Monday 19 December 2011

سپاه قدس محور سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی

کورش اعتمادی
19 دسامبر 2011
موضوع تا حدودی ناملموس بنظر میرسید وقتیکه در ماه مه 2008 در مقاله ای تحت عنوان ً بحران عراق و لبنان، آغاز کشمکش های درونی سپاه و یا مقدمه تفاهم با آمریکا ً اشاره کردم؛ ًرهبر ً بنا به صلاحدید خود مسئولیت اجرای سیاست خارجی نظام بویژه در حوزه خاورمیانه را به فرمانده سپاه قدس، قاسم سلیمانی، محول کرده است. ً دلیل این امر را روشهای خرابکارانه و سیاستِ ترور شبه نظامیان شیعه عراقی علیه نظامیان آمریکایی در عراق بود که توسط سپاه قدسِ آموزش دیده و فرمان میگرفتند. همچنین در این مقاله اشاره کرده بودم: ً سپاهِ قدس از سوی فرمانده خود، علی خامنه ای، مأموریت یافته بود در صورت بی نتیجه ماندن روش ترور و آشوبگری در عراق، هر زمان مصلحت ایجاب کرد برای حفظ موقعیت جمهوری اسلامی در منطقه پیشنهاد مذاکره با آمریکائیان را در دستور کار قرار دهد.
هم ًرهبر ً و هم فرماندهِ سپاه قدس، قاسم سلیمانی، دریافته بودند در موضع ضعف میبایست روش های نظامیگری، ترور و دامن زدن به آشوب آفرینی در امور کشورهای منطقه را پیش گیرند و در لحظه ایکه وزنه سیاسی به سودِ نظام در منطقه سنگین شد، پیشنهاد مذاکره و باج خواهی را در دستور کار قرار دهند. و امروز پس از سه سال که از انتشار این مقاله میگذرد مشاهده میکنیم باز چرخشِ دستگاهِ سیاست خارجی جمهوری اسلامی با توّجه به حوادث سیاسی اخیر در منطقه و جهان، به سمت یک سیاست نظامگیری پیش میرود که این در واقع بیانگر تضعیف دوبارهِ موقعیت سیاسی جمهوری اسلامی در سطح جهان و منطقه میباشد. و طبیعی است جهت اینکه کفه ترازوی توازن قوا بسود جمهوری اسلامی سنگین تر شود، باز نیاز بکارگیری سیاست ترور و نظامیگری است تا با هماوردجویی ً قدرتمدارانه ً، کیسه باج خواهی را دوباره پیش روی غربیان پهن کرد. بارزترینِ این اقدامات در طی ماههای اخیر، طرح ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن ویا سودای حمله نظامی به پایگاه نظامی ارتش آمریکا در خاک آلمان است که گفته میشود سپاه قدس بنا داشته تا این بزرگترین پایگاه نظامی ارتش آمریکا در برون مرز را موردِ حمله قرار دهد. همانطور که اشاره کردم انجام طرح ترور و یا هر اقدام نظامی از سوی سپاه قدس علیه غرب، بمنزله ضعفِ و کاهش نفوذ ِ سیاسی جمهوری اسلامی در منطقه است که دامن زدن به آشوب گری صرفا ً به قصد مطرح شدن دوباره و نهایتا ً باج خواهی رژیم از جهان است. اجازه بدهید برای درک بیشترِ این فرمولِ گردن کشی و پیامدهای آن و نقش سپاه قدس در تعیین خطوط اصلی سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی بویژه در منطقه خاورمیانه، به ماه مه 2008 بازگردم و به رخدادی اشاره میکنم که امروز پیش در آمد پیشبرد روندِ معمولِ سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی در منطقه و جهان محسوب میشوند.
در 8 ماه مه 2008 در مقاله ً بحران عراق و لبنان، آغاز کشمکش های درونی سپاه و یا مقدمه تفاهم با آمریکا ً نوشتم:
ً تقویتِ جبهه آشوبگری در عراق به فرماندهان سپاه پاسداران این امکان را میدهد که از خلال این بحران بتوانند برای بازگرداندن موقعیت تضعیف شده نظام، با آمریکائیان به گفتگو بنشینند و در پی آن به تفاهمی احتمالی با آمریکائیان در موردِ وضعیت بهم ریخته عراق دست یازند. اخیرا ً خبرنگار روزنامه ً کریستین ساینس مانیتور ً در ترکیه خبری را در رابطه با علت ملاقات قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس با جلال طالبانی رئیس جمهور عراق منتشر کرده است. این روزنامه یاد آور میشود در این ملاقات قاسم سلیمانی به رئیس جمهور عراق قول میدهد که مانع فعالیت شورشیان عراقی علیه نیروهای آمریکا خواهد شد، اگر آمریکائیان در رابطه با مشکلات عراق تمایلی به مذاکره با وی را داشته باشند. این خبرگزاری در ادمه مینویسد: ً سردارقاسم سلیمانی در مذاکرات خود با رئیس جمهور عراق قصد دارد پیامی را از طرف سپاه قدس برای ژنرال پترئوس فرمانده نیروهای نظامی آمریکا درخاورمیانه ارسال دارد با این مضمون که سپاه قدس حوزه فعالیتش در عراق، غزه و لبنان را تغییر خواهد داد و اگر آمریکائیان تن به مذاکره با او بدهند. گفته میشود طالبانی و دیگر مقامات عراقی لحن گفتار سردار قاسم سلیمانی در این دیدار را بسیار متفاوت با گذشته ارزیابی کرده اند و به مقامات آمریکایی گفته اند که این لحن را جدی تلقی کنند و آنرا بررسی نمایند. در ادامه این مطلب همچنین آمده است: ًجبهه بحران لبنان و عراق میتواند مقدمه آغاز کشمکش های جدی باندهای حکومتی و صف آرائی دسته بندیهای درون سپاه پاسداران در مقابل یکدیگرباشد و یا مقدمه ای برای تفاهم بخشی از سپاه با آمریکائیان بحساب آید. اما همه ی این پیش بینی ها بستگی به توازن قوا در پیکره سیاسی و نظامی رژیم اسلامی در آینده دارد که کدام یک از باندهای درون حکومت در حوزه قدرت مسلط خواهد بود. حدس زده میشود تعلل آمریکائیان تا بامروز جهت یک مذاکره جدی با جمهوری اسلامی وجود همین چند دستگی سیاسی در کل ساختار حکومت است. آمریکائیان دقیقا ً نمیتوانند پیش بینی کنند در آینده کدام یک از گروه بندهای سیاسی و نظامی حرف نهایی و پایانی را در کل حاکمیت نظام اسلامی خواهند زد؛ باند علی خامنه ای و فرماندهان نسل دوم سپاه پاسداران و یا نسل نخست فرماندهان سپاه پاسداران برهبری محسن رضائی، شمخانی ...؟ اما آنچه که مسلم است جمهوری اسلامی برای گرفتن امتیاز از غرب بدین سادگی دست از آشوب آفرینی در خاورمیانه برنخواهد داشت و تا آنجا که برای تهران امکان پذیرباشد تلاش خواهد کرد با صرف میلیون ها دلار از ثروتهای ملی مردم ایران، خاورمیانه را درحالت بحران جنگی باقی نگهدارد. اما در رابطه با تداوم این بحران جنگی این سئوال مطرح است، آمریکائیان تا چه میزان در مقابل این نابسامانی سیاسی در خاورمیانه از خود بردباری نشان خواهند داد؟ ً ( بحران عراق و لبنان، آغاز کشمکش های درونی سپاه و یا مقدمه تفاهم با آمریکا،8 ماه مه 2008).
امّا از سویی دیگر دولت آمریکا این واقعیت را پذیرفته که نقش سپاه قدس و ًرهبرً ی در پیشبرد سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی بویژه در منطقه قطعی و تعیین کننده است. از همین رو مشاهده میکنیم در همان زمان نمایندگان وزرات امورخارجه آمریکا ترجیح میدهند برای حل برخی از معضلات سیاسی خود با نمایندگانِ سیاسی از سوی رژیم وارد مذاکره شوند که دست چین شده خود ًرهبر ً و نظامیان حکومت میباشند. در همین رابطه سایت ًتابناک ً که به محسن رضائی تعلق دارد، با زیرکی خاصی در 8 اکتبر 2009 ازملاقات خصوصی نماینده ارشد وزارت امور خارجه آمریکا، ویلیام برنز، با سعید جلیلی که در خلال کنفرانس 1+5 در ژنو در رابطه با آزادی چند شهروند آمریکایی که اسیر در زندانهای جمهوری اسلامی میباشند انجام میگیرد، مینویسد:
" ویلیام برنز، نماینده ارشد آمریکا در وزارت امور خارجه آمریکا که به شوالیه دیپلمات های آمریکایی معروف است، مدعی است که در مذاکرات 45 دقیقه ای خود با سعید جلیلی که در خلال مذاکرات 1+5 در ویلای ًبندرت ً در نزدیکی شهر ژنو در کشور سوئیس انجام شد، درباره رعایت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران سخن گفته است. آقای برنز همچنین میگوید که در مورد چند زندانی آمریکایی که شامل خبرنگاران آمریکایی میشود با سعید جلیلی مذاکره کرده و همچنین علاوه بر موضوعات هسته ای در زمینه های گوناگون دیگر نیز گفت و گو و تبادل نظر کرده اند. در ادامه همین گزارش سایت تابناک مینویسد: " منابع آمریکایی ادعا کرده اند که در مذاکرات جلیلی و ویلیام برنز، توافقات دیگری به جز موارد هسته ای بین دو طرف به عمل آمده است که هنوز از محتویات آن اطلاعی در دست نیست ( تابناک، 8 اکتبر 2009).
اینکه جزئیات توافقات اخیر بین نماینده دولت آقای باراک اوباما، ویلیام برنز، و نماینده دولت احمدی نژاد، سعید جلیلی، چه بوده، برای بسیاری نا روشن است. اما نتایج و یا توافقات پشت پرده این تماسها هرچه بود بسود جنبش رهائی بخش مردم ایران علیه جمهوری اسلامی نبود، چرا که همزمان با آغاز این گفتگوها خبر میرسد که دولت آمریکا کمک های مالی خود به ًمرکز اسناد حقوق بشر ایران ً را قطع میکند که شاخص های اصلی فعالیت های این مرکز؛ ترویج حقوق بشر و حمایت از جامعه مدنی در خاور میانه بوده. لازم است متذکر شوم ًمرکز اسناد حقوق بشر ایران ً در اواخر سال 2004 میلادی در دوران ریاست جمهوری آقای بوش با کمک یک میلیون دلاری از سوی وزارت امور خارجه آمریکا در ًنیوهیون ً ایالت ًکاناتیکات ً آمریکا آغاز به کار کرد. در همین رابطه آقای ًایان کلی ً، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا درباره قطع کمک به ًمرکز اسناد حقوق بشر ایران ً اظهار بی اطلاعی میکند ولی در عین حال تأکید میکند که اولویت های دولت آمریکا در رابطه با حمایت از حقوق بشر و پیشرفت جامعه مدنی در خاورمیانه تغییری نکرده است. اما در همین رابطه آقای اخوان، استاد حقوق بین الملل در دانشگاه ًمک گیل ً کانادا و عضو هیات امنای این مرکز در مصاحبه ای با بی بی سی فارسی میگوید:



" در کل این خطر وجود دارد که دولت باراک اوباما برای رسیدن به اهدافش در مورد مناقشه اتمی با رژیم تهران، وضعیت حقوق بشر در این ایران را نادیده بگیرد ً.
علیرغم تمامی این تحولات امّا هنوز گزارش دقیقی از سرنوشت بودجه 75 میلیون دلاری دولت آقای بوش که با تصویب کنگره آمریکا در سال 2006 به مسئله ترویج دمکراسی در ایران اختصاص یافته بود، در دسترس نیست. برخی از تحلیل گران سیاسی معتقدند پیرامون اختلافات گذشته بین دو کشور، دیگر کمکهای دولت پیشین آمریکا که به امر پیشرفت دمکراسی در ایران در اختیار گروه ها و فعالین حقوق بشرایرانی قرار داده شده بود از میان برداشته خواهد شد و بطور یقین توجیه آقای اوباما در این مورد این خواهد بود که بودجه ای که برای پیشرفت ًدمکراسی ً در ایران اختصاص داده شده بود در قالب برنامه جدیدی، حمایت از دموکراسی در خاورمیانه در نظرگرفته خواهد شد. از سویی دیگر برخی از نمایندگان حزب دمکرات ابراز نارضایتی شدید نسبت به تعلل دولت آقای اوباما در رابطه با تصویب تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی کرده اند. در همان زمان میشنویم که ًجیمز اشتانبرگ ً معاون وزیر امور خارجه آمریکا خطاب به کمیسیون اقتصادی سنا اعلام میکند که دولت آقای اوباما در مورد تحریمهایی که سناتورها در نظر دارند، هنوز تصمیمی نگرفته است. در همین رابطه سناتورً رابرت مندز ً میگوید که دولت آقای اوباما هیچ برنامه زمان بندی شده ای را ارائه نمیدهد تا بدانیم تا چه زمانی باید انتظار کشید تا تحریمهای دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی اعمال شود.

No comments: