Monday 1 October 2012

قلب تاریخ - مقاله از فریدون مجلسی

با اینكه مقامات جمهوری اسلامی به حاج آقا مُرسی رئیس جمهور اخوان المسلمینی مصر رییس‌جمهور اخوان‌المسلمینی مصر خیلی روی خوش نشان دادند و مقدمش را گرامی داشتند، ‌اما آقای مُرسی چنان كه گویی بخواهد حساب خودش را جدا كند از همان اول خودش را قدری كنار كشید و بعد شروع كرد به اطوارها و تظاهراتی عربی كه خلاصه یعنی روی ما زیاد حساب نكنید! نخستین دیدارش از عربستان سعودی بود چون اولاً‌ مانند خودشان سنی هستند و ثانیاً سعودی ها پول دارند و مصر پول ندارد، و آنهایی كه دارند باید هوای آنهایی را كه ندارند داشته باشند، وگرنه خود دانند! كافه و محله آنها را راحت می‌توان به هم ریخت! اما وقتی قرار شد برای تحویل ریاست دوره‌یی باشگاه كشورهای غیرمتعهد به ایران بیاید، فقط وقت داشت از فرودگاه بیاید و در پیامش همین‌جا سر سفره و درباره سوریه مواضع متفاوت خودش را اعلام كرده و برود! اخیرا ‌در جایی دیگر به مناسبتی نوشته بودم كه «عبدالناصر برای تحریك ناسیونالیسم عربی خصومت شخصی‌اش را با شاه به خصومت با ایران بدل كرد. شدیدترین ابراز خصومت ضدایرانی ناصر در واقع به مرداد 1339 بازمی‌گردد كه اتحادیه عرب را وادار به تصویب قطعنامه گزینش نامی جعلی برای خلیج فارس كرد! و متاسفانه مرتكب نوعی هویت‌یابی جعلی برای عربان و مستعربان شد! اكنون ناصر مرده و جانشینانش نیز رفته‌اند، اما هنوز آن قطعنامه ضدایرانی اتحادیه عرب لغو نشده است! نسل‌های بعدی عرب اغلب نمی‌دانند یا به روی خودشان نمی‌آورند كه آن نام جعلی از 23 مرداد 1339 وارد واژگان‌شان شده است، ‌و شاید تصور می‌كنند كه در طول تاریخ آن واژه مجعول رایج بوده است! تصویب آن قطعنامه معاندانه خودش بهترین دلیل جعل نام برای دریایی تاریخی است! وگرنه نیازی نیست كه برای تسجیل نامی اصیل مثلا برای نام رودخانه نیل قطعنامه صادر كنند! در واقع سرآغاز اختلاف ایران و مصر این عمل خصمانه بود كه تا بقای آن قطعنامه ادامه دارد! از دید ایرانیان در پس این تغییر نام آرمانی تجاوزكارانه پنهان بود، و به همین دلیل بود كه ناصر به این نیز اكتفا نكرد و در سال 1343 كنفرانس حقوقدانان عرب را بر آن داشت كه نام مجعول عربستان را برای استان خوزستان جعل كند! بهانه و ایراد مصر به ایران شناسایی دوفكتوی اسراییل بود، در حالی كه اكنون اغلب كشورهای عرب از جمله همین مصر اخوان‌المسلمین آن دولت را به صورت دوژوره یعنی قطعی و كامل به رسمیت می‌شناسند و با آن رابطه دارند، اما هنوز با ایران خصومت می‌ورزند و این‌ بار ظاهرا به جرم خصومت جمهوری اسلامی با اسراییل، در تحریم بین‌المللی ایران فعالانه مشاركت دارند! ایرانیان در پاسخ جعل نام برای خلیج‌فارس ضمن دلایل بی‌شمار به یكی از شعارهای مكرر عبدالناصر استناد می‌كردند كه با تهییج قوم عرب آنها را به وحدت «من المحیط الاطلسی، علی الخلیج الفارسی» یعنی از اقیانوس اطلس تا خلیج‌فارس نوید می‌داد. این شعار با قافیه جورش چنان جا افتاده بود كه فراموشاندنش كار دشواری بود! جالب اینكه سادات دومین رییس‌جمهور مصر نیز هنگامی كه هنوز جوان و انقلابی بود كتابی نوشته بود به نام «قیام در ساحل نیل» Revolt on the Nile كه ناصر نیز مقدمه‌یی بر آن نگاشته بود. در این كتاب رییس‌جمهور دوم كه نسبت به تغییرات آینده علم غیب نداشت همه جا نام اصیل خلیج‌فارس را در نسخه عربی و انگلیسی می‌آورد. اكنون رییس‌جمهور اخوان‌المسلمینی، یعنی متعلق به گروهی كه زمانی در برابر ناسیونالیسم عربی ناصر برادری اسلامی را محور آرمانی خود قرار داده بودند، به همان شعارهای شعبی و اخوان‌العربی متوسل می‌شود! آن هم با قلب و جعل! در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل پس از آنكه نوبت به آقای مُرسی رسید ایشان احتمالا برای خنثی كردن استنادی كه همواره به شعار رییس عبدالناصر درباره «من المحیط الاطلسی، علی الخلیج الفارسی» می‌شد، ناگهان به آن شعار كه نسل‌های كنونی اصل آن را به یاد ندارد، متوسل شد، اما این ‌بار فارسی معادله را به عربی تبدیل كرد بی‌آنكه توجه داشته باشد كه قافیه را باخته است! آخر عرب‌ها بیش از ما به قافیه و شفاهیات اهمیت می‌دهند. آقای مُرسی بهتر است اكنون كه قدم به سیاست گذاشته است بداند كه اولا ‌اطلسی با فارسی ردیف می‌شود، و ثانیا كشور نیازمندش بیش از هر چیز به ثبات و صداقت و دوستی نیاز دارد، و این ثبات و دوستی را نمی‌تواند به بهای نفاق و ناسیونالیسم بازی و توسعه‌طلبی عربی به دست آورد، و بداند كه جای زخم این سخن در ذهن و دل ایرانیان می‌ماند!

No comments: