Saturday 24 October 2009

شعر از سیمین بهبهانی

شعری بسیار گویا وجالب از سیمین بهبهانی

سجاده فرش عنف و تجاوز، اي داعيان شرع خدا را!بر قتل‌عام دين و مروت، دست که بسته چشم شما را ؟
الله اکبر است که هر شب، همراه جانِ آمده بر لبآتشفشان به بال شياطين، کرده‌ست پاره پاره فضا را
از شرع غير نام نمانده‌ست، از عرف جز حرام نمانده‌ستبر مدعا گواه گرفتم، جسم ترانه، قلب ندا را
انصاف را به هيچ شمردند، بس خون بي‌گناه که خوردندشرم آيدم دگر که بگويم، بردند آبروي حيا را
سهراب‌ها به خاک غنودند، آرام آنچنان‌که نبودندکو چاره‌ساز نفرت و نفرين، تهمينه‌هاي سوگ و عزا را ؟
زين پس کدام جامه بپوشند، بهر کدام خير بکوشندآنان‌که عين فاجعه ديدند، فخر امام ارج عبا را
سجاده تار و پود گسسته‌ست، ديوي بر آن به جبر نشسته‌‌ستگو سيل سخت آيد و شويد، سجاده و نماز ريا را
سيمين بهبهاني

No comments: