Friday 13 May 2011

به یاد سیامک پور زند

ياد سيامك پورزند روزنامه نگار نامدار ايران را گرامي مي داريم. او روزنامه نگاري با بيش از پنجاه سال پيشينه بود كه كار روزنامه نگاري را با «باختر امروز» به مديريت زنده ياد دكتر حسين فاطمي آغاز نمود. پس از كودتاي 28 مرداد 1332، مدتي فراري و مخفي و سپس بازداشت شد. او در نيمه دوم سال 1333، كار روزنامه نگاري خود را با بنيانگذاري مجله فرهنگي «پيك سينما» ادامه داد و در مقاطع مختلف سردبيري و ياهمكاري با مجله هايي چون ستاره سينما، مهر ايران، روشنفكر، سپيد و سياه، اطلاعات ماهانه، اطلاعات جوانان، بامشاد، خوشه، فردوسي، نگين، اميد ايران، رودكي و تاتر و سينما را برعهده داشت، و براي پانزده سال در هيئت مديره و شوراي دبيران روزنامه كيهان عضو بود و مديريت روابط عمومي آنرا نيز در كارنامه خود داشت. پورزند با ياري پسرخاله خود "احمد شاملو" نشريه «كتاب هفته كيهان» را طراحي و اجرا كردند كه مديريت اجرايي و روابط عمومي آن را تا زمان توقيف نشريه عهده دار بود.
پورزند افزون بر اينكه روزنامه نگاري فرهيخته بود، در سازماندهي نهادهاي مدني توانايي ويژه داشت. او با همفكري و همياري چند تن از همكاران خود، سنديكاي نويسندگان، خبرنگاران، مترجمان و عكاسان مطبوعات كشور را در سال 1339، سنديكاي هنرمندان و متخصصان تاتر و سينما را در سال 1340، و اتحاديه فروشندگان جرايد را در همان سال به سامان رساندند. وي خود نيز هموند منتخب هيئت مديره سنديكاي نويسندگان كشور بود. سيامك پورزند در مطبوعات جهاني نيز نامي آشنا بود و در سال 1369، به عضويت هيئت بين المللي آكادمي علوم و هنرهاي تصويري متحرك "اسكار" درآمد.
پس از تحولات اجتماعي- سياسي سال 1357، او همكاري ديرينه خود را با موسسه كيهان را از دست داد. با وجود اين، به عنوان يك روزنامه نگار گرانسنگ با مجله گزارش سينما، مجله علمي فرهنگي پزشگي «شنا»، مجله اجتماعي فرهنگي و هنري «فضيلت» و نشريه انجمن مهندسان راه و ساختمان «پيام آبادگران» همكاري داشت. او با موفقيت بزرگي كه در انجمن مهندسان راه و ساختمان به عنوان سردبير و در مجموعه فرهنگي و هنري به عنوان مدير اجرايي داشت، به كنشگران حقوق زن و حقوق بشر و نهادهاي مستقل اجازه داد تا از امكانات مجموعه زير مديريت او براي فعاليت هاي اجتماعي و صنعتي خود استفاده نمايند.
پورزند در سال 1379، پس از ماجراي كنفرانس برلين بازداشت و به يازده سال زندان محكوم شد. پس از گذراندن بخشي از دوران زندان، به دليل كهولت و بيماري آزاد شد و در خانه اش زير نظر ماموران امنيتي قرار گرفت. او تا پايان زندگي ممنوع الخروج بود و در اين دوران زير فشار دوري از خانواده، كه آنان هم براي رهايي از خطر بازداشت مهاجرت كرده بودند، دچار افسردگي شد و فشارهاي روحي آنچنان اين روزنامه نگار فرهيخته و مدير توانا را به ستوه آورد كه در نهم ارديبهشت 1390، مرگ را بر زندگي در اين شرايط ترجيح داد و خودكشي كرد. ما ياد اين مرد ارزشمند تاريخ مطبوعات ايران را كه در اين راه هزينه هاي گراني را به جان خريد گرامي مي داريم، و رويدادهايي را كه آن شرايط جانكاه را بر او و خانواده اش تحميل كرد و راهي جز خودكشي برايش باقي نگذاشت، محكوم مي كنيم.
ما بر اين باوريم كه تا زماني كه ارزش هاي جهانشمول آزادي، دموكراسي و حكومت قانون در اين سرزمين كهن به بار ننشيند، بي شك فرهيختگان ما پيوسته بايد از اينگونه هزينه ها را بپردازند. براي رسيدن به جامعه اي آرماني بايد با عزمي سترگ و استوار و با اميد به ملت ايران گام هاي اساسي برداشت.
تهران – 22 ارديبهشت 1390

به یادلقا اردلان، عباس اميرانتظام، محمد اويسي، داود هرميداس باوند، مرتضي بديعي، گيتي
پورفاضل، عيسي خان حاتمي، اسماعيل حاج قاسمعلي، علي حاج قاسمعلي، جمال درودي، آرش رحماني، علي رشيدي، اشكان رضوي، كورش زعيم، حسين مجتهدي.

No comments: