Sunday 11 April 2010

ایا امیر کبیر خود کشی نکرد؟

علی ضرابی


بی شک امیرکبیرونام پرافتخاراوهمیشه درتاریخ کشورماجاوید خواهد ماند متأسفانه چون او درکشورما کم زائیده شدند وبدبختانه انگشت شمار،چنین مردانی رابه تاریخ عرضه کرده ایم. خواجه نظام الملک وامیرکبیرو دکترمصدق ها به ندرت دراین آب وخاک پیدا شده اند ولی نگاهی به بعضی از یادداشت های به جا مانده ازامیرکبیرنشان می دهد که او می توانست با کمی درایت وحلم بیشترشاه مستبد وخودخواه قاجارراآنهم با آن مادرمکارکه هرآن در پی عیب جویی ودستیابی به دلایلی برای ضربه زدن به امیربود، تا راه های نفوذ مهدعلیا را به ناصرالدین شاه سد کند. ولی متأسفانه امیرکبیرکه گاه ازآنجا که شاه را دست پروده خویش می دانست.بی پرا نامه هایی به او می نوشت وگاه گاه حضوراً مطالبی توهین آمیزبه او میگفت که موجب تیزکردن شمشیرمهدعلیا میشد ایکاش قدرت وکاردانی اودربه کاربردن حلم وبردباری ویا بیشتراندیشیدن اومیشد.شاید مقداری غرور وعصبانیت اواز رفتارو کردارناصرالدین شاه و اطرافیان او موجب آنرا فراهم ساخت که او درسن چهل وسه سالگی یعنی درعنفوان جوانی ملت ایران را به ماتم خود بنشاند. بعضی ها معتقدند اگراو بیست سال دیگرزمام امور کشوررا دردست داشت کشورما درچه موقعیت جهانی قرارمیگرفت؟
مملکت داری یعنی این "دست خط امیرکبیرخطاب به ناصرالدین شاه" (این عنوان را دراین مورد من درست نمیدانم – تصور بفرمایید اگر چنین نامه ای را یک نخستوزیر رضا شاه به وی مینوشت برای او چه سرنوشتی پیش می آمد)


و اما متن ان نامه

قربانت شوم

الساعه که درایوان منزل با همشیره ی همایونی به شکستن لبه ی نان مشغولیم، خبررسید که شاهزاده موثق الدوله حاکم قم را که به جرم رشا وارتشا معزول کرده بودم به توصیه ی عمه ی خود ابقا فرموده وسخن هزل برزبان رانده اید. فرستادم اورا تحت الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره ی امورمملکت به توصیه ی عمه وخاله نمی شود.

No comments: