یلدا نقطه تقابل و تعامل مهرکيشی و دین زرتشت
از چهار هزار سال پیش جشن شب یلدا با نام ها و عنوان های گوناگون در حوزه فرهنگی ایران برگزار می شود اما مناسبت ها مناسک و آیین ها در ادوارتاریخی ، مناطق جغرافیایی و نوع حاکمیت و باور مردمان متفاوت بوده است
ازهمین روی جشن ها را باید براساس دوره تاریخی و ظرف زماني مشخص بررسي کرد درغیراین صورت نتیجه قابل قبولی جز سردرگمی به دست نخواهد آمد
با ظهور زرتشت و فراگیری دین او که آیین مهرپرستی و دیگر آیین های بومی درایران را به حاشیه می راند , جشن ها نیز دچار تحول می شود اگرچه همه نشانه ها و مظاهر آیین های کهن از میان نمی رود و حتی بر دین جدید(زرتشت) تاثیر شگرفی می گذارد اما دگرگونی ها را نمی توان نادیده گرفت
یلدا نمونه به جای مانده از این مراسم است و آن را به نوعی نقطه تلاقی و برخورد فرهنگ مهرپرستی و زرتشتی می توان شمرد این نکته که زرتشت پس از ظهور , دیوان یا خدایان اساطیری ایرانیان را که از نظر او مظهر بدی بودند مردود شمرد و به کنار زد و یادآوری این باور که در دوره ای از تاریخ این سرزمین بلندترین شب سال (یلدا) که زمان تولد مهر به
شمار می آمد را نشانه سیاهی تاریکی و تباهی می دانسته اند و مهم تر اینکه ارتباط واژه های دیو و دی و هم ریشگی این دو واژه که یکی سمبل پلیدی و دیگری نشانه خرمی است می تواند نشانه این ارتباط باشد
دیو یا دئو (daeva) واژه اوستایی است به معنی خدا که همچنان در هند به همین معنا به کار می رود پس از غالب شدن فرهنگ زرتشتی در ایران به ویژه در دوره ساسانیان این واژه بار معنایی منفی پیدا کرد و به معنی خدای ظلم و پلیدی به کار گرفته شد این واژه با اندکی تفاوت تلفظ در فرانسه (dieu) و گاه در انگلیسی به کار می رود و نکته دیگر رابطه کلمه هاي دی و دیگان است دی اولین ماه فصل زمستان است در گاه شماری قديم سه روز از ماه با این نام
آمده است دی به آذر، دی به مهر، دی به دین که دیبگان و یا دیگان اول ، دوم و سوم گفته می شود و این سه روز متعلق به خدایگان و پادشاهان است و به نظر می رسد جشن ها و آیین های مذهبی در این سه روز برگزار مي شده است
گردیزی در زین الخبار می نویسد « این ماه دی به نزدیک مغان ماه خدای است و اول او را هم نام او خوانند و این روز را سخت مبارک دارند »
روز اول دی در گاه شماری کهن به نام هرمزد یا اهورامزدا است که آن را با عنوان خرم روز جشن می گرفتند ابوریحان دراثارالباقيه می نویسد:«دی ماه و آن را خورماه نیز می گویند نخستین روز آن خرم روز است و این روز و این ماه هردو به نام خدایتعالی که هرمزد است نامیده شده یعنی پادشاهی حکیم و صاحب رايي آفریدگار در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر می آمد و جامه سپید می پوشید و در پایان بر فرش های سپید می نشست و دربان ها و یساولان و قراولان را که هیبت ملک بدان هاست به کنار می راند و در امور دنیا فارغ البال نظر می نمود و هرکس نیازمند می شد که با پادشاه سخن بگوید خواه که گدا باشد یا دارا و شریف باشد یا وضیع , بدون هیچ حاجب دربانی نیز به دربار شاه می رفت و بدون هیچ مانعي با او گفتگو می کرد و دراین روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست می کرد و در یک سفره با ایشان غذا می خورد...)
به همین دلیل برخی ریشه این جشن را مذهبی و دینی دانسته اند و آغاز دی ماه را ابتدای سال مذهبی مهرپرستان ذکر کرده اند
همزمانی آغازسال مسيحي با این جشن نمی تواند بی ارتباط باشد چرا که مهرپرستی و میترایسم بیشترین تاثیر را برمسیحیت داشته و پژوهشگران در ارتباط با یلدا و تولد عیسی و مهر بسیار سخن گفته اند و به درستی نکات تاریکی آشکار نموده اند اما تاثیر و ارتباط آیین زرتشت از مهرپرستی مورد غفلت واقع شده و یا کمتر بدان پرداخته شده است از آنجا که مسیحیت آیین
فراگیر و رسمی است و ابزارها و امکانات حکومتی قرن ها در اختیار کلیسا بوده توانسته است این آیین را نوسازی کند و به عنوان تولد مسیح معرفی کند یلدا به مرور جنبه دینی را از دست داده و به صورت جشن مردمی و دهقانی درآمده است و درواقع این دهقانان و برزیگران بودند که یلدا را زنده نگه داشته اند
نکته دیگر جشن یلدا با دیگان و خورروز متفاوت است و مناسک و آیین هایی گوناگون از هم دارند برای پی بردن به ریشه جشن یلدا باید توجه داشت که در هیچ یک از آثار زرتشتی از این جشن یاد نشده است و مناسک برجای مانده مانند تقسیم خوراکی ها و... اغلب از آیین مهر گرفته شده است
بابک مغازه ای
فعال مدنی و دوستدار میراث فرهنگی و محیط زیست ایران
خبرنگار مستقل و راهنمای گردشگری در همدان
No comments:
Post a Comment