Tuesday 24 August 2010

الترنایو - از علی ضرابی

دربه در درپی الترناتیو گم نشده

بعضی از آنها که در صف کسانی هستند که از سیاست بویی هم برده اند، مدتی است با شناختی که از گردش سیاسی کشورما دارند وعده ای از آنها گفتار و نوشتارشان مورد قبول عامه هم می باشد، دم از الترناتیو میزنند. متأسفانه خیلی ها از شخص، می خواهند الترناتیو بسازند و تصور می کنند چون زمانی انگلیس ها از رضاخان الترناتیو ساختند حال چرا این کار را تکرار نکنیم . یادشان رفته که زمان تغییر کرده با وصف این می خواهند و فکر می کنند اگرما پرچم داری داشته باشیم و درپی او راه بیفتیم او ما را به صراط مستقیم هدایت خواهد کرد. من اگربه جای این نویسندگان- که حرفشان را خیلی ها هم قبول داریم - بودم. اول برای مردم الترناتیو و کاربرد آنرا به وضوح روشن میکردم، که مردم بهتر به این واژه وارزش و معنای آن پی ببرند. من اتفاقاً مطلبی درمورد الترناتیو و اینکه الترناتیو یعنی چه، در مجله روشنگرچاپ کاناداو امریکا وهمین مجله اینترنتی (جبهه ملی ایران) فرستاده بودم و منتشر شد درآن مقاله تقریباً روشن شده بود. الترناتیو یعنی چه؟
واژه الترناتیو به گفته یکی از دوستان من چنین تعریف میشود: شقیّ دیگر، یک راه کار دیگر، راهی متفاوت ، درسیاست هم واژه به صورتی درآمده که صفت متفاوت بودن را به فرد یا گروهی نسبت میدهد. این مفهوم درحوزه های ادبیات و موسیقی هم خودنمایی می کند، در حوزه سیاست الترناتیو به گروه و بعضی اوقات به فردی اطلاق میشود که به علل مختلف مخالف نظام موجود میشوند.
ما مدتها است سکولاریسم را که تقریباً همه خواسته های مردم را در خود وارد دارد، انتخاب کرده ایم و از آنجا که این سیستم در برگیرنده خواسته های بجایی می تواند باشد، درپی آن میرویم و این همان سیستم هست (اگر بتوانیم آنرا یک سیستم بخوانیم) که به محض اینکه دانشجویان ما متوجه شدند. حقی از آنها پایمال شده به خیابانها ریختند و فریاد کشیدند آراء ما کو؟ وما حق خود را می خواهیم وبه دولت و جهان روشن کردند که حقوق آنها را پایمال کرده اند و فریاد خود را به سراسر جهان آنهم از داخل یک دولت جبار که کشتن جوانان برایش خیلی آسان است، با برپا کردن پرچم سبزکه بر خلاف تصور بعضی از نویسندگان،در آنروز وسیله دانشجویان بوجود نیامد.این جنبش سبز ارث پدرآقای کروبی و موسوی نبوده، ولی ارث پدر ندا آقا سلطان و یا دهها دانشجو وهم وطن دیگر ما که جان خود را فدای آن کردند ومیلیون ها جوانان دانشجو وغیر دانشجو بوده وهست ، این جنبش پس از رفراندوم آقای خمینی که در گرماگرم انقلاب روی تبلیغات شدید مذهبیون، انقلاب را از ید جبهه ملی ایران خارج وبه بیراهه هدایت کردند وخیلی زود با نیروی یزیدی میلیون را ازمیدان بدر کرده، وعده ای ازآنها را که دولت را تشکیل داده بودند مثل امیرانتظام. فروهر. دکتر سنجابی. دکتر مدنی ودیگران را تارمارکرده وبه قول خودشان (خدعه کردند) (خدعه یعنی حقه)، و سوار بر مردم زودباور ما شدند وجبهه ملی که الترنانیو منزه و پاک ملت ایران بوده وهست برای بار دوم مجبور به مبارزه شد. الترناتیوی که بر سیستم میهن پرستی همیشه استوار بوده وهست الترناتیوی که هیچگاه لکه ای سیاه را در او نمی توان یافت. جبهه ملی یک الترناتیو سکولار است، ما درپی چه الترناتیوی میگردیم؟ ما مردم ایران پس از شکستی که براثر خدعه مذهبیون گرفتارآن شدیم که کاری هم ازما بر نمی آمد جزاینکه جنبش سبز را که همانا درانتظار فرصت بود ایجاد کنیم واگر از ما کاری ساخته نبود فرزندان ما که مبارزه را از پدرانشان آموخته اند با نیرویی جوان به میدان آمده اند واطمینان داشته باشید که آنچه پدران آنها نتوانستند، آنها مصمم به انجام آن هستند و آنرا بدست می آورند.
و اما دوستان گرامی بیائید و با مراعات انصاف بفرمائید که من وشمائی که خود را از آن جهنم فرار داده ایم ودر خارج از کشوربه هر نحوی بوده خود را جای داده و از زندگی مرفه و جالبی برخوردار هستیم . حالا می خواهیم الترناتیوی پیدا کنیم و یاد هندوستان افتاده ایم. هفتاد و پنج میلیون مردم ایران هم بیایند و بگویند بارک الله به شما که خوشی زیردلتان زده و بازهم به فکر ما بودید وبرایمان الترناتیو پیدا می کنید؟
من فکرمی کنم در خارج کشور دیگر مثل زمانهای دور نیست که در مزرعه کشت الترناتیو بنشیند و تاس بریزند و تاس به نام مثلاً رضاشاه بیافتند و بیایند و دستور ایرم سایدرا در کشورگل و بلبل پیاده کنند و یا در بوق خودش بدمد وشعبان بی مخ عربده بکشد که شاه برگشت ، شاه با برنامه تئودرروزلت برگشت، کودتا اجرا شد
چنین ایامی دیگررنگ باخته است. هنوزملت ایران اشکبار وداغدار تقدیم بحرین استان چهاردهم و بخش ثروت خیر ایران که اکنون به یک کشور ثروتمند تبدیل شده به شیوخ پابرهنه عرب وسیله شاهنشاه آریامهر اهدا شد، هستند. شنیدم.که چندی قبل در یک میهمانی شاهزاده رضا پهلوی گفته بود واقعاً پدرمن بحرین را به اعراب هدیه داده؟ مخاطب که ایشان هم از افسران قدیمی بوده با خنده گفته بود نه قربان پدر بنده. بیاییم و درعوض اینکه بدنبال الترناتیو کفش پاره کنیم چوب لای چرخ فرزندان سلحشور کشورمان نگذاریم. بگذاریم آنها که شایستگی این کار را دارند آنرا به نحوی که میدانند و خیلی هم از ما بهتر میدانند انجام دهند . این بدان معنی نیست که میهن پرستان خارج از کشور را از دخالت در امر فرزندانشان دور نگهداریم ما هم میٍتوانیم تجربه ودانش سیاسی خود را دراختیارآنان بگذاریم، بدیهی است آنان از رایزنی های ارزشمند بهره برداری خواهند کرد. و بدانیم دانشجویان و جوانان میهن ما که در راه استیفای حقوق خود و نجات وطن قهرمانانه آزمایش خود را داده اند، کار را قهرمانانه به پایان خواهند رسانید.

No comments: