پلشتی و بیداد است که بر خشم و انزجار عمومی از تمامیت خواهان حاکم خواهد افزود. باور نمی توان کرد که انسانیت چنان به زانو افتاده که گشاده دهنان با پنجه های خون آلود در پیش چشم اشک بار ملتی، شهید سربلند را نسبت مزدوری و جاسوسی می دهند و در همان زمان برادری داغدار که این شهید را از این همه دغل بری می داند، بازداشت می شود تا آن چه را که پسند اقتدارگرایان است به زبان آورد.و در مراسم تشییع جنازه ای، که به سان خیمه شب بازی ای سیاه آن را ترتیب داده اند، با باتوم و شوکر به جان دوستان و همکلاسی هایش می افتند و دانشجویان مظلوم و داغدار را مضروب و مجروح می کنند.
به راستی تجمیع این همه حیوان خویی و درنده صفتی در آدمی چگونه امکان پذیر گشته است؟! مگر می شود خشم و اندوه فروخورده پدر و اشک خونبار مادری را دید و عربده کشان جنازه پاره جگر را از آغوششان بیرون کشید و حتی فرصت آخرین خدانگهدار را از آن ها دزدید؟! وقاحت و بیشرمی مگر حدی نمی شناسد که می توان با دستان پلیدی که خون مردمان بیگناه بر آن خشکیده، تابوت کشته خود را کشید و از شرم فرو نریخت؟! اما دستان آلوده قاتلان به شهیدان ما نرسید، آن ها پیشتر از این رسته بودند.
شهادت دو تن دیگر از دانشجویان معترض و و پیوستن آنان به شهدای سربلند جنبش دانشجویی و جنبش سبز بار دیگر دانشگاه و دانشگاهیان را در ماتم نشانده است. دانشجویان عزیز! جوانان پاک و سربلندی را از میان ما به خون کشیدند. قاتلان می گویند که یاور ماست، جاسوسان رفیق خود می خوانندش و کافرانش به کیش خویش. به زشت مردمانی گرفتار آمده ایم که تاریخ نظیرشان را در سفاکی و دغلکاری به خود ندیده است. لیک ما را سر باز ایستادن نیست. راهی را که صانع و محمد رفته اند ادامه خواهیم داد و خون شان را پاس خواهیم داشت. آن ها که آخرین آرزویشان این بود که "ایستاده بمیرند، چرا که از نشسته زیستن در ذلت خسته بودند".

سرکوبگران و حامیانشان پیراهن خونین این شهیدان راه آزادی را بر علم رسوایی خویش آویخته اند و عربده کشان بر منازل آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی حمله برده اند و تقاص خونی که خود ریخته اند از ایشان طلب می کنند. بی خبری مطلق از ایشان طی چند روز گذشته بر نگرانی ها افزوده است. اقتدارگرایان همچنین با به راه انداختن موج گسترده بازداشت مردم، فعالین سیاسی و دانشجویی، در چند هفته اخیر، تلاش کرده اند هراس و نگرانی خویش را از حضور و فریاد آزادیخواهانه مردم، اندکی فرو نشانند. در چند روز گذشته متاسفانه بار دیگر ده ها دانشجوی بیگناه دانشگاه های صنعتی شریف، تهران، شهرکرد، نوشیروانی بابل، قوچان، مشهد، قزوین، هنر تهران و... بازداشت شدند.
اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر كشور (دفتر تحكیم وحدت) ضمن محکومیت بازداشت های گسترده اخیر، نسبت به کوچک ترین تعرضی به همراهان همیشگی جنبش سبز، آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی، هشدار می دهد. این تشکل دانشجویی همچنین شهادت صانع ژاله و محمد مختاری را توسط عمال کودتاگران به شدت محکوم و این ضایعه را به خانواده های داغدارشان تسلیت می گوید. همچنین اعلام می دارد که شایسته است هفته پیش رو را به عنوان عزای عمومی در دانشگاه های سراسر کشور به سوگ یاران رفته بنشینیم و آن گونه که سزاوار است یادشان را گرامی بداریم.

روابط عمومی
دفتر تحکیم وحدت

سر مقاله از اخرین شماره پیام جبهه ملی ایران در تهران - شماره 182

درخاورمیانه چه میگذرد ؟

خاورمیانه ازنظر جغرافیائی منطقه ایست حساس و استراتژیک که حاوی بخش عظیمی ازمنابع انرژی جهان است در نتیجه منطقه ایست ثروتمند که میتواند بازار بسیار جذابی برای کشورهای صنعتی وقدرت های اقتصادی دنیا تلقی شود. به همین دلیل است که جای پای این قدرت ها از دیرباز در کشورهای منطقه خاورمیانه قابل ردیابی است . درراس این قدرت های استعماری باید ازانگلیس و فرانسه نام برد که اندک زمانی پس ازجنگ بین المللی اول واضمحلال امپرا طوری عثمانی در پشت میز مذاکره یا بهتراست گفته شود پشت میزمعامله ، نقشه منطقه خاورمیانه را پهن کرده و منطقه را به دو حوزه نفوذ بین خود تقسیم کردند . در کنار این دو قدرت اروپائی ،سایرکشورهای کوچکتر اروپا نیز کوشیدند تا حتی المقدور نفوذ و منافعی در این منطقه برای خود دست وپا کنند. اتحاد جماهیرشوروی سابق هم به روال خود ازطریق ایجاد وخط دادن به احزاب کمونیست دست نشانده خود کوشید درکشورهای خاورمیانه برای خود جای پائی بیابد . پس از جنگ جهانی دوم آمریکا نیز بعنوان ابرقدرتی که تاقبل ازجنگ بیشترتوجه به درون قاره خود داشت و کمترسبقه استعماری از آن دیده شده بود تمایل به نفوذ در این منطقه را ازخود نشان داد . حمایت ازتشکیل دولت اسرائیل ومشارکت درکودتای طراحی شده توسط استعمار پیر انگلیس در28 مرداد 1332 علیه دولت ملی مصدق درایران جزو اولین تحرکات چشم گیر آمریکا درمنطقه بود . طبیعی است که همه این قدرت های فرا منطقه ای برای ایجاد وحفظ منافع برای خود درکشورهای منطقه در رقابت با یکدیگر بوده و به یک جنگ پنهان ومناقشه نا پیدا مشغول بوده وباشند . و طبیعی است که برای حفظ نفوذ و منافع خود دراین کشور ها رژیم های دیکتاتوری وفاسد و دست نشانده خلق نموده واز آنها حمایت نمایند . حکومت های جمهوری مادام العمر و بعضا جمهوری موروثی و حکومت های سلطنتی مطلقه موروثی و امارت شیوخ به شیوه های قرون وسطائی از این دست اند . ولی امروز در قرن بیست ویکم وعصرارتباطات و آگاهی ملت های تحت ستم ، تحولات و تغییرات در منطقه همانگونه که شاهدیم اجتناب نا پذیراست . اولین طنین ناقوس تحول در تونس به صدا در آمد . تونس کشوری است درشمال آفریقا درکناردریای مدیترانه با جمعیتی حدود ده میلیون نفر. سالها زیرسلطه اسپانیا بوده وبعد فرانسوی ها جانشین اسپانیا شده و تونس را تحت استعمار خود در آوردند . بالاخره درسال 1954 جنبش استقلال طلبانه ملت تونس به رهبری حبیب بورقیبه به ﭘﻴﺮوزی رسید . عمل کرد حکومت بورقیبه در سالهای نخست تا حدی قابل قبول بود. آزادیهای اساسی مردم تونس را محترم میشمرد واقداماتی درجهت سازندگی وبالا بردن سطح زندگی مردم انجام داد. ولی به تدریج فساد مالی و ثروت اندوزی در او و اطرافیان و بستگانش بروز کرد وبدیهیست که بدنبال این فسادها ، تمایلات استبدادی و گرایشات دیکتاتوری نیز رخ مینماید.به همین جهت زمینه های نارضایتی در جامعه تونس پدیدار گردید. درسال1987 زین العابدین بن علی که درحکومت بورقیبه اداره کننده بخش نظامی اطلاعاتی اوبود ازاین موقعیت نارضایتی های مردم استفاده نمود وبا یک کودتا زمام امورتونس را دراختیار گرفت . بن علی از بیست وسه سال قبل رئیس جمهورتونس بوده است . ولی داستانی شبیه حکومت بورقیبه درمورد اونیز تکرارشد باز هم به تدریج سقوط درورطه فساد مالی وثروت اندوزی و به دنبال آن گرایشات استبدادی ودیکتاتوری وظلم وبی عدالتی . مردم تونس بعلت موقعیت جغرافیائی خاص و مجاورت با اروپا ومراودت با اروپائیان ازسطح دانش وفرهنگ بالائی برخوردارند. افراد تحصیل کرده درمیان آنان زیاد است ونسبت بیسوادی اندک . درآمد سرانه مردم تونس حدود ده هزار دلاراست که علی القاعده میتواند زندگی نسبتا مرفهی را برای آنان فراهم نماید . ولی فساد مالی حکومتگران ،عدالت اجتماعی را ازبین برده وتوزیع نا عادلانه ثروت همراه استبداد و ظلم رژیم برای مردم قابل تحمل نبود . ویک جرقه توانست جامعه آنان را منفجرنماید . وقتی یک جوان تحصیل کرده بیکاربه ناچار مجبور به پهن کردن بساط سبزی فروشی گردید وعوامل حکومت بساط اورا بهم ریختند ودرمقابل اعتراض وی ، اورا مورد ضرب وشتم واهانت قراردادند ،او از شدت نا امیدی وعصبانیت خودرا به آتش کشید وبه دنبال آن پایه های بنای حکومت استبدادی تونس نیز توسط مردم به خشم آمده به آتش کشیده شد . هزاران نفراز مردم ناراضی به حمایت از«ابوعزیز» واعتراض به حکومت به خیابان ها ریختند وروز به روز وساعت به ساعت برشدت اعتراض آنها وسطح مطالباتشان افزوده گردید وپس ازحدود یک ماه مبارزه مردم وکشته شدن حدود هشتاد نفرو زخمی شدن صدها نفردر خیابان ها سرانجام در روز 25 دیماه بن علی دیکتاتورفاسد تونس فرارکرد وبه عربستان گریخت و مردم تونس موافقت کردند تا یک دولت موقت امور حکومت را اداره نماید وظرف مدت دو ماه با انجام انتخابات آزاد ، دولت منبعث از آراء مردم را بر اریکه قدرت بنشاند. با پیروزی ملت تونس جنبش آزادیخواهانه وعدالت طلبانه آنان به سایر کشورهای خاورمیانه سرایت نموده و امروز شاهدیم که ناقوس آزادی درتمام کشورهای منطقه به صدا درآمده است وملت های تحت ستم حکومت های دیکتاتوری و استبدادی وابسته به استعماریکی پس از دیگری برمیخیزند وفارغ ازهرگونه گرایش ایدئولوژیک ،ندای آزادی واستقلال وعدالت سرمیدهند . امروزملت مصردر پیشاپیش این جنبش عظیم منطقه ای قراردارد وخواستار پایان دادن به حکومت استبدادی برخاسته ازانتخابات قلابی است. واکنون مردم مصردرهنگام رقم خوردن این سطورپس ازچندین روز مبارزه شبانه روزی و دادن صدها نفر کشته موفق شدند حسنی مبارک دیکتاتور مصررا ناگزیربه دادن استعفا و کنار رفتن از قدرت نمایند. بدنبال مصر ملت های یمن ، اردن ،الجزایرو سوریه جنبش خودرا آغاز نموده اند . فردا نوبت کجاست ؟
امید آنکه این ملت های به پاخاسته هوشیار باشند ودر دام نیرنگ های استعماری ومناقشات بین آنها گرفتار نشوند و ازچاله یک حاکمیت استبدادی وابسته به استعمار،به چاه یک حکومت استبدادی از قبل طراحی شده دیگرسقوط نکنند وبدانند که تنها راه رهائی و اعتلا دموکراسی است وبس .
آیا این فقر گسترده در کشور ما پذیرفتی است ؟

میهن ما ایران سرزمینی است باستانی با فرهنگ و تاریخ کهن و قدمتی چند هزار ساله با وسعت یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار کیلومتر مربع که مساحت آن یک درصد کل خشکی های جهان را تشکیل میدهد و در منطقه ای استراتژیک در چهارراه ارتباطی آسیا به اروپا و آفریقا واقع شده است . این سرزمین دارای آب و هوای بسیار متنوع و در نتیجه برای تولید انواع محصولات کشاورزی مستعد است و قادر به تامین غذای جمعیتی ده ها برابر جمعیت این کشور است و میتواند صادر کننده عمده مواد غذایی باشد . این کشور برای دامپروری سنتی و صنعتی بسیار مناسب است و زمینه هائی خیلی بیشتر از آنچه امروز استفاده میشود دارد . وطن ما در شمال و جنوب مرزهای آبی طولانی حدود دو هزار و هفتصد کیلومتر دارد که علاوه بر امکان استفاده از راههای دریایی و بندرگاه ها ، امکان بهره مندی از منابع دریایی و اب زیان مختلف را نیز دارد . سرزمین ما پانزده درصد از ذخایر نفتی و پانزده درصد از کل منابع گاز جهان را در دل خود جای داده است .علاوه بر آن از معادن گوناگون مانند آهن و مس و طلا و اورانیوم و غیره برخوردار است . کشور ما حدود هفتاد میلیون جمعیت یعنی یک درصد جمعیت کل جهان را داراست که اکثریت آن را جوانان زیر 35 سال و نیروهای کار بالقوه تشکیل میدهند . ملتی با ضریب هوشی بالا بطوریکه تحصیل کردگان و متخصصین ما در اکثر نقاط جهان در مشاغل و مناصب علمی و دانشگاهی برجسته قرار دارند . کشور ما دارای جاذبه های توریستی بسیار و در برخی موارد منحصر به فرد است که قطعا میتواند بخش قابل توجهی از درآمدهای توریستی جهان را به خود اختصاص دهد . آیا در کشوری با این مشخصات و این امکانات این فقر گسترده پذیرفتنی است ؟
بدون شک و بلا تردید پاسخ این ﺳﺆال منفی است و برای چنین کشوری نه تنها فقر قابل قبول نیست بلکه این ملت باید جزو مرفه ترین و خوشبخت ترین جوامع انسانی در روی کره خاک باشد ولی با تاسف واقعیت غیر از این است و اکثریت ملت ایران از نیازهای اولیه انسانی مثل مسکن قابل قبول ، غذای کافی و مناسب ، کار و اشتغال ، استفاده از درمان ، استفاده از آموزش و پرورش و تامین اجتماعی محروم است . علت آن چیست ؟
علت آن است که این ملت از بیش از یک قرن پیش و از انقلاب مشروطیت تاکنون به جز چند برهه کوتاه و گذرا از آزادیهای اساسی و نتیجتا از دست یابی به حاکمیت ملی محروم بوده است . آزادی بیان ، آزادی قلم ، آزادی احزاب ، آزادی اجتماعات و آزادی انتخابات پیش نیازهای لازم برای استقرار حاکمیت ملی است که متاسفانه ما از داشتن آنها جز در برهه هائی کوتاه محروم بوده ایم . ادعای ملی و مردمی بودن حکومتها بدون پذیرش آزادیهای اساسی جز دروغی بزرگ و نیرنگی آشکار چیز دیگری نیست و با فقدان حاکمیت ملی و دموکراسی ، همه راههای رفاه و پیشرفت و تعالی بروی ملت بسته است . در سایه آزادیهای اساسی مثل آزادی مطبوعات و آزادی احزاب و آزادی اجتماعات است که راه های مفاسد مالی و غارت ثروت های ملی مسدود میشود . زیرا همانطورکه ملک المتکلمین گفت « ریشه هیچ فسادی قطع نمیشود مگر به تیشه ی آزادی » . در سایه آزادیهای اساسی است که شایسته سالاری تحقق میابد و از سوء مدیریت ها و سیاست های اقتصادی نادرست و حیف و میل اموال عمومی و بذل و بخشش های خودسرانه جلوگیری میشود . در سایه حاکمیت ملی است که دروازه های کشور اینگونه با بی پروائی به روی کالاهای به دردنخور چینی باز نمیشود و سالیانه میلیاردها دلار از ثروت این ملت به کیسه چینی های طماع و بنجل ساز ریخته نمیشود و با این سیاست نابخردانه هزاران کارگاه تولیدی کوچک و بزرگ در ایران به تعطیلی کشانیده نمیشود و تولید داخلی ما به ورطه سقوط آزاد نمی افتد و میلیون ها نفر از جوانان این کشور بیکار نمیگردند . براستی این واردات سرسام آور از چین که تمام بازارهای ایران را اشغال کرده است جز سودرسانی به واردکنندگان کلان که وابستگان به حکومتند و رشوه دادن به چین برای حمایت از حاکمیت جمهوری اسلامی در مجامع جهانی چه توجیهی میتواند داشته باشد ؟ در حالی که در هر بزنگاه حساس هم شاهد شانه خالی کردن چین از حمایت های مورد انتظار جمهوری اسلامی هستیم . در سایه حاکمیت ملی است که در مورد صنعت توریسم در جهان سهم شایسته ی نصیب ایران میگردد . در سایه حاکمیت ملی و برقراری دموکراسی است که از غارت ثروت های مردم توسط وابستگان به قدرت سیاسی جلوگیری میشود و فساد مالی گسترده ای که گاهی مشتی از خروار آن در گیر و دار اختلافات داخلی جناح های درون حاکمیت از پرده بیرون میافتد برچیده میشود و ثروت های مردم برای مردم و برای رفاه و آسایش آنها هزینه میگردد . در سایه حاکمیت ملی استکه اموال و دارائیهای این ملت در اینجا و آنجا بیهوده بذل و بخشش نمیگردد و پول این مردم فقیر در کشورهای آمریکای لاتین و نوار غزه و حزب الله لبنان و عراق و افغانستان و جاهای دیگر برای محاسبات اشتباه و افکار واهی هزینه نمیگردد .
در سایه حاکمیت ملی و برقرای دموکراسی است که هزینه سنگین تهیه ابزار سرکوب و استخدام نیروهای سرکوب گر و مزدور برای سرکوب مردم به سوی هزینه های رفاهی مثل هزینه درمان و آموزش و پرورش چرخش مینماید . در نتیجه به ضرس قاطع میتوان گفت که این فقر گسترده ، بیکاری ، تورم و گرانی روز افزون ، مفاسد اجتماعی و اعتیاد و دیگر نابسامانی ها زائیده سوء سیاست ها و سوء مدیریت ها و باختصار نتیجه فقدان دموکراسی و حاکمیت ملی است . این فقر گسترده در ایران پذیرفتنی نیست . حق ملت ایران با این همه مواهب طبیعی و این همه منابع زیرزمینی و این همه استعداد ذاتی و این موقعیت ممتاز استراتژیک داشتن رفاه و سعادت در سایه دموکراسی و حاکمیت ملی است.

Thursday 17 February 2011

فراخوان

تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۸۹, ساعت ۱۵:۴۱

فراخوان شرکت در مراسم هفتم شهیدان صانع ژاله و محمد مختاری

جرس: شورای هماهنگی راه سبز امید با صدور دومین اعلامیه خود از همه مردم ایران دعوت کرد تا روز یکشنبه اول اسفند ماه، در مراسم هفتمین روز شهادت صانع ژاله و محمد مختاری شرکت کرده و یاد آن عزیزان را گرامی دارند.
متن این اعلامیه که در اختیار جرس قرار گرفت به شرح زیر است:

با عرض تسلیت به مناسبت شهادت دو تن از جوانان مظلوم این مرز و بوم درتظاهرات ۲۵ بهمن و با گرامیداشت خاطره دهها شهید جنبش سبز، از ملت بزرگوار ایران دعوت می شود تا در تجمعات بزرگداشت هفتمین روز شهادت این عزیزان که روز یکشنبه اول اسفندماه ۸۹، ساعت ۳ عصر در تهران و شهرستانهای سراسر کشور برگزار می شود، حضور به هم رسانند.
این حضور پرشکوه در آستانه میلاد مسعود پیامبر رحمت حضرت محمد بن عبدالله(ص) و امام جعفر صادق (ع)، علاوه بر حمایت قاطع از مواضع رهبران جنبش آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی برای ادامه راه دشوار آزادی و کرامت انسان، نشانه اعلام همبستگی با هموطنان کرد در پاسداشت خون این دو عزیز ایرانی شیعه و سنی است که به پای مبارزه با استبداد دینی بر زمین ریخت.

شورای هماهنگی راه سبز امید

بیانیه مشترک 9 حزب و سازمان اپوزیسیون

فراخوان به شرکت در اعتراضات همگانی

خیرش دوباره مردم در روز ۲۵ بهمن در خیابان های تهران و شهرهای مهم کشور، پایه های حکومت را به لرزه در آورد. تظاهر کنندگان با این خیزش نقطه عطف دیگری در تاریخ جنبش آزادیخواهی ایران رقم زدند و نشان دادند هر گاه اراده کنند قادرند فضای سیاسی کشور را متحول سازند.
سران حکومت با ایجاد فضای رعب و وحشت در طی یکسال گذشته، با دستگیری فعالان سیاسی، صدوراحکام سنگین زندان، سرکوب عریان و راه اندازی اعدام های خیابانی تصور می‏کردند که جنبش اعتراضی را به بایگانی تاریخ سپرده و خیابان‏ها را از اعتراضات مردم خالی کرده اند. ماموران امنیتی و رهبران حکومت چنان از سرکوب مخالفان و نابودی جنبش آسوده خاطر بودند که گمان می کردند، فراخوان دعوت به همبستگی در میان مردم پژواک موثری نخواهد داشت و می توانند با آرامش خاطر تظاهرات ۲۵ بهمن را مدیریت کنند.
تظاهرات گسترده مردم در تهران و شماری از شهرهای بزرگ و کوچک ایران به رهبران جمهوری اسلامی نشان داد که پیروزی استبداد بر آزادی رویایی بیش نیست و آنچه واقعیت دارد حضورمردم در روز ۲۵ بهمن درخیابان ها و طنین شعارهایی است که علیه دیکتاتور سر می‏دهند.
حکومت از خیزش مردم و از ضربه‏ای که خورده است به شدت عصبانی و وحشت زده است. عمق عصبانیت و وحشت را در واکنشی که در رسانه های دولتی و تظاهرات فرمایشی علیه آقایان موسوی و کروبی به راه انداخته اند به روشنی می‏توان دید. اگر استبدادگران اندکی واقع بین بودند، همین تظاهرات کافی بود تا متوجه شوند با سرکوب و سر دادن شعار برای نابودی این و آن چهره جنبش، نمی توانند صدای آزادیخواهانه مردم ایران را خاموش سازند.
ما احزاب و سازمان ها با نیروهای آزادیخواه، انجمن‏ها و نهادها و فعالان سیاسی که در جهت همبستگی با تظاهرات ۲۵بهمن، خنثی کردن توطئه های حکومت علیه فعالان و چهره های شاخص جنبش و جلب پشتیبانی افکارعمومی جهان به دفاع از استقرار دمکراسی در ایران تلاش می‏کنند، همراه و هم رزم هستیم.
ما از تظاهراتی که در این راستا سازماندهی می شود، پشتیبانی می‏کنیم و همه ایرانیان و آزادیخواهان را به شرکت در این تظاهرات که در شهرهای مهم اروپا، آمریکا و استرالیا روزهای جمعه ۹ ۲، شنبه ۰ ٣ بهمن و روز یکشنبه اول اسفند همزمان در ایران و خارج از کشور برگزار می شود، فرا می‏خوانیم.
اتحاد جمهوریخواهان ایران
حزب دمکرات کردستان ایران
حزب دمکراتیک مردم ایران
حزب کومه‌له کردستان ایران
جبهه ملی ایران ـ اروپا
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
کمیته هماهنگی شورای موقت سوسیالیست‏های چپ ایران
شورای همآهنگی جنبش جمهوریخواهان دمکرات و لائیک ایران

پنج شنبه ۲٨ بهمن ۱٣٨۹، ۱۷ فوریه

مجلس شورای اسلامی !! و 25 بهمن

مجلس شورای اسلامی یا چاله میدان حکومت ولایت فقیه

حرکت آزادیخواهانه مردم در روز بیست و پنجم بهمن ماه خشم دست اندرکاران نظام حاکم را برانگیخت . جنبش ملت های تونس و مصر که منجر به برکناری روسای جمهور دو کشور شد دو ملت را به هدف های آزادیخواهانه اشان نزدیکتر نمود با توجه به این واقعیت که حکومت آنها با حکومت قداره بندهای حاکم برایران بسیار فاصله داشت اگر در مصر و تونس آزادی سیاسی وجود نداشت ولی آزادی اجتمای برقرار بود ولی در ایران نه تنها آزادی سیاسی جرم بزرگی است بلکه آزادی اجتماعی و خانوادگی و شخصی هم زیر فشارماموران حکومتی می باشد .
حرکت مردم در روز دوشنبه بیست و پنجم بهمن ماه سخت دست اندرکاران نظام فقها را به وحشت انداخت زیرا سرنوشت حسنی مبارک و بن علی را در مورد خود می دیدند بهمین دلیل ضمن فرمان سرکوبی تظاهرت مسالمت آمیز مردم ؛ انواع تهمت ها را به این حرکت آزادیخواهانه وارد نموده اند که این توطئه دشمنان ایران است سرنخ در خارج می باشد که عوامل داخلی خود را هرچندگاه علیه حکومت اسلامی تحریک می نمایند .
اما نمایندگان مجلس شورای اسلامی رژیم نشان داد که نه تنها نماینده ملت ایران نیستند بلکه یک عده اوباش و الوات حقوق بگیر حکومتی هستند که باید گفت صد رحمت به اوباش و چماقداران چاله میدانی در نظام گذشته .مجلس شورا باید حامی و حافظ قانون و عدالت و آزادی سیاسی و اجتماعی در جامعه باشد ولی دیدیم که نمایندگان دست چین شده حکومت در صحن مجلس میز های خود را رها کرده و در مقابل رئیس مجلس گرد آمده شروع به سردادن شعارهای چاله میدانی نمودند : کروبی ؛ میرحسین و... اعدام باید گردند!!! . در یک کشور آزاد و دموکرات این قوه قضائیه است که تصمیم می گیرد متهمان را با حضور وکلای مدافع در پشت میز محاکمه بنشاند و پس از بررسی همه جانبه هیأت داوران حکم نهائی را صادر می نمایند ولی در حکومت ولایت فقیه نمایندگان مجلس دست نشانده مانند الوات چاله میدان دورهم جمع شده و شعار اعدام باید گردد میدهند نمایندگان مجلس اسلامی با این عمل احمقانه خود نشان دادند که از بین ارازل و اوباش انتخاب شده اند تا حافظ منافع نا مشروع نظام جنایتکار حاکم بر میهن ما باشند . کشوری با آن فرهنگ غنی و انسانی که حتی آزردن موری را هم گناه می داند تا چه رسد که انسان های بی گناهی را به جرم آزادیخواهی و عدالتجوئی به قتل برسانند از کودک نه ساله گرفته تا افراد مسن و با اجرای این جنایت های فجیع در سطح جامعه ؛ ترس و وحشت بیآفریند و چند صباحی دیگر به حکومت جابرانه خود ادامه دهند
ایرانی بر پا خیز و دست در دست هم گذاریم و کشور عزیز مان را با کمک هم از زیر سلطه مشتی جنایتکار خون آشام رها سازیم و فرهنگ اصیل و غنی ایرانی را بار دیگر زنده نمائیم و جایگاه از دست رفته میهن عزیزمان ایران را دوباره برگردانیم و برای همیشه پرچم سه رنگ شیرخورشید نشان را برفراز قله دماوند به اهتزاز درآوریم
به امید آن روز فرخنده .

مهران ادیب

شعر از ادیب برومند شاعر ملی

آفرین قیام

درود بـاد بـه فــر قــیـام تــونـس و مـصـر کــه داد زیـب تفـاخـر بـه نـام تونـس و مـصر
بـه کــوی خـیـزش مـردانه تا شدند مـقـیم گــرفـت اوج تـعـالـی مــقـام تـونـس و مـصر
اسـیـر جــور سـتـمکـاره حـاکمـان بودنــد کــه ریـخـت زهر تعدی به جام تونـس و مصر
چــو پـایـمـال سـتـم گــشـت حــق آزادی به پای خاست هـمه خاص و عام تونس و مصر
جـهـان بـه کــام ستم گستران غــافـل بـود ولی شد از پس خیزش به کـام تونـس و مـصر
چــو بــا قـیـام ، وزان شــد نــسیــم آزادی نـواخت بـوی سعــادت مشــام تونـس و مـصر
ســروش غــیـب صــلا زد کـه بردباری بـس چــرا تحـمـل جـور از نـظام تونـس و مـصر؟
کــجـاست غـیرت ملـی کجاست دست یلان؟ کـه کـوس فـتح بکـوبد به بـام تونـس و مـصر
بــه حاکمان جهــان داد بــی گمـان هشـدار خجـسته جنبـش پـاک و قیـام تونـس و مـصر
روا بــود کــه سـپـارند بـعـد از ایــن احــرار بــه دست عقـل و درایت زمـام تونـس و مـصر
نـخست تـونـس و سپس مصر قـد علم کـردند بــه راه حـق و عیـان شد قـوام تونـس و مـصر
نـخست « بن علی» و بعد ازو « مبارک » رفت کـه ایـن دو بــود اثـر اهـتمـام تونـس و مـصر
«ادیب» از سـر رغبت به آفرین قـیام
سخن سرود پی احترام تونس و مصر

ادیب برومند
تهران – 23 بهمن ماه 1389

Monday 14 February 2011

کشته شدن دو تظاهرکننده و تعدادی زخمی در تظاهرات 25 بهمن در تهران

خبرگزاری هرانا - با وجود نزدیک شدن به لحظات پایانی ۲۵ بهمن ماه، درگیری‌های پراکنده در میدان امام حسین (تا ساعت ۳۰: ۱۰ شب) هم چنان ادامه دارد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا ، نیروهای گارد ویژه اقدام به شکستن شیشه های تعدادی از مغازه هایی که همچنان باز بودند نموده و همینطور به بعضی از اموال عمومی خسارت وارد کردند.
از سویی شهروندان بر اثر پرتاب مکرر گاز اشک آور از سوی نیروهای امنیتی، دچار مشکلات تنفسی حاد شده و مکررا به بیمارستان مراجعه می کنند.
هم چنین منابعی از کشته شدن شهروندی دیگر در خیابان جمال زاده خبر می دهند که تایید این خبر از سوی هرانا نیازمند اسناد بیشتری ست.
ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پیش‌تر با انتشار گزارشی خبر از کشته شدن یک تن و مجروح شدن ۲ تن از شهروندان در حوالی خیابان رودکی- توحید داده بود که زخمی شدگان در این درگیری را بایستی به ۳ تن افزایش داد.

اعدامهارا متوقف کنید

نامه سرگشاده دانشگاهیان و فعالین حقوق بشر:

دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۴ فوريه ۲۰۱۱

در شرائطی كه توجه جهان بر قیام های مردمی در چندین كشور خاورمیانه و افریقای شمالی متمركز شده ٬ جمهوری اسلامی ایران با افزایش هولناك اعدام ها و زندانی كردن افراد ٬ سركوب سیاسی را شدت بخشیده است. رژیم حاكم ترسا ن از انكه موج شورش های خاورمیانه شعله های اعتراض مردمی را دو باره بر افروزد٬ به تاكتیك های ایجاد وحشت متوسل شده است.
بر اساس خبرهای رسانه های دولتی٬ ومنابع قابل اعتماد از داخل ایران از آغاز سال (میلادی) جاری بیش از نود مرد و زن به اتهام جرائم مختلف از قاچاق مواد مخدره گرفته تا محاربه با خدا و دولت اعدام شده اند. اقلیت های ملی و مذهبی٬فعالین زنان٬ وكلا٬ رهبران دانشجوئی و كارگری در زندان اند٬ و بسیاری در نوبت اعدام قرار دارند. ناوی پیلی٬ رئیس كمسیون حقوق بشر سازمان ملل از افزایش هراس انگیز تعداد اعدام ها در ایران سخن گفته و دفتر او تائید كرده كه اعدام های سال جاری تا كنون «سه برابر میزان اعدام های سال گذشته» است. مجمع عمومی سازمان ملل نیز قبلا «نگرانی عمیق خود را نسبت به نقض مداوم حقوق بشردر ایران» ابراز داشته. ما ازسازمان عفو بین الملل٬ دیده بان حقوق بشر٬ و دیگر سازمانهای حقوق بشر كه این فجایع حكومت ایران را قاطعانه محكوم كرده اند٬ قدردانی می كنیم. اما این اقدامات نتوانسته از این فجایع جلو گیری كرده و اعدام ها را متوقف كند.
ما امضاء كنندگان زیر از دبیر كل سازمان ملل و رئیس كمسیون حقوق بشر این سازمان می خواهیم كه فورا نماینده ویژه ای به ایران اعزام دارند. نیز از تمامی نهاد ها و سازمانهای متعهد به دفاع از حقوق بشر می خواهیم كه به حكومت اسلامی فشار آورند تا به این اعدام ها كه به هر اتهام واقعی ویا ساختگی صورت می گیرد خاتمه دهد .

بازداشت عیسی خان حاتمی عضو شورای جبهه ملی ایران

یک روزنامه نگار دیگر راهی زندان می شود

عیسی خان حاتمی روزنامه نگار،مدیر مجله لغو امتیاز شده ایرانمهر،دبیر اجرائی همبستگی برایدموکراسی وحقوق بشر در ایران،هموند شورای مرکزی جبهه ملی ایران که در سال 1388 حدود دو ماه در زندان اوین بازداشت و با وثیقه آزادشده بود. ایشان در شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و دوسال زندان محکوم شده بود. با اعتراض وکلای پرونده آقایان دادخواه و فرشاد پرونده در شعبه 54 دادگاه تجدید نظر مورد رسیدگی قرار گرفت. با اینکه بر اساس قانون اساسی و سایر قوانین جرائم مطبوعاتی باید در دادگاه کیفری استان رسیدگی شود با این وجود در دادگاه تجدیدنظر حکم صادره تائید گردید.بر اساس برگه احضاریه اجرای احکام دادسرای مقدس مستقر در اوین که در ششم بهمن ماه ابلاغ شده بود ایشان سه روز پس از رویت خود را به زندان اوین معرفی می کرد. و در صورت عدم حضور به موقع منجر به صدور حکم جلب خواهد شد.با زندانی شدن این روزنامه نگار دولت جمهوری اسلامی به تنهائیدر صدر کشورهای زندان کننده روزنامه نگاران در خواهد آمد.لازم به گفتن است پس از واژگونی بن علی در تونس و بویژه مبارک در مصر فشار بر روزنامه نگاران و فعالان سیاسی و دانشجوائی در جمهوری اسلامی بیشتر شده است.

خبرگزاری ایرانمهر

Sunday 13 February 2011

فراخوان

فراخوان بخش شهرستانهای همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر به شرکت در تظاهرات سراسری 25 بهمن
شنبه 12 فوريه 2011

به نام همبستگی ملت ایران

در پی فراخوان رهبران جنبش سبز آزادیخواهی مردم ایران به شرکت در تظاهرات 25 بهمن، جنبش همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر- بخش شهرستانها ضمن اعلام حمایت از این تظاهرات ضد استبدادی،از همه ایرانیان آزادیخواه که دیگر حاضر به پذیرفتن یوغ استبداد نمی باشند می خواهیم که در این تظاهرات مردمی شرکت نمایند و هر کوی و برزن را به صحنه نبرد بر علیه دیکتاتوری جمهوری اسلامی تبدیل کنند.از هم میهنان در سراسر ایران دعوت می کنیم که در روز 25 بهمن ساعت 3 بعد از ظهر در سراسر کشور به میادین و خیابانهای اصلی شهر بیایند.

این بار نه برای پس گرفتن رای خود بلکه برای باز پس گیری میهن از دست وطن فروشانی که طی زمامداری مطلقه خویش با چپاول ثروت های ملی میهن عزیزمان ایران جز فقر و بیکاری گسترده،اعدام های بی حد و مرز و هزاران جنایت دیگر دستاوردی نداشته اند.اکنون این وظیفه ای ملی است که با بکار گیری روشهای نوین اعتراضی،ابتکار عمل و با عزم و اراده ای پولادین تا آزادی ایران دست از مبارزه بر نداریم.

هم میهنان امید زندانیان سیاسی به روز 25 بهمن است.هر انسان آزاده ای با مشاهده وضعیت زندانیان سیاسی که بطور مدام زیر شکنجه های قرون وسطائی قرار دارند و همچنین با خطر اجرای حکم اعدام مواجه می باشند نمی تواند در این روز در خانه بنشیند.تعداد زیادی از اعضای شورای همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر از جمله حشمت الله طبرزدی سخنگوی این شورا هم اکنون در زندان به سر می برند.آیا زمان آن نرسیده است که برای رسیدن به حکومتی سکولار- دمکرات و آزادی زندانیان سیاسی اختلافات عقیدتی را کنار بگذاریم و همه با هم متحد و یکپارچه اجازه ندهیم بیش از این فرزندان این مرز و بوم قربانی ضحاک شوند.

زنده باد آزادی- برقرار باد سکولار دموکراسی- گسسته باد زنجیر استبداد

همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر- بخش شهرستانها

بازداشت های غیر قانونی

بازداشت های غیر قانونی وخود سرانه رامحکوم میکنیم

هموطنان عزیز

در روزهای اخیر شاهد موج جدیدی از بازداشت های غیر قانونی آزادیخوهان ودگراندیشان وفعالان سیاسی هستیم . ازجمله بازداشت شدگان اخیر آقای مهندس کورش زعیم عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران میباشد که بدون علت درشامگاه روز پنجشنبه 21 بهمن ماه از طرف نیروهای سرکوبگر درمنزل خود بازداشت شده وبه زندان منتقل گردیده است . وهمچنین آقای پیمان عارف عضو سازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران هم جزو بازداشت شدگان میباشد . ما این بازداشت های خودسرانه وغیر قانونی را محکوم میکنیم ومصرا خواهان آزادی هرچه سریعتر کلیه زندانیان سیاسی از جمله آقایان مهندس کورش زعیم وپیمان عارف میباشیم .

تهران - هیئت رهبری وهیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
24 /11 /1389

Friday 11 February 2011

اعلان همبستگی

اعلان همبستگی هوادران آقای کاظمینی بروجردی برای حضور در خیزش مردمی 25 بهمن ماه

آنچه را که در ماه های اخیر مشاهده نمودیم خواسته های لبریز شده مدنی و حقوقی مردمی بود که آزادی و حقوق مشروع ومدنی آنها توسط رهبران مستبد و مطلق گرا پایمال و سرکوب شده بود .
اکنون پیامی که در کشورهای منطقه خاورمیانه شنیده می شود، ندای آزادی خواهی و خروش جنبش های دمکراسی خواهی و حقوق مداری علیه سلسله های به هم پیوسته دیکتاتوری می باشد . خواست و اراده ی ملت تونس و مصر معادلات و فرضیه های از پیش تعیین شده را به گونه ای دیگر تغییر داد بطوریکه حاوی این رسالت جاودان بود که هر گاه اراده و خواست ملتی برای تغییرات و اصلاحات به حرکت درآید، سرکوب این اراده های مصمم ناممکن خواهد بود و چه بسا رویارویی با این خیزشهای دمکراسی خواهی، جز ننگ و بد آفرینی برای حکام مقتدر ره آوردی دیگر به همراه نخواهد داشت.
اینک که جنبش مدنی ایران بعنوان بارزترین مدل خیزشی در منطقه نقش آفرینی می نماید و کوس رسوایی استبداد در اشکال مختلف را نمایان ساخته است ، زمان به بار نشستن مجاهدتهای ملت بپا خاسته ایران و جانباختگان راه آزادی فرا رسیده است .

خیزش ملی، حق طلبانه و مسالمت آمیز ملت ایران در روز 25 بهمن در برابر رژیمی ست که تقویم عمرش به پایان رسیده و بختش نگون و سبزی وسپیدی اش بر سیاهی مطلق گرایان ولایت فقیه پیشی گرفته است.
هواداران زندانی دگراندیش کاظمینی بروجردی ضمن اعلام همبستگی و حمایت از خیزش توده ای گروه های سیاسی و اجتماعی معترض ایران در 25 بهمن ، بر خواسته های خود مبنی بر ایجاد جامعه ای آزاد و سکولار پافشاری نموده و مبارزات مدنی خود را تا برچیده شدن نظام استبدادی ولایت فقیه ادامه خواهند داد.

هواداران سید حسین کاظمینی بروجردی

Thursday 10 February 2011

نکاتی مهم از سایت همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران

اسامی 35نفرازهموندان همبستگی دربند، دستگيرو یا دردادگاه هاي امنیتی

به پیشگاه ملت بزرگ ایران

در سال 1387 خورشيدي گروهی از روزنامه نگاران،شخصیت های سیاسی و دانشجوئی تصمیم گرفتند که از طرف اکثریت خاموش ملت ایران در انتخابات ریاست جمهوری دهم شرکت نمایند.نخست با نام ائتلاف براي دمكراسي و حقوق بشر در ايران و با شركت افرادي ازهمه نيروهاي دمكراسي- خواه، سكولار، عدالت خواه و مدافع حقوق بشر، صرف نظر از باورهاي عقيدتي و آرماني ، جنسيت، قوم و تبار، پايگاه اجتماعي و گرايش صنفي، اجتماعي و سياسي، با صدورسندي كه درآن نيازهاي مبرم ديرپاي وامروزي ميهن ما درزمينه ايجاد جامعه ي دمكراتيك گنجانيده شده بود.در انتخابات شرکت نماید.

اين سند اصول در پي آمده را دربرداشت:

1. حفظ تماميت سرزميني و استقلال ايران
2. پذيرش مفاد منشورملل متحد و اعلاميه ي جهاني حقوق بشروميثاق هاي آن
3. حاكميت قانون برخاسته از اراده ي آزاد مردم
4. تغيير قانون اساسي و حذف اصل هاي مغاير با حاكميت ملت
5. جدايي دين از حكومت
6. تاكيد بردمكراسي، حقوق بشروآزادي هاي اساسي
7. تاكيد برحقوق برابرهمه ي اقوام ايراني
8. تاكيد بر برابري حقوق زن و مرد
9. رفع هرگونه تبعيض ازلحاظ جنسيتي، نژادي، قومي، عقيدتي ومذهبي
10. پاسداري از زبان فارسي كه بن مايه ي فرهنگ، يك پارچگي، و هويت تاريخي و ملي با احترام وپذيرش د يگر زبان هاي رايج در سرزمين ايران
1 . نفي هرگونه خشونت و شكنجه، اعم ازاينكه ازمجاري قانوني يا خودسرانه اعمال شود
12. توسعه ي همه جانبه ي ااقتصادي واجتماعي همراه با گسترش عدالت اجتماعي و نفي هر گونه بهره كشي
بي درنگ پس از آغاز فعاليت این گروه تحت عنوان ائتلاف برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران فعالیت انتخاباتی خود را آغاز نمود.
اما ازآنجا كه گروهي وابسته به نیروهای حکومتی، همزمان، با با فعالیت این ائتلاف، شروع به مخدوش كردن سندها و ديدگاه هاي آن كردند،وبا یاری ایادی خود کوشش نمودند از شرکت این گروه در انتخابات جلوگیری نمایند.سپس تحت عنوان ائتلاف برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران تار نمائی تاسیس نمودند و از این طریق با شایعه پراکنی و دروغ گوئی کوشش کردند در بین شخصیت های سیاسی پراکندگی و بدبینی به وجود بیاوردند.گردانندگان ائتلاف برای خنثی نمودن این کار عنوان سازمانی خود را بازنگری و عنوان همبستگي براي دمكراسي وحقوق بشر در ايران را نام سازماني خود قرارداد كه ازآن پس به همين نام به فعاليت خود ادامه داده است.

هيئت موسس همبستگي براي دمكراسي وحقوق بشردرايران، شخصیت هائی از گروه هاي گوناگون، از جمله گروهی از: جبهه ي ملي ايران، كانون نويسندگان ايران، كمپين يك ميليون امضا، نيروهاي ملي- مذهبي، جبهه ي دمكراتيك ايران، شركت واحد اتوبوسراني تهران وحومه، طرح نيشكر هفت تپه، دفترتحكيم وحدت، ادوارتحكيم وحدت، كانون مدافعان حقوق بشر، حزب پان ايرانيست، جامعه حقوق بشركردستان، جامعه حقوق بشرايران، دانشجويان ملي گرا وآزادي خواه، دانشجويان دمكراسي- خواه، دانشجويان ليبرال و همونداني از 25 تشكل صنفي، سياسي و اجتماعي كشور، صرف نظرازگرايش هاي گروهي وسازماني ايشان و نيزبرخي ازترقي خواهان منفرد درتدوين سند بالا كه بيانگر خواسته هاي امروزمردم ايران بود، درجريان نشست هايي پر شمار، شركت داشتند.
در آغاز كاراعضاي موسس شورا دو ارگان را در راستای شرکت در انتخابات و طی مراحل قانونی برای فعالیت به قرار زیر تشکیل دادند.ا- هيئت دبيران همبستگی که از پنج نفر2- شورا ی همبستگی که از 15 عضو، را از ميان خود برگزيدند.وظایف این دو نهاد تدوین اساسنامه و انجام فعاليتها برای رسمیت یافتن قانونی ودر خواست به کمیسیون ماده ده احزاب وزارت کشور و سياست گذاري ها راكه مي بايست در جريان نشست هاي منظم همبستگی انجام مي گرفت برعهده ي آنان گذاشتند.
وظيفه ي سنگيني كه همبستگی انجام دادن آن را بردوش مي گرفت وظيفه اي بود كه افزون بر صد سا ل فعاليت پياپي، پرفرازو نشيب و انباشته از شكست و پيروزي را پشت سر داشت و در بردارنده ي جنبش های ملي در كشورمان با هدف استقرارتحولات اساسي و استقرار آزادی و دموکراسی در كشوررا پي گرفته بودند؛ اما به دلايلي معين ازتحقق كامل هد ف هاي خود درراستاي تامين شرايط شايسته ي زيست اجتماعي و اعتلاي آرمان هاي انساني و ميهني درجريان پويه ي دشوارو طولاني خويش بازمانده بودند.

ابتدا همبستگی براين باوربود كه بايد با معرفي نامزد مستقل خود درانتخابات رياست جمهور خرداد 1388 شركت ، و پس ازبرگزاري انتخابات، با مراجعه به كميسيون ماده ي 10 احزاب، به طور رسمي اعلام موجوديت كند؛ اما همبستگی که با کار شکنی ایادی درونی و بیرونی حاکمیت نتوانست از فرصت انتخابات در راستای بیان خواسته های خود استفاده نماید.

همبستگی در مورد شرکت در انتخابات موضع گیری ننمود و مسئله را به هموندان خود واگذاشت . پس از برگزاري انتخابات و حوادثي كه پس ازآن رخ داد ،از حقوق شهروندی مردم در چارچوب قانون دفاع نمود.پس از سرکوبی مردم به وسیله حاکمیت و گذر مردم از خواسته های اصلاح طلبان حکومتی ،و دادن شعارهائي ساختارشکنانه:چون ، استقلال، آزادي، جمهوري ايراني،و نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران،حاکمیت با تمام توان تازش خود را به یاران همبستگی را به عنوان نمایندان واقعی مردم در بر آورده ساختن آرزو های سرکوب شده مردم انجام داد.

در ادامه این تازش تا کنون35 نفرازهموندان همبستگی دستگيرو، دردادگاه هاي امنیتی، به افزون بر 100 سال زندان درشرايط دشوار محكوم شدند و بسياري ازايشان هم اكنون در شرايط نامناسب جسمي و رواني تحميلي دوران محكوميت خود را مي گذرانند،گروهی دیگراز هموندان همبستگی در انتظار دادگاه های فرمایشی می باشند. نام و مدت محكوميت هموندان زنداني همبستگی،تا کنون به شرح در پي آمده است:

1.ميلاد ابراهيميان ، 90 روز انفرادي، آزاد باوثيقه، منتظر دادگاه

2. منصور اسالو، 7 سال زندان
3.ميلاد اسدي، 7 سال زندان
4. محمد اوليايي فرد، يك سال زندان
5. رسول بداغي، 5 سال زندان
6.ابو.الفضل تبرزدي، بازداشت انفرادي در اهواز
7.سعيد ترابيان
8. ناصرتقوايي
9. بيژن جانفشان، دو نوبت بازداشت در اوين، با وثيقه آزاد
10.بهروز جاويد تهراني،10 سال زندان
11. عيسي خان حاتمي، 2 سال زندان
12. حميد رضا خادم، 5سال زندان، پرونده در دادگاه تجديد نظر
13.عباس خرسندي، ده سال زندان
14.محمد علي دادخواه، دو. پرونده، با وثيقه آزاد
15.فریبرز رئیس دانا،با وثیقه آزاد
16 .رضا رفيعي فروشان، 5 سال زندان
17. حسين رونقي ملكي، 15 سال زندان، زنداني، پرونده در تجديد نظر14
18.كورش زعيم، با وثيقه آزاد، پرونده در دادگاه
19.شاهين زينعلي، 2 سال . 3 ماه زندان، زنداني
20.نسرين ستوده، 11 سال زندان، 20 سال محروميت از وكالت، 20 سال ممنوع الخروج
21. رضا شهابي زكريا
22.كيوان صميمي، 6 سال زندان
23.حشمت الله طبرزدي، 9 سال زندان، 74 ضربه شلاق
24 .مهدي عربشاهي، 2 سال و 6 ماه زندان، به دليل بيماري در مرخصي
25.اميرحسين فتوحي
26. محمدحسين فلاحيه زاده
27.حسام فيروزي. 5 سال زندان
28.محمد صديق كبود وند، 10سال زندان
29. جهانگيرمحمودي، روحاني و وكيل دعاوي، ممنوع االباس و ممنوع الوكاله ودر پرونده ي ديگر100 روز زندان
30. سعيد كلانكي
31. حميد رضا محمدي
32.محمد ملكي، باوثيقه آزاد، دادگاه در اسفندماه
33.بهزاد مهراني، با وثيقه آزاد
34.عبداله مومني، 5 سال زندان
35.علي ناظري، با وثيقه آزاد

بازداشت مجدد کورش زعیم

طبق اطلاع رسیده ، کورش زعیم، عضو شورای جبهه ملی ایران و همبستگی برای دمکراسی و جقوق بشر برای
چندمین بار بازداشت شد. اراذل و اوباش حکومتی به منزل او رفته اورا بازراشت و نوشته ها و کامپیوتر اورا با خود برده اند.

جبهه ملی ابران در خارج از کشور بازداشت این شخصیت مبارز و کوشنده سیاسی را محکوم
و ازادی سریع اورا خواستار است

Wednesday 9 February 2011

گفتگو با کورش زعیم

--------------------------------------------------------------------------------
۱۳۸۹/۱۱/۲۰
کوروش زعیم: هاشمی می خواهد میلیمتر به میلیمتر به مردم نزدیک شود
توسط مانیا منصور

اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخيص مصلحت نظام، طی اظهار نظری در مورد قيام مردم تونس و مصرکه در خبرگزاری های ایران منتشر شده، گفته است: «آنچه در اين کشورها اتفاق می افتد، نتيجه آن است که حاکمان آن ها صدای اعتراض مردمان خود را نمی شنيدند و يا نمی خواستند بشنوند.»

او همچنين با اشاره به اين که اين خيزش محدود به تونس و مصر نخواهد بود، گفته است: «اگر حکومت ها وقيحانه و بی رحمانه با مطالبات خيرخواهانه برخورد نمی کردند، امروز با اين مطالبات مهم و ريشه ای برخورد نمی کردند.»

رادیو فردا در گفت و گو با کوروش زعيم، تحليلگر سياسی و عضو هيئت اجرايی جبهه ملی ايران، ابتدا از او پرسيده است که هدف آقای هاشمی از گفتن اين سخنان چیست؟

کوروش زعيم: در عصر اطلاع رسانی و دسترسی همگانی مردم به رويدادها و اخبار جهانی و آگاهی از روش های زندگی ديگران در کشورهای آزاد و پيشرفته، با توجه به جوان بودن جمعيت همه کشورهای اسلامی و حاکميت ديکتاتوری که در غالب اين کشورها حاکمند، می شد پيش بينی کرد که اين کشورها آبستن انفجار نارضايتی ها هستند.
سرنوشت ديکتاتور تونس و آنچه که فردا در انتظار حسنی مبارک است، تحليل اينکه در ساير کشورهای ديگر اسلامی چه خواهد شد، را آسان خواهد کرد.
کما اينکه رويدادهای يمن و اردن نيز روند تغييرات بنيادين در اين کشورهای اسلامی را روشن تر کرده است.
بنابر اين با توجه به اينکه درزمان اعلام موضع آقای رفسنجانی ، سرنوشت ديکتاتورهای اسلامی روی ديوار نوشته شده بوده ، منظور ايشان نبايد فقط کشورهای اسلامی ديگر بوده باشد.
ولی موضع جديد ايشان که به هر حال در نظام جمهوری اسلامی دارای نفود و قدرت هستند، در مورد حکام کشورهای اسلامی، نشان می دهد که ايشان می خواهند ميليمتر به ميليمتر خودشان را به مردم نزديک و نزديکتر کنند.
به هر حال اگر من جای ايشان بودم به خاطر اشتباهات گذشته که در بوجود آمدن شرايط فعلی موثر بوده است، از مردم پوزش می خواستم و نفوذ خودم را برای جبران گذشته از دست رفته، در پشتيبانی صريح از مردم به کار می گرفتم.

آقای زعيم، ايشان همچنان از همه گروه های سياسی دعوت کرده اند که در راهپيمايی روز ۲۲ بهمن ماه شرکت نمايند. فکر می کنيد منظور ايشان چه بوده است؟

ايشان از همه گروه های سياسی دعوت کرده اند که فارغ از هر گونه گرايش سياسی، در راهپيمايی روز ۲۲ بهمن ماه شرکت کنند. اما من نمی دانم ايشان امنيت مردم را با هر گونه گرايش سياسی در اين راهپيمايی تضمين می کنند؟
لابد منظورشان از هر گونه گرايش سياسی، نيروهای خودی درون نظام بوده است و گر نه فعالان گروه های ديگرانديش سياسی يا در زندان هستند و يا در انتظار زندانند و يا اينکه از امنيت جان خودشان ساعت به ساعت بيمناکند.
آرمان هايی که ايشان خواستار وفاداری مردم نسبت به آن ها هستند، لابد استقلال، آزادی و حاکميت ملی است که انقلاب در سايه آن ها آغاز شد و البته بعدها به جای آنها، جمهوری اسلامی جايگزين شد.
در اين مدت نه تنها از آزادی خبری نبود و نيست که استقلال خودمان را هم به خاطر انزوای بين المللی و وابستگی اقتصادی از دست داديم، چرا که انزوا لزوما به معنای استقلال نيست.
من با اين گفته ايشان که رياکاری و ظاهرسازی و تملق کشور را فرا گرفته است، موافقم. به همين دليل هم سال گذشته پيشنهادی به مجلس شورای اسلامی برای تصويب لايحه ای که دروغ مسئولان کشوری و لشکری را بزرگترين جرم بشمارد و مجازات های سنگين برای آن تعيين کند، کردم که البته انتظار بررسی آن را ندارم.

به اعتقاد شما در شرايط فعلی چقدر آقای هاشمی رفسنجانی در معادلات سياسی ايران نقش دارند و تاثيرگذارند؟

به هر حال ايشان يکی از سردمداران جمهوری اسلامی بوده اند. مدتها رئيس مجلس بوده اند. رئيس جمهور بوده اند. به هر حال طرفدارانی و قدرت نفوذی در درون نظام دارند.
حالا چقدر اين قدرت نفوذ، کارايی دارد و يا می تواند در پشتيبانی از خواسته های مردم به کار گرفته شود، نمی دانم. ولی نمی شود ايشان را در هيچ معادله ای ناديده گرفت.

Tuesday 8 February 2011

سرزمین پاکان

پس از استقلال هندوستان، محمد علی جناح که در مسیر انقلاب در کنار مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو قرار داشت پا دریک کفش کرد که مسلمانان هند باید سرزمین مستقلی داشته باشند. هرچه گاندی تلاش کرد او را قانع کند که هند یک کشور متحد بماند و مسلمانان نیز در کنار سایر اقوام و مذاهب در مدیریت هند نقش داشته باشند، محمد علی جناح نپذیرفت و بالاخره ایالت های مسلمان نشین هند تجزیه شدند و بنگلادش و پاکستان را به وجود آوردند.

قصه ی پاکستان اما، داستانی شنیدنی است. مسلمانان که هندوها را «نجس» می دانستند، سرزمین مستقل خود را «پاکستان» نامیدند.
پاکستان اولین کشوری بود که حکومت آن «جمهوری اسلامی» نام گرفت.

(پس از پاکستان، به ترتیب نیجریه، ایران و افغانستان جمهوری اسلامی نام گرفتند). هندوستان اما، با جمعیتی چند مذهبی (به ترتیب جمعیتی هندو، مسلمان، جین، بودایی، مسیحی، سیک) صاحب حکومتی «سکولار» شد.

هندوستان «سکولار» امروز جزو نمونه های موفق دموکراسی در جهان است و سال گذشته ی میلادی در کنار برزیل بالاترین نمره ی رشد اقتصادی را به خود اختصاص داد .

از آن سو «جمهوری اسلامی پاکستان» نمونه ای از عدم تحمل و عدم مدار است. کودتا پشت کودتا و ترور پشت ترور، صحنه ی سیاست پاکستان را پر کرده است . ضیاءالحق، ذوالفقارعلی بوتو را اعدام کرد .
حکومت نظامی ضیاءالحق با ترور شدن ضیاءالحق پایان گرفت !
پرویز مشرف با کودتای نظامی نواز شریف را ساقط کرد و خودش با کودتایی دیگر به تبعید رفت. بی نظیر بوتو چند روز پیش از انتخابات ترور شد و ...
در صحنه ی اقتصادی نیز پاکستان وضعیت بهتری ندارد. در سیل اخیر پاکستان، اگر نهادهای بین المللی و دولت های خارجی به کمک پاکستان نمی شتافتند، دولت پاکستان توان مدیریت اوضاع را به هیچوجه نداشت.
پاکستان ، کشور پاک ها ، پیشتاز «تقلب صنعتی» است :
در شهر صنعتی پاکستان اجناسی با مارک های معروف دنیا تولید می شود!
علاوه بر این پاکستان، پیشتاز«تقلب سیاسی» است:
طالبان را تقویت می کند و از جامعه ی جهانی (از آمریکا گرفته تا ایران) کمک مالی می گیرد تا طالبان را سرکوب کند!
این سناریوی کشوری است که وجه تمایز خود را از سرزمین مادری اش، «مذهب» می داند.

اطلاعیه جبهه ملی ایران - المان

مردم شریف و آزاده ایران

جنبش فراگیر و آزادی خواهی ملت ایران میرود تا پس از طی دوران سیاه بازداشت ها، اعدام ها و تبعید آزادی خواهان جانی تازه بگیرد. شعله کشیدن آتش آزادی خواهی، حکومت گران ستمگر را دیگر بار سراسیمه کرده است.خیزش مردم تونس و مصر نوید وزش نسیم دمکراسی خواهی را در کشور های خاور میانه به همراه دارد.

25 بهمن ماه دیگر بار فرصتی فراهم خواهد آورد تا فریاد اعتراض خود را بگوش مستبدان برسانیم.

جبهه ملی ایران- آلمان این فرصت را غنیمت دانسته، و از تمامی دوست داران و هواداران نهضت ملی دعوت میکند در این کارزار ملی در کنار ملت ایران باشند. جبهه ملی ایران- آلمان در این روز، با حضور خود در کنار دیگر مبارزان و مخالفان حکومت استبداد دینی و کنش گران جنبش سبز، بار دیگر پایداری خود را در برپایی حکومتی مردمی و قانون مدار به منصه ی ظهور خواهد رساند.

پاینده باد ایران
زنده باد آزادی

نوزدهم بهمن ماه 1389 خورشیدی

جبهه ملی ایران- آلمان

Monday 7 February 2011

بیانیه کانون نویسندگان ایران در تبعید

در آستانه ٢٢ بهمن
و
چشم¬اندازهای تازه برای آزادی اندیشه و بیان

در آستانه سی و دومین سال¬گرد انقلاب ٥٧ و سال¬روز قیام شکوه¬مند ٢٢ بهمن، خیزش تازه¬ای شمال افریقا و خاورمیانه را در برگرفته و لرزه بر اندام دیکتاتورها و سرکوب¬گران آزادی اندیشه و بیان انداخته و نویدهای تازه¬ای را سر داده است.
سال¬ها سانسور و خفقان و سرکوب مردمی که در محروم¬ترین مناطق جهان کنونی در آفریقا و خاورمیانه اسیر دست چپاول¬گران ثروت¬های عمومی و آزادی¬کشان حرفه¬ای بوده¬اند، اکنون لحظه¬ای تاریخی را پدید آورده است که می¬تواند سرنوشت تازه¬ای برای این منطقه و به طبع آن برای مجموع جهان پیرامونی و ستم¬دیده به بار آورد.

این خیزش تازه، نوید برقراری آزادی را می¬دهد. زبان گشودگی محصول آن خواهد بود و مردم می¬توانند در پی آن، حق خود را تا رسیدن به جامعه¬ای ایده-آل، بدون فقر، ستم و آزادی¬کشی بیان کنند و در پی بنای دنیای بهتر برآیند.
رژیم¬های سرکوبگر مصر و تونس و دیگر دیکتاتورهای منطقه اما نمی¬خواهند با آسانی از سر راه آزادی مردم کنار بروند و در راستای سماجت خود برای سلطه و چپاول، تاکنون خون بسیاری از آزادی¬خواهان و مردم زحمت¬کش و کارگر و گرسنه را بر زمین ریخته اند و هم¬چنان می¬ریزند.
در این میان، حاکمان تبه¬کار جمهوری اسلامی نیز که سال¬ها کشته¬اند و سرکوب کرده¬اند، می¬کوشند که در آستانه ٢٢ بهمن، با سانسور، خفقان، زندان و شکنجه و اعدام که ابعاد بی¬مانند و وحشتناکی به خود گرفته خود را از هرگونه نتایج این خیزش¬های تازه دور نگه دارند. در واقع، سردمداران جمهوری اسلامی¬، با اجرای سیاست¬های سرکوب¬گرانه و شدت دادن به اعدام¬ها نشان می¬دهند از سرایت این موج تازه مبارزاتی به ایران بر خود لرزیده¬اند. آنان می-کوشند تا با تحریف رویدادها و وارونه وانمودن آن¬ها، این خیزش¬ها را اسلامی و در راستای برپایی رژیمی از قماش خود وانمود کنند.

اما چه زیباست پاسخ مردم این منطقه به جمهوری اسلامی که انقلاب¬شان از قماش جمهوری اسلامی نیست و از ترس همین واکنش مردمی هم هست که هم¬پالگی¬های سردمداران جمهوری اسلامی در مصر، حتی از هم¬خوان و هم¬گون شناخته شدن خود با جمهوری اسلامی به هراس می¬افتند و پاسخ مخالف و درشت به رهبر جنایت¬کاران رژیم جمهوری اسلامی می¬دهند. زیرا، افسانه جمهوری اسلامی، حتی برای اسلام¬گرایان منطقه نیز از میان رفته است. سال¬ها سرکوب، آزادی¬کشی و بی¬حقوقی همه جانبه زنان، کارگران، دانش¬جویان، روشنفکران، هنرمندان مردمی و دیگر اقشار مردم ایران، سال¬ها اعدام، زندان و شکنجه و خفقان و سانسور، مردم را در تمام این منطقه از حاکمیت اسلامی روگردان کرده و پیام تازه¬ای در راستای آزادی اندیشه و بیان در داده است.

در آستانه ٢٢ بهمن و در چشم¬انداز موج خیزش تازه در این منطقه، پایان سرکوب اندیشه و بیان در جمهوری اسلامی نیز فرارسیده است.

کانون نویسندگان ایران در تبعید
٢٢ بهمن1389

Sunday 6 February 2011

ایا مصر رژیمی شبیه رژیم ترکیه خواهد داشت

«مصر ایران نمی‌شود، ترکیه می‌شود»

روزنامه زمان نزدیک به حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه در مقاله ای با عنوان «مصر ایران نمی‌شود، ترکیه می‌شود» نوشت این ترکیه است که الهام بخش جنبش آزادی‌خواهی مردم مصر علیه دولت دیکتاتوری مبارک است، نه ایران.

نویسنده این مقاله با اشاره به قیام مردمی در مصر علیه دولت دیکتاتوری حسنی مبارک می نویسد:‌ «‌فرایند انقلاب در مصر سبب ناراحتی و نگرانی برخی ناظران شده است و این افراد بدون توجه به تجربه بی بدیل ترکیه، بر این باورند که انقلاب مردمی در مصر به الگویی شبیه ایران تبدیل خواهد شد، این افراد از ترس این سرانجام، ترجیح می دهند حکومت مبارک همچنان در قدرت باشد.»
این نویسنده ترک که سابقا مدیر تحریریه روزنامه صاباح و هم اکنون مدیر تحریریه روزنامه استار ترکیه است، می افزاید: «این ناظران نمی توانند درک کنند که هزاران جوان مصری و عرب که به خیابان ها ریخته‌اند، نه ایران بلکه ترکیه را به عنوان یک الگو مد نظر دارند. این افراد نگران ظاهرا متوجه نیستند که ساختار فرهنگی و اجتماعی مصر با ایران بسیار متفاوت است. از سوی دیگر این ناظران به این مساله توجه ندارند که فریبندگی ایران امروزی صرفا در مواضع این کشور در عداوت و دشمنی با آمریکا و اسراییل خلاصه می شود و نه چیز دیگر
این نویسنده ترک می افزاید: «”‌درست است که ابزارهایی چون توییتر، فیس بوک و شبکه الجزیره در جریان انقلاب مردمی جاری در مصر نقش ایفا کرده‌اند اما این ابزارها تنها تسهیل کننده بوده‌اند. به گمان من این الهام بخشی ترکیه است که نقش اصلی را در خیزش و قیام اخیر در کشورهای عربی و مصر ایفا می کند».

ارگون باباهان در ادامه می نویسد:‌ «‌ترکیه این الهام بخشی را مرهون الگوی نظام سیاسی خود است که در عین دموکراتیک بودن، باورها و گذشته خود را نیز حفظ کرده است. ترکیه اثبات کرده که یک دموکراسی اسلامی می تواند مدافع ارزش هایی باشد که مطابق با استانداردهای اروپایی باشد، ترکیه نشان داده که چطور یک حزب دموکراتیک و محافظه کار(عدالت و توسعه) می تواند خود را با خواست های مردمی وفق دهد و در نهایت ترکیه این الهام بخشی را مرهون ارتقای استانداردها و کیفیت رفاهی شهروندان خود است».

این مطلب می افزاید:‌ «ترکیه امروز با دارا بودن یک حزب مسلمان و دموکراتیک که در ساختاری دموکراتیک و چند حزبی به قدرت رسیده، تبدیل به الگویی پیشرو در جهان اسلام شده است. حزب عدالت و توسعه با ابزارها و روشهای کاملا دموکراتیک به قدرت رسیده است و در سال های اخیر بدون اینکه به دام یهود ستیزی بیفتد سخت ترین چالش را با اسراییل داشته و تا کنون در برابر واشنگتن و یا دیگر پایتخت های اروپایی سر تعظیم فرود نیاورده است.»

این مطلب می افزاید:‌ «ساختار نظام سیاسی در ترکیه به جوانان جهان عرب الهام می دهد که در ورای دیکتاتوری ها و عملیات انتحاری، گزینه دیگری نیز وجود دارد و این الهام بخشی بود که معترضان مصری در میدان تحریر از اظهارات اردوغان درباره مبارک به شدت استقبال کردند. ( اردوغان هفته پیش به رییس جمهوری مصر پیشنهاد داده بود که صدای مردم خود را بشنود ). مردمی که از سخنان اردوغان استقبال کردند نمی خواهند حکومت دیکتاتوری مبارک را با یک نظام تئوکراتیک (دین سالار) تعویض کنند بلکه خواستار یک دموکراسی شبیه ترکیه هستند
این مطلب در ادامه می افزاید:‌ «اردوغان و حزب عدالت و توسعه (در جهان اسلام) قوی و الهام بخش هستند چون همواره در ۸ سال اخیر، هم در سطح داخلی و هم در عرصه بین المللی مدافع تغییر، دموکراسی، حقوق بشر، حکومت قانون و رفاه هستند. آنها (رهبران ترکیه) به واسطه احترامی که برای منطقه قائل هستند در سال های اخیر در بین ملت های منطقه بسیار محبوب شده اند.اردوغان به ملت های مسلمان ثابت کرد که برای مسلمان ها راه دیگری به جز تحقیر در برابر غرب وجود دارد. اردوغان برای اثبات این مساله به جنگ با ارزش های غربی نرفت بلکه به ارزش های غربی جهانشمول احترام گذاشت.»

مغاله ای از کورش اعتمادی

ابهاماتی چند پیرامون تحولات سیاسی در خاورمیانه

موج جدید از گستردگی نفوذ اسلامگرایی در منطقه باز تکرار تراژدی انقلاب اسلامی ایران در خاورمیانه میباشد. انقلابی که جزء تباهی و سیه روزی برای مردم ایران ره آورد دیگری بهمراه نداشت. همانگونه که اشاره کردم شرایط اجتماعی و سیاسی در تمامی کشورهای درگیر در نزاعهای سیاسی اخیر در منطقه بیانگر این واقعیت است که پتانسیل گروه های اسلامی بیش از جریانات سیاسی عرفی است که قدرت سیاسی را نشانه رفته اند. یقینا ٌ یکی از دلایل اصلی این غیر متوازن بودن قدرت، نفوذِ گسترده مراکز دین و مذهبیون در سطح این جوامع در بین همهء طبقات و اقشار اجتماعی است. بعید بنظر میرسد در چنین وضعیت اجتماعی و سیاسی نابسامان در مدت زمانِ کوتاه گروههای سیاسی غیر دینی بتوانند خود را بسرعت سازمان بدهند و متشکل کنند و مذهبیون افراطی و بنیادگرا یان را از صحنه سیاست دور کنند.

هنوز بدرستی روشن نیست سرانجامِ روندِ تحولات سیاسی در خاورمیانه در پی تلاطمات اجتماعی اخیر چه سمت و سویی خواهند یافت. آیا این دگربارِ شدنها به یک عرفیگری سیاسی و رهائی ملل تحتِ ستم منطقه منتهی خواهد شد؟ و یا جهان باز نظاره گر تهاجمِ بنیادگرایان اسلامی به بنیاد قدرت خواهند بود که روزگاری اندیشه سیاسی رهروان آنها رهنمای خمینی برای تدوین تئوری انقلاب اسلامی بودند؟ در شرایط کنونی این پرسش مهّم پیش روی ما است که این دگرگونیهای سیاسی در کشورهای درگیرِ نزاع چه ماهیتی پیدا خواهند کرد؟ آیا با حادتر شدن بحران و سقوط دولت های خودکامه، سرنوشت سیاسی این کشورها همانند ایران سال 57 خواهند شد که درنبود آگاهی و الگوی سیاسی مدّون،قدرت سیاسی به اسلامگرایانی واگذار شوند تا ببار آورند آن همه فجایع انسانی که تا بامروز بشریت آنها را تجربه نکرده است؟ پرسش این است در صورت بقدرت رسیدن نیروهای بنیادگرای اسلامی در کشورهای مزبور این تحول سیاسی چه تأثیراتی بر روند مبارزات دمکراسیخواهی مردم ایران و منطقه خواهد گذاشت، که مدت زمانی است برآن شده اند تا غولِ استبداد مذهبی را از پای درآورند؟ براستی روندِ تحولات سیاسی در تونس، مصر، لبنان و محتملا ً در یمن و اردن به چه سوئی سوق خواهند یافت؟ و چه تأثیرِ بسزائی در روند ثبات و صلح خاورمیانه خواهند گذاشت؟ سرنوشت سیاسی لبنان و نزاع حزب الله لبنان با دولت اسرائیل چگونه رقم خواهد خورد اگر اخوان المسلمین در مصر، ارشد غنوشی رهبر حزب نهصت اسلامی در تونس و حزب الله در لبنان بر مسند قدرت بنشینند؟ و اینکه توازن قدرت مابین عربستان سعودی و جمهوری اسلامی در منطقه چگونه خواهد شد اگر تصور کنیم همهء این پیش فرض ها تحقق مادی بیابند؟
بی گمان شرایط سیاسی و اجتماعی بسیاری از کشورهای خاورمیانه که هم اکنون دستخوش تحولات سیاسی شده اند از بسیاری جهات بی شباهت به موقعیت سیاسی ایران در 32 سال پیش نیست، که اسلامگرایان امکان یافتند در نبود یک آلترناتیو سیاسی مترقی تمام و کمال زمام امور را در اختیار گیرند و شریعت اسلام را مبنای قانون اساسی بر مردم ایران تحمیل کنند. امّا آنچه که بیشترین وجوه اشتراک سیاسی این کشورها با ایرانِ دهه 50 را تشکیل میدهند؛ همان نفوذ گسترده سیاسی و اجتماعی مذهبیون در بین مردم بویژه در بخش تهیدستان جامعه و تشتت فکری و سیاسی نیروهای ً سکولار ً و ً ملی ً است. بدیهی است در شرایط کنونی اسلامگرایان به سبب نفوذ گسترده در بین فرودستان جامعه و ناکارآمدی نیروهای عرفی براحتی قادر هستند در فرصتهای استثنائی با بسیج عمومی زمام امور را در اختیار گیرند. از همین رو بسیار دشوار است در این کارزار بزرگ اجتماعی که در بخشهایی از جهان عرب آغاز شده است بسادگی در باره سرنوشت سیاسی هر یک از کشورهای مزبورقضاوت کرد. بطور نمونه آیا تونس الجزایر دیگری است که سرانجام در پی برگزاری یک انتخابات آزاد، گروههای اسلامگرا بتوانند با کسب آرای اکثریت قدرت دولتی را از آن خود کنند؟ مشخص است مصر، یمن و لبنان تا حدودی وضعیت سیاسی روشن تری را دارند و میدانیم در این کشورها گروههای اسلامگرا قوی تر و سازمان یافته تر از گروه های سیاسی غیر دینی هستند. همه میدانیم گروه اخوان المسلمین که در مصر سابقه و تجربه مبارزاتی 90 ساله دارد، بسیارسازمان یافته تر و مصمم تر از خمینی و دارودسته اش در دهه 50 برای کسب قدرت سیاسی تلاش میکنند. و پیشتر میدانیم جریان اخوان المسلین در مصر، گروه القاعده در یمن و حزب الله در لبنان مدت زمانِ طولانی است توانسته اند با کمک های مالی حکومتهای منطقه از جمله عربستان سعودی و جمهوری اسلامی پایگاههای وسیعی در کشورهای مزبور خود و منطقه بر پا کنند. بعبارتی دیگر آنها بسیار آماده تر از آیت الله ها و مسلمانان اهل سیاست ایرانی در اندیشه تصاحب قدرت سیاسی برای برقراری یک نظام اسلامی هستند. بی شک تغییر و تحولات سیاسی در دو کشور مصر و لبنان آنهم بسود اسلامگرایان موجب دگرگونی وسیعی در روند زندگی سیاسی در منطقه خواهد شد. روشن است تحولات سیاسی اخیر بویژه در مصر، تونس و لبنان بسود اسلامگرایان بسیاری از معادلات سیاسی در منطقه را دگرگون خواهد ساخت؛ روند صلح مابین فلسطینها و اسرائیل را دستخوش تغییرات اساسی خواهد کرد و کشمکش دو قدرت منطقه، عربستان سعودی و جمهوری اسلامی، وارد فاز جدیدی خواهد شد و مسلما ً روند جنبش دموکراسیخواهی در منطقه از جمله ایران مختل و بشدت تعضیف خواهد شد.


بهررو میبایست آماده بود تا در صورت به ثمر رسیدن تحولات سیاسی اخیر در کشورهای مزبور خود را برای دوران جدید از بحران های سیاسی در خاورمیانه آماده سازیم. موج جدید از گستردگی نفوذ اسلامگرایی در منطقه باز تکرار تراژدی انقلاب اسلامی ایران در خاورمیانه میباشد. انقلابی که جزء تباهی و سیه روزی برای مردم ایران ره آورد دیگری بهمراه نداشت. همانگونه که اشاره کردم شرایط اجتماعی و سیاسی در تمامی کشورهای درگیر در نزاعهای سیاسی اخیر در منطقه بیانگر این واقعیت است که پتانسیل گروه های اسلامی بیش از جریانات سیاسی عرفی است که قدرت سیاسی را نشانه رفته اند. یقینا ٌ یکی از دلایل اصلی این غیرمتوازن بودن قدرت، نفوذِ گسترده مراکز دین و مذهبیون در سطح این جوامع در بین همهء طبقات و اقشار اجتماعی است. بعید بنظر میرسد در چنین وضعیت اجتماعی و سیاسی نابسامان در مدت زمانِ کوتاه گروههای سیاسی غیر دینی بتوانند خود را بسرعت سازمان بدهند و متشکل کنند و مذهبیون افراطی و بنیادگرا یان را از صحنه سیاست دور کنند.
بی شک اگر در شرایط کنونی جنبش رهائبخش مردم ایران که از دوسال پیش آغاز شده بود، تداوم میافت و به نتایج منطقی دست مییافت شرایط سیاسی امروز در خاورمیانه به گونه ای دیگر تغییر میکرد. کاملا ً مشهود است با توّجه به گذشت 32 سال از حاکمیت نکبت بار جمهوری اسلامی بر ایران، جنبه هایی از مبارزات مردم ایران علیه رژیم اسلامی ضددین باشد. امّا با توجه به فروکش کردن این مبارزات و اوجگیری مبارزات مردمان دیگر در برخی از کشورهای عربی که بار مبارزاتی و اندیشه های سیاسی آنها متأثر از مذهب و آئین اسلام میباشند، موجب کاهش رشد و تعضیف جنبش دمکراسیخواهی دیگر ملل منطقه خواهد شد. در همین رابطه میتوان این ارزیابی را از هم اکنون از مبارزات آغاز شده مردم کشورهای مزبور داشت که به سبب نفوذ گسترده ای که نهادهای دین به لحاظ معنوی در سطح جوامع دارند، جنبه های دینی این مبارزات اجتماعی قوی تر میباشند. پایگاه دین در این کشورها گسترده و نهادهای سیاسی غیر دینی فاقد نفوذ در بین مردم میباشند، از این رو شانس بقدرت رسیدنِ مذهبیون در کشورهای مزبور همانند ایران در سال 57 بیش از هر نیروی آزادیخواه و غیر دینی خواهند بود. از همین رو نمی بایست چندان خوشبین بود که گستردگی این مبارزات علیه خودکامگی به نتایج مطلوب و آزادیخواهانه دست بیابند. بزبانی دیگر جنبش اعتراضی مردم تونس، مصر، یمن، اردن و لبنان هیچ روزنهِ امید برای رهائی ملل این منطقه ترسیم نمی کنند چرا که همچنان نقش دین و مذهبیون در این کارزارهای اجتماعی و سیاسی نقشی تعیین کننده میباشند. دین عاملی بازدارنده برای پیشرفت، ترقی و تمایلات دمکراسیخواه در منطقه محسوب میشود که بی شک بیشترین آسیب های اجتماعی و سیاسی برسرنوشت و زندگی مردمانِ منطقه وارد میسازد.

کورش اعتمادی

استهکلم 6 فوریه 2011

اعدام 121 نفر در یک هفته در ایران

محسنی اژه ای اعدام های پنهانی اعلام نشده در بيرجند را مورد تاييد قرار داد،

قبل از آنکه دو گزارشگررسازمان ملل خواستار توقف اعدام هاواعزام گزارشگر ويژه به ايران شدند ، غلامحسين محسنی اژه دادستان کل کشور به اعدام برخی از زندانيان درزندان بيرجند اشاره کرد و از اعدام های ديگر طی روزهای آينده خبر داد. اين درحالی است که منابع رسمی از جمله دادستانی کل کشور و دادگستری استان خراسان جنوبی تا کنون خبری درخصوص اعدام زندانيان موادمخدر در ۱۱ بهمن در زندان بيرجند منتشر نکرده اند.

دادستان کل کشور روز ۱۱ بهمن ماه درجمع خبرنگاران گفت:«سحرگاه امروز تعدادی از قاچاقچيان مواد مخدر در بيرجند اعدام شدند و طی روزهای گذشته نيز تعدادی از قاچاقچيان مواد مخدر در تهران و کرج اعدام شدند
کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران اطلاعات موثقی را از منابع محلی دريافت کرده است که نشان می دهد که طی ماه های گذشته دهها نفر از متهمان موادمخدر در زندان بيرجند به دار آويخته شدند. همچون اعدام های صورت گرفته در زندان وکيل آباد مشهد که در گزارش کارشناسان سازمان ملل نيز به آن اشاره شده است، مقامات قضايی از اعلام اعدام های گسترده پنهانی در اين زندان خودداری کرده اند. يک منبع موثق به کمپين گفت که طی پنج ماه گذشته بيش از پنجاه نفر از متهمان مواد در اين زندان اعدام شده اند. با توجه به اينکه هيچ خبری در خصوص اعدام زندانيان موسوم به موادمخدری از اين زندان منتشر نشده کمپين در تلاش است تا به جزييات وضعيت اعدام ها دراين زندان دست يابد با اين وجود تصريح دادستان کل کشور مبنی بر وقوع اعدام ها در اين زندان نشان دهنده وقوع جريان اعدام در اين زندان می باشد.
خبر اعدام های مورد اشاره اژه ای در تهران و کرج پيش از اين در رسانه های رسمی دولت و يا قوه قضائيه ايران منتشر نشده است. اين درحالی که است که طی ماه های گذشته کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران اطلاعاتی مبنی بر اجرای احکام در برخی زندان ها – ازجمله زندان وکيل آباد مشهد و زندان بيرجند- دريافت کرده بود که توسط دستگاه قضايی اعلام نشده بود. طبق اطلاعاتی که يک منبع موثق در اختيار کمپين قرار داده است اعدام های زندان بيرجند نيز مشابه با اعدام های زندان وکيل آباد مشهد به صورت ناگهانی صورت گرفته و خانواده ها ووکلا هيچ اطلاعی از وقوع اعدام ها نداشته است. اين درحالی است که طبق قوانين جمهوری اسلامی پيش از اعدام بايد خانواده ها ووکلا از زمان اجرای حکم مطلع شوند.
کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران معتقد است که اظهارات دادستان کل کشور نشان دهنده اجرای مجازات اعدام در برخی زندان هاست که به صورت رسمی اعلام نمی شود.
اين اظهارات محسنی اژه ای در کنفرانس خبری اش در روز يازده بهمن در مورد اعدام های صورت گرفته در زندان بيرجند ، يک نمونه از اعدام های پنهانی در اين زندان است.

از زمانی که محسنی اژه ای به صندلی دادستان کل کشور تکيه زده است سرعت اعدام ها روند سرسام‌آوری به خود گرفته و علاوه بر افزايش اعدام های اعلام شده، اعدام های پنهانی و مخفی که توسط مقامات قضاييه به رسانه ها اعلام نمی شود نيز افزايش يافته است. در برخی هفته ها موارد تعداد اعدام هايی که اعلام نمی شود چندين مرتبه از اعدام های اعلام شده بيشتر است.


جبهه ملی ایران در خارج از کشورهر نوع اعدام را شدیدا محکوم میتماید و مطمئن است که در راه مبارزه با جمهوری اسلامی اعدامها خللی وارد نخواهد ساخت

Saturday 5 February 2011

سخنرانی دکتر رئیس دانا

دیدار و سخنرانی دکتر فریبرز رییس دانا در جلسه سازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران

روز گذشته دکتر فریبرز رییس دانا، اقتصاددان ،عضو کانون نویسندگان ایران و از مبارزین ملی باسابقه که چندی پیش به دلیل انتقاد از طرح حذف یارانه ها توسط محمود احمدی نژاد توسط نیروهای امنیتی بازداشت گردیده حدود یکماه را در بازداشتگاه بند 209 به سر برد، به دعوت مهندس کوروش زعیم و مهندس سمیرا جمشیدی، عضو شورای مرکزی و مسئول سازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران در نشست این سازمان حضور یافته، به سخنرانی پرداخت.
رییس دانا ضمن بیان خاطراتی از دوران بازداشت و نحوه بازداشتش، انتقادات خود نسبت به طرح حذف یارانه ها را تکرار نموده ، با توضیح پدیده شوک درمانی و آراء فریدمن درباره وضعیت اقتصادی پس از کودتای پینوشه در شیلی، از نحوه شکلگیری سرمایه داری نظامی در ایران سخن گفت و با توجه به سرکوب طبقه متوسط در ایران خواهان همگرایی روشنفکران سوسیالیست و لیبرال گردید.
در پایان این مراسم کوروش زعیم ، جمال درودی و پیمان عارف طی سخنانی به قدردانی از کوششهای سیاسی-اجتماعی رییس دانا پرداختند.

Friday 4 February 2011

مقاله از اقای علی ضرابی

تونس پیشگام نهضت ملی افریقا و خاورمیانه

درباره تونس که موتور جنبش آزادیخواهانه افریقا و خاورمیانه را به حرکت درآورده بیشتر بدانیم

میدانستم که فرزانه دانشمند و پژوهشگر ارجمند اردشیر لطفعلیان در سالهای قبل از انقلاب مقام شامخی در سفارت ایران در تونس داشت به همین جهت از ایشان خواستم تا حدودی مرا از این تونسی که مردم آرام و صلح جوی آن یک مرتبه به حرکت در آمدند و تیشه بر بنیاد ظلم و ستم دیکتاتور فرود آوردند و اینکه این کشور در چه وضع جغرافیایی و تاریخی قرار دارد.، اطلاعات مختصری را در حدود گنجایش اين مقاله در اختیار من بگذارند. با تشکر از بذل لطف ایشان : تونس به گفته ایشان کشوری است که از غرب به الجزایرو از جنوب شرقی به لیبی و از شمال به دریای مدیترانه محدود میشود و مساحت آن حدود 64000 هزارمایل مربع میباشد . جمعیت آن در حال حاضر ، حدود یازده میلیون نفر استد. این مطلب برای خوانندگان باید روشن باشد که قبل از استقلال ، این کشور و الجزایر که مدتها تحت الحمایه فرانسه بودند ، مغرب نامیده میشد . پس از استقلال به همت دو مرد مبارز و میهن خواه ، حبیب بورقیبه و بن بلا مغرب به دو بخش تقسیم شد. تونس استقلال یافت و مردم حبیب بورقیبه را به پاس خدمات او در امر به استقلال رسانیدن تونس به ریاست جمهوری برگزیدند.

حرکت های استقلال طلبانه ملل شرق و بیداری مردم این کشورها با الهام سیاستمداران تیزهوش آنها از جنبش ازادیخواهانه ملت ایران و ملی شدن صنعت نفت و اخراج انگلیس ها به وسیله زنده یاد دکترمصدق شروع شد. تأثیر قیام ملی دولت و ملت ایران نه تنها مردم مغرب را بیدار کرد که مردم مصر نیز با کپی برداری از ملی شدن صنعت نفت ایران ، کانال سوئز را ملی کردند.
شاید لازم به تذکر باشد که مغرب در گذشته های خیلی دور کارتاژ نامیده میشد که هنوز شهرک کوچکی به همین نام در تونس با قیست و مدتها روسها آنجا را در تصرف داشتند . در قرن هشتم میلادی اعراب کارتاژ را فتح نمودند و دین اسلام را در آنجا ترویج دادند . اما مغرب در سال 1881 تحت الحمایه دولت فرانسه قرار گرفت و همانطور که گفته شد در جریان ملی شدن صنعت نفت و شکست و اخراج انگلیس ها در ایران، بورقبیه و بن بلا هم قبول کردند که حق گرفتنی است و ملت مغرب را برای نجات از زیر یوغ استعمار هدایت و موفق به نجات مغرب شدند.

اما ملت تازه به استقلال رسیده تونس نیز دچار کودتایی شدند زین العابدین علی که یکی از ژنرال های قسم خورده به حبیب بورقبیه رئیس جمهور مورد علاقه مردم بود علیه بورقیبه کودتایی نمود و بورقیبه را در دهی تبعید کرد و خود زمام امور را بدست گرفت . او با ملت تونس کرد آنچه نتیجه اش را دید. زین العابدین و همسر او خانم لیلا طرابلسی همراه خویشان خود زندگی اشرافی فامیلی در تونس ترتیب داده بود. برادر او نیز بیوه یاسر عرفات زندگانی شاهانه ای ترتیب داده بود . پس از فرار زین العابدین بعضی از این خویشان دربار لیلی توانستند از تونس بگریزند. جالب اینکه شنیده شد که تمام اطرافيان حسنی مبارک هم این شیوه را پسندیده اند یعنی فرار را بهتر از قرار دیدند بخصوص پس از اعینکه مبارک از ملت خواست که به او فرصت دهند تا سپتامبر به ریاست جمهوری خود ادامه دهد؟

Thursday 3 February 2011

کنفرانسی بمناسبت شصتمین سال نخست وزیری دکتر مصدق

بنیاد دانشگاهی دکتر مصدق در دانشگاه نورت ایسترن ایلینوی برگزار می نماید:

بررسی چگونگی و روش های دستیابی به دموکراسی در ایران

(١٠ تا ١٢ ماه مارس ٢٠١١

دانشگاه نورت ایسترن ایلینوی، شیکاگو

نزدیک به صد و پنج سا ل پیش ایرانیان با انقلاب مشروطه برای نخستین بار دارای حکومت دموکراسی مبتنی بر اراده ی مردم در چهارچوب یک قانون اساسی مدون شدند. جهل و پنج سال پس از آن حکومت دکتر محمد مصدق با پشتیبانی مردم و با تکیه بر اصول اساسی مشروطیت، استقلال، آزادی و حاکمیت ملی، مبدل به سرمشقی درخشان و بارز از تجربه و تمرین دموکراسی در تاریخ ایران شد. در سال ١٩٥١، دکتر مصدق با ملی کردن صنعت نفت بنیاد استقلال سیاسی و توسعه اقتصادی ایران را بنا نهاد و با هدف اجرای قانون ملی شدن و تامین آزادی های اساسی در چهارچوب دموکراسی پارلمانی بوسیله ی انتخابات آزاد بعنوان برنامه اصلی دولت خود، با رای تمایل مجلس نخست وزیر ایران شد.

امروزبا گذشت نزدیک به شصت سال از آغاز حکومت دکتر مصدق، کشور ایران با جمعیتی جوان و با انبوه ظرفیت های پیشرفت درعرصه ی جهانی بهم پیوسته، نیازمند شکوفایی سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. بنابرتجربه ودرس های تاریخی جهان، بدون برخورداری از آزادی، دموکراسی سیاسی و عدالت اجتماعی، امکان چنین شکوفایی نیست. در سال ١٣٨٨، مردم ایران با حرکت اعتراضی صلح آمیز و با شعار ((رای من کجاست)) به جهانیان نشان دادند که شایسته داشتن حکومت دموکراسی مبتنی بر اراده ی ملی هستند. پاسخ حکومت جمهوری اسلامی به این حرکت اعتراضی برای تغییر مسالمت آمیز، خشونت، خونریزی، زندانی، شکنجه و اعدام کردن مخالفان و منتقدان سیاسی خود بود که هنوزادامه دارد.

با توجه به این واقعیت ها، چگونگی، چاره و راههای رسیدن به دموکراسی در ایران کدامند؟ پرداختن به این پرسش به منظور بررسی انتقادی و سازنده راههای آزمون شده و جدید از راه تبادل نظر میان سخنرانان و شرکت کنندگان، برنامه و دستور کار این کنفرانس است. امید می رود که این کنفرانس بتواند گامی هر چند کوچک برای گسترش دانش در زمینه ی دستیابی و استقرار دموکراسی در ایران بردارد.

بخش هایی از این کنفرانس به زبان انگلیسی در روزهای دهم و یازدهم ماه مارس برگزار می شود. بخش فارسی این برنامه در روزهای یازدهم و دوازدهم برگزار می شود. نام سخنرانان و موضوع میزگردها بزودی به آگاهی خواهد رسید. اطلاعات مربوط به هتل کنفرانس با نرخ ویژه در زیر قرار دارد. ورود همگان به این کنفرانس آزاد است.

سایت اینترنتی کنفرانس:

http://drmossadeghneiu.wordpress.com/

فیس بوک:

http://www.

Wednesday 2 February 2011

گفتگو با داود هرمیداس باوند سخنگوی جبهه ملی ایران

داوود هرمیداس باوند در گفت‌وگو با خبرنگار «فرارو» پیرامون تاثیرات احتمالی تحولات کشور مصر بر منطقه خاورمیانه گفت: «موج مردمی که برای تغییر رژیم مبارک در مصر به وجود آمده است، اگر منجر به شکل گیری یک نظام مردمی و دمکراتیک شود، بی تردید بازتاب گسترده‌ای در کشورهای عربی در منطقه خاومیانه خواهد داشت.»
وی افزود: «ولی اگر گروه‌های رادیکال بر سر کار بیایند بازتاب آن متفاوت خواهد بود. یعنی با روی کار آمدن یک رژیم ارزشی، نگرش این دولت‌ها نسبت به مسایل مردمی و موضع گیری آنها در قبال قدرت‌های ذی نفع و ذی مدخل در منطقه دچار تغییراتی خواهد شد و گریز ناپذیر تاثیراتی در دیگر کشورهای منطقه درپی خواهد داشت.»
این کارشناس مسایل بین الملل مصر را یک کشور مهم در دنیای عرب توصیف کرد و گفت: «ظاهرا انتظار می‌رود که این موج پدیدار شده به یک فرایند دمکراتیک منتهی شود و بتواند یک آرامشی را هم در پی داشته باشد.»
این استاد دانشگاه در این باره که این تحولات چه تاثیری بر اسرائیل خواهد گذاشت، گفت: «اگر یک رژیم دمکراتیک در مصر برقرار شود نگرش آن در روابط با اسرائیل و احتمالا آمریکا متفاوت خواهد بود.»
وی با بیان اینکه این کشورها سعی می‌کنند تا بر اساس واقعیت جدیدی که پدیدار شده، سیاست‌های خودشان را تنظیم کنند، گفت: «به ویژه آمریکا مایل است که نقل و انتقالات و تغییراتی که در مصر انجام می‌گیرد، مسالمت آمیز باشد تا از این طریق بتواند در فرایِند آن صاحب نظر باشند. حال تا چه حد در این زمینه موفق می‌شود منوط به آینده است.»

این تحلیل‌گر مسایل خارجی در پاسخ به این سوال که تحولات در کشورهای عربی چه تاثیری می‌تواند بر روابط ایران با این کشورها و همچنین مساله هسته‌ای داشته باشد، گفت: «اگر در مصر حکومتی دمکراتیک برقرار شود، در سیاست خارجی‌اش یک تفکیک قایل می‌شود.»

وی در توضیح بیشتر این مطلب گفت: «نگرش دولت آتی مصر در مورد مسایل هسته‌ای احتمالا با دولت کنونی آن متفاوت خواهد بود بر این مبنا که هرکشوری که عضو ان پی تی است، مجاز است که برای دستیابی مقاصد صلح آمیز فعالیت داشته باشد.»
باوند ادامه داد: «ولی در رابطه با اینکه مصر از لحاظ ارزشی نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران همسویی و یک گرایش نزدیکی خواهد داشت، بستگی دارد به اینکه چه کسی بر سر قدرت بیاید.»
وی افزود: «اگر یک دولت ائتلافی متشکل از احزاب الوفد و گروه‌های دیگر بر سر کار بیاید دولت آتی در مصر مشی‌ای میانه رو داشته و با ایران رابطه برقرار می‌کند ولی اگر اخوان المسلمین قدرت مسلط باشد، بدون تردید مصر با ایران رابطه حسنه خواهد داشت.»

این استاد دانشگاه با اشاره به نقش البرادعی در اعتراضات اخیر ، اظهار کرد: «نظام‌های استبدادی اجازه نمی‌دهند که حزبی و یا شخصی پایگاه مردمی برای خود ایجاد کند. بنابراین وقتی جامعه با بحران روبرو می‌شود، این نظام‌ها دچار خلا آلترناتیو می‌شوند. پس در این شرایط به ناچار برای اینکه دچار آشوب نشوند دنبال محوری می‌گردند که در این هیاهوی مصر الان البرادعی آمده و محوریت پیدا کرده است.»

وی افزود: «البرادعی با تجاربی که به عنوان دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی دارد، از مواضع قدرت‌های بزرگ و از ماهیت مساله آگاهی و اطلاع دارد و از سوی دیگر هم رویکردی انتقادی نسبت به دولت مبارک داشته است.»
باوند با بیان اینکه احزاب مصر مانند حزب الوفد قدرت سابق خود را از دست داده‌اند، گفت: «در چنین شرایطی البرادعی می‌تواند نقش محوری نسبی پیدا کند.»
وی ادامه داد: «اگر البرادعی در این کار موفق شود، دولتی که تحت هدایت و رهبری او در می‌آید، یک خط و مشی معتدل و میانه رو را در پی خواهد گرفت.»

باوند در پاسخ به سوال دیگری در این باره که به قدرت رسیدن البردعی چه تاثیری در رابطه با پرونده هسته‌ای ایران می‌تواند داشته باشد، گفت: «درباره مساله هسته‌ای موضع دولتی به رهبری البرادعی از آنچه الان است، متفاوت خواهد بود ولی در عرصه‌های دیگر به غیر از برقراری روابط دیپلماتیک بعید می‌دانم که تمایل زیادی به ایجاد یک احساس تقرب و نزدیکی از لحاظ ارزشی بین مصر البرادعی و ایران باشد.»