Saturday 21 May 2011

مراکز قدرت دولتی " رهبر " چالشهای بزرگ جمهوری اسلامی

کورش اعتمادی
استهکلم 21 ماه مه 2011
koroush_etemadi@hotmail.com

وزارت امورخارجه، وزارت اطلاعات، وزارت نفت و فرمانروائی بی چون و چرا بر سپاه پاسداران و دیگر ارگانهای سرکوب رژیم، از جمله مراکزِ قدرتی هستند که در دو دهه اخیر تحت کنترل و هدایت مستقیم علی خامنه ای ًرهبرً جمهوری اسلامی اداره میشوند. دلایل قرار گرفتن این چهار حوزه قدرت تحت نظارت مستقیم ًرهبرً روشن است: وزارت امورخارجه جهت پیشبرد و معین کردن خطوط اصلی سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی در عرصه جهانی، وزارت اطلاعات جهت بسطِ نفوذ و کنترل ًرهبر ً بر عملکرد دولت، وزرا واهل سیاست چه آنهائیکه در موقعیت اپوزیسیون میباشند و چه آن افرادی که نقش پوزیسیون حکومت را دارند، وزارت نفت جهت تأمین مالی نهادهای سیاسی، مذهبی و نظامی رژیم در نظر گرفته شده است که مستقیما ً در اختیار ًرهبرًی هستند. از جمله ارگانهای شریک در حوزه نفت و گاز نهاد سپاه پاسداران است که از زمان منصوب شدن علی خامنه ای برهبری رژیم اسلامی، دستی باز در به یغما بردن این ثروت ملّی مردم ایران داشته است. در واقع نفوذ و کنترل ً رهبرً بر این چهار حوزهِ کلیدی سیاسی، اقتصادی و نظامی او را تبدیل به حاکم مطلق العنان ایران کرده است، بگونه ایکه در شرایط حاضرهیچ آکتور سیاسی چه در درون ساختار نظام و چه در خارج از آن یارای مقابله با او را ندارد.

امّا از سویی دیگر مافیای قدرت به گرد رئیس جمهور رژیم بخوبی به این امر واقف است تا زمانیکه ً رهبرًی تسلط کامل بر اداره کردن این چهار حوزه قدرت را دارد همهء اجزاء حاکمیت جمهوری اسلامی تحت میل و امر او عمل خواهند کرد، و اداره حکومت و جامعه و آرایش نیروهای سیاسی در دولت و مجلس به طبعِ سلیقه او سامان خواهند یافت. احمدی نژاد نیز خوب میداند برای برهم زدن این توازن قدرت یک سویه و تثبیت موقعیت گروه خود در دور بعدی انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری میباست به این چهار حوزه قدرت تحت کنترل ًرهبرً ی دست یازد تا نفوذ ًرهبر ً و همکارانش براین چهار مرکز قدرت را محدود سازد. بدین منظور اوموفق گردید در یک اقدام سریع و تا حدودی عملی، زمانیکه وزیر امورخارجه منصوب شده از سوی ً رهبرًی، منوچهر متکی، در مأموریت خارجی بود با خواری او را از کار برکنار کند و ًرهبر ً را در مقابل کار انجام شده ای قرار دهد. بگونه ایکه علی خامنه ای ناچار میشود جهت حفظ آبرو در نزد افکار عمومی تن به برکناری وزیر امورخارجه اش دهد، ولی او در مقابل از رئیس جمهور خود میخواهد که از برکناری احتمالی وزرا دیگر خوداری ورزد. احمدی نژاد که سرمست از اقدامِ اخیر خود بود تلاش میورزد تا در گام بعدی در بزنگاهی غافلگیرانه یکی دیگر از منصوبین ً رهبرً وزیر اطلاعات، مصلحی، را از کار برکند. اقدامی که بیشک موجب تضعیف ًرهبرً و مافیای قدرت وابسته به بیت او در ساختار سیاسی کشور خواهد شد. هدف نخست احمدی نژاد از برکناری وزیر اطلاعات هموار کردن راه برای رسیدن معاون و مشاور نخست خود، رحیم مشاعی، به مقام ریاست جمهوری رژیم میباشد. امّا عزل ناگهانی وزیر اطلاعات، مصلحی ، شوکی دیگر بود که بر ًرهبرًی وارد شد و او را واداشت تا با یک حکم حکومتی مجددا ً مصلحی را بر مسند ریاست وزارت اطلاعات منصوب کند. کشمکش پنهانی ًرهبرً با رئیس جمهورش بر سر ابقای مصلحی بر مسند وزارت اطلاعات حکومت موجب دلخوری احمدی نژاد گشت بگونه ایکه او بمدت 11 روز ماموریت دولتی خود را رها کرده و در جلسات نشست کابینه حضور نیافت. امّا ًرهبرً با قلدری هرچه بیشتر ولی با تأنی در مقابله با سرکشی های رئیس جمهور خود مقاومت میکند و او را از هر سو تحت فشار قرار میدهد، بگونه ایکه احمدی نژاد ناچار میگردد پس از 11 روز قهر از آمدن به سرکار بالاخره به دست بوس ًرهبرً رود و در ایام ماه محرم در رکاب ً رهبرًی به سوگ سردمداران صدر اسلام به زاری بنشیند.

امّا در اقدامی دیگر رئیس جمهور رژیم اسلامی تلاش میورزد بر سر تقسیم قدرت دولتی با ًرهبرً ی به رقابت ادامه دهد. مسئله طرح ادغام وزارتخانه ها از سوی احمدی نژاد حمله مجدد رئیس جمهور رژیم اسلامی به یکی دیگر از مراکز قدرت ًرهبرًی در دولت است که از جنبه اقتصادی بسیار برای ًرهبرً اهمیت دارد. ادغام وزارت نیرو با وزارت نفت و یا بعبارتی دیگر قرار گرفتن وزارت نفت به زیر مجموعه وزارت نیرو بمعنای تضعیف و محدود ساختن بزرگترین منبع درآمد ًرهبرً در کشور است. درهمین رابطه احمدی نژاد اعلام داشت که خود او بنا دارد سرپرستی وزارت نفت را که همیشه در این 22 سال اخیر تیول ًرهبرًی محسوب میشده است بدست گیرد.

نزاعهای اخیر مابین ًرهبر ً و رئیس جمهور حکومت بیانگر یک واقعیت دیگری است، آنهم تفاوت ویژه ایکه درعملکرد احمدی نژاد با دو رئیس جمهور قبلی رژیم، هاشمی و خاتمی، دارد. احمدی نژاد با کمی گستاخی این جرأت را یافته است تا در کشمکش قدرت مابین جناحهای حکومت به حریم سیاسی ًرهبرً در دولت دست درازی کند. بنظر نمیرسد که احمدی نژاد یورش به مراکزِ قدرت ًرهبریً در دولت را از آن جهت انجام میدهد که او محتملا ً حمایت بخشی از ارگانهای نظامی و امنیتی رژیم را پشت سر دارد. اساس چنین نیست چرا که همانطور که اشاره شده علی خامنه ای پس از ترفیع مقام و منصوب شدنش به ًولایت امریً جمهوری اسلامی یک رابطه بسیار نزدیک با ارگانهای نظامی و امنیتی حکومت داشته و او خود در پایان آخرین سال ریاست جمهوری خود در سال 1988 از بنیادگذاران قرار گاه خاتم الانبیا بوده است تا بدین طریق دست سپاه در مناقصه های اقتصادی کلان در کشور را باز دارد. او همچنین از همان آغاز برخی از پروژه های نفت و گاز کشور را در اختیار این ارگان سرکوب قرار داد که از یک سو مافیای نفتی هاشمی رفسنجانی را از گردونه چپاول این ثروت ملی خارج سازد و از سویی دیگر برای تثبیت موقعیت سیاسی خود در ساختار نظام حمایت همیشگی این ارگان سرکوب را داشته باشد. از همین رو است میبایست این نکته را پذیرفت که چشم طمع احمدی نژاد به حوزه های قدرت ًرهبر ً در دولت نه ناشی از پشتیبانی نظامیان حکومت از او است، بلکه احمدی نژاد خوب میداند در شرایط کنونی ًرهبر ً ی این جرأت را نخواهد یافت که در صورت ضروری او را از اریکه قدرت به زیر کشد. احمدی نژاد بخوبی آگاه است در مقطع انتخابات دورِ دهم ریاست جمهور ابزار دست ًرهبر ً و کمپ نظامیان بوده، تا بدین وسیله کاندیدِ نادلخواه ًرهبر ً، موسوی، از صحنه سیاست حذف شود. در همان دوران که تقلب باند ًرهبر ً در انتخابات دور دهم ریاست جمهوری برملا شد، اعتراضات خیابانی اوج میگیرد و ولی فقیه رژیم ناچار میگردد از ابزار دست خود احمدی نژاد دفاع سرسختانه ای کند و مهر تأیید بر پروسه انتخابات سرتا پا تقلبی بزند. علی خامنه ای با دفاع از احمدی نژاد در مقابل همهء دوستانش رو در رو ایستاد و احمدی نژاد را رئیس جمهور منتخب مردم برشمرد. و حال چگونه است پس از آن همه کشمکش ها، درگیریها و کشتار مردم بیدفاع در ملاءعام، ًرهبر ً یکشبه رأی خود را پس گیرد و احمدی نژاد را ًاصولگرای منحرفً قلمداد کند. به گمانی خود احمدی نژاد هم از این موضوع اطلاع کامل دارد و یقین دارد که ًرهبرً جهت آشکار نشدن همهء ریاکارهایش در انتخابات دور دهم ریاست جمهوری از برکناری او از مقام ریاست جمهوری خوداری ورزد. بنظر میرسد علیرغم درگیریهای سخت مابین دسته بندیها جدیدِ در حاکمیت، ًرهبرً دستور برکناری احمدی نژاد از مقام ریاست جمهوری را صادر نکند. حکم برکناری احمدی نژاد از مقام ریاست جمهوری رژیم اسلامی آغاز بحرانی شکننده برای نظام اسلامی خواهد بود. از این رو تصور میشود احمدی نژاد تا پایان دورهِ دوم ریاست جمهوری اش در مقام خود باقی بماند، با این پیش فرض که تداوم این بحران صرفا ً میتواند به برکناری برخی از معاونین و یاران او از صحنه سیاست کشور منجر شود.

No comments: